• شنبه 29 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 10 ذی القعده 1445
  • 2024 May 18
چهار شنبه 4 خرداد 1401
کد مطلب : 161623
+
-

سردار سرتیپ علی فضلی؛ معاون عملیات ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

نقش عقیدتی و سیاسی روحانیان در دفاع‌مقدس

یادداشت
نقش عقیدتی و سیاسی روحانیان در دفاع‌مقدس

حامد یزدانی؛ روزنامه‌نگار

در 8سال دفاع‌مقدس آرام‌آرام ارکان یگان‌های ما تشکیل شده و هویت پیدا کردند که یکی از آن ارکان سازماندهی، تهییج، آموزش و معنویت رزمندگان و بصیرت دینی و سیاسی آنها بود. مسئولیت این مهم با عزیزان عقیدتی و سیاسی- که البته آن موقع بیشتر عقیدتی می‌گفتیم- بود. ما 2بخش آموزش داشتیم؛ یک بخش آموزش نظامی بود که رزمندگان خودشان را از نظر آمادگی‌های جسمانی، روحی و روانی با تمرینات و رزمایش‌ها برای نبرد مهیا می‌کردند. بخش دیگر آموزش عقیدتی بود که در همه ایام سال، قبل و بعد از هر عملیات به قوت انجام می‌شد. آموزش عقیدتی از چند منظر انجام می‌شد؛ اولاً دفاع‌مقدس همه‌‌چیزش اعتقادی بود. بچه‌ها برای خدا آمده بودند و جهاد برای خدا بود. مبانی‌ای که امام(ره) در دفاع‌مقدس تبیین فرموده بودند، کمک می‌کرد به اینکه ما در جبهه توجه جدی و عمیق به مسائل معنوی را سرلوحه کارهایمان قرار بدهیم.
بخش اول آن کار آموزش بود به شکل کلاسیک که در هر گردان و گاهی در هر گروهان یک مربی عقیدتی داشتیم که در طول زمان آماده‌سازی، نقش آموزشی خودشان را به شکل کلاسیک تا حد زیادی ایفا می‌کردند.
بخش دوم، فضاسازی فرهنگی بود که آن هم نشأت‌گرفته از آموزش‌ها و مسائل عقیدتی و اعتقادی رزمنده‌ها بود؛ یعنی در مساجد، حسینیه‌ها و در چادرها و خیمه‌ها و اردوها و در محل‌هایی که ما به شکلی تمرکز داشتیم جلساتی برگزار می‌شد. همچنین علمای بزرگی همواره به اشکال مختلفی در جبهه و یگان‌ها ‌حضور داشتند.
مثلاً ما در یگان‌های مختلفی خدمت کردیم ازجمله لشکر10سیدالشهدا(ع)، ما همواره ۱۱ امام جمعه در پشتیبانی لشکر داشتیم و یک امام جمعه هم امام‌جمعه تهران بود که خود آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب بودند. غیر از جلسات دوره‌ای که در محضر آنها بودیم همواره یک امام جمعه بزرگوار را در لشکر برای خود بچه‌های عقیدتی و سیاسی و تبلیغات داشتیم.
برای طلبه‌ها، علما و روحانیان و مربی‌های عقیدتی و سیاسی نیاز به کلاس بود و بعضاً خود اینها سؤال داشتند و یا رزمندگان از اینها سؤالاتی را می‌پرسیدند که اگر در توانشان نبود، اینها را در یک ساعت‌های خاصی از محضر امام بزرگوار جمعه که به‌طور دائمی هر هفته یک امام جمعه در لشکر حضور داشت و در واقع ارشد مربی‌های عقیدتی و سیاسی و روحانیان و طلاب عزیز ما بودند می‌پرسیدند. پس ما یک کلاس داریم، دوم در محل اجتماعات و سوم، خود اینها هم برای خودشان جلسات و کلاس‌هایی را دارند که بتوانند با به‌روز‌بودن و پاسخ به سؤال و رفع شبهات احتمالی که بچه‌ها دارند رسیدگی کنند.
نکته دیگر این بود که بچه‌های عقیدتی عین دیگر واحدها، در عملیات همراه با رزمنده‌ها بودند؛ یعنی هم خودشان رزمنده بودند و هم با داشته‌هایشان کنار فرماندهان و رزمنده‌ها به کمک و یاری در خطوط مقدم؛ هم خودشان بهره می‌بردند و هم خودشان در رزمندگی و رزمجویی سهم و نقش داشتند.
 همه مربیان عقیدتی و سیاسی در عملیات الزاماً شرکت می‌کردند. ما بعضی از اوقات نزدیک به ۶۰۰ روحانی در لشکر داشتیم، در مواقعی هم کمتر و تعدادی مربی عقیدتی غیرروحانی هم داشتیم بین پاسدارها و بین بسیجی‌ها. فضای معطر و مقدس جبهه انسان‌ساز بود و کانون پرورش بود. این نقش فرهنگسازی و فضاسازی را غیر از بچه‌های عقیدتی و بچه‌های تبلیغات فرد دیگری خیلی نمی‌توانست عملیاتی کند.
همچنین مسئول عقیدتی و سیاسی لشکر هم در قرارگاه ما مشغول کمک به ما در ثبت وقایع و لحظه‌شمار دفاع‌مقدس بود که من امیدوارم آن اسناد به خوبی نگهداری شده باشد و از آنها بهره‌برداری شود. این اسناد، زنده‌ترین سند است. دو طرف، بین ما و فرماندهان‌مان صحبت‌هایی شده و همه اینها را ایشان لحظه‌شمار با ساعت یادداشت کرده‌اند.
پس برادران عقیدتی و سیاسی نقش مؤثر داشتند و خود اینها عامل بودند، اگر می‌گویند در جبهه عمدتاً نماز شب برپا بود، اینها بخشی از روحانیون بودند. کارکرد فرماندهی دسته و گروهان و گردان و اینها بودند و رزمنده‌ها می‌دیدند و از اینها الگو می‌گرفتند. لذا ما تنها چیزی که در جبهه مشکل نداشتیم، برای تهییج بچه‌ها و برای روحیه‌بخشی به بچه‌ها بود. خدا می‌داند که از ما به یک اشاره از همه رزمندگان به سر دویدن. امروز زبان من قاصر است از گفتن آنها.
امثال این اتفاقات فراوان هست و چیزی غیر از خودساختگی بچه‌ها و زحماتی که روحانیان عزیز و مربیان عقیدتی انجام می‌دادند. البته بچه‌های آموزش نظامی که مربی آموزش نظامی بودند هم یک جوری آموزش نظامی عقیدتی بودند؛ یعنی با آیات و روایات کار خودشان را شروع می‌کردند و آنها هم به نوعی کار نظامی‌شان اصل بود ولی آمیخته بود با کار عقیدتی. همین جا سلام و درود خدا را به روح تمام شهدای عزیزمان می‌فرستیم.
شهدای روحانی، شهدای مربیان آموزش عقیدتی، آموزش نظامی که هر دوی اینها و همه اینها حق بزرگی را بر گردن ما داشتند برای آماده‌سازی رزمنده‌ها. بی‌شک موفقیت‌های ما در عملیات‌ها همه در سایه توجهات بچه‌ها به معنویت و روحانیتی بود که در جبهه داشتند و بی‌تردید اگر کار اعتقادی و عقیدتی و فضای مقدس جبهه اینگونه نبود و زحمات این عزیزان، زحمات قابل ملاحظه‌ای نبود ممکن نبود که از ما به یک اشاره و از رزمندگان به سر دویدن باشد.
امیدوارم که خداوند حق همه شهدا و حق شهدای عزیز عقیدتی و روحانیت را به گردن ما حلال بگرداند.

این خبر را به اشتراک بگذارید