سعید پیردوست، از دور و نزدیک کار در سینما و تلویزیون کشورمان میگوید
من و کیمیایی همکلاس بودیم
سعیده مرادی
سعید پیردوست برای علاقهمندان سریالهای ایرانی و همچنین سینما چهره و نامی شناخته شده است. هرچند اغلب این هنرمند 85ساله را با کارهای طنز مهران مدیری بهخاطر میآورند. پیردوست ازجمله هنرمندان توانمندی است که در هر دو سبک سینمای جدی و سینمای طنز حضور موفق و مانا و کارنامهای پربار دارد. پیردوست در بسیاری از سریالهای ماندگار تلویزیون ازجمله «شبهای برره»، «کارآگاه علوی» و «پاورچین» ایفای نقش کرده است. چندی قبل پیمان جبلی، رئیس سازمان صدا و سیما اعلام کرد سریالهایی که در گذشته ساخته میشدند از سریالهای امروزی که گران و پرهزینه ساخته میشوند محبوبتر و پرمخاطبتر بودند. همین موضوع بهانهای شد تا سراغ این بازیگر قدیمی سریالهای پرطرفدار و موفق دیروز برویم و گفتوگویی با مرد دوستداشتنی سینما و تلویزیون داشته باشیم.
معمولاً در سینما و تلویزیون برای بازیگرانی که پا به سن میگذارند نقش خوب و پیشنهادهای کاری چندان مناسبی وجود ندارد. یا خانهنشین میشوند یا به ندرت در نقشها و تولیداتی دسته چندم بازی میکنند. بهنظر شما دلیل این موضوع چیست؟
متأسفانه این مسئله فقط در سینمای کشور ما وجود دارد و در کشورهای دیگر به این شکل نیست و آنها برای پیشکسوتان خود ارزش و احترام قائل هستند. سینمای ما پیشکسوتان بسیاری دارد که عمر خودشان را به پای سینما و تلویزیون و تئاتر گذاشتهاند و به قول معروف یک عمر آزگار خاک صحنه خوردهاند و گنجینهای با ارزش و گرانبها از دانش و تجربه و هنر هستند اما به آنها بها داده نمیشود و بهراحتی تواناییهای این عزیزان نادیده گرفته میشود. متأسفانه حتی گاهی از حال و روز پیشکسوتان هم بیخبریم و نمیدانیم اصلاً در چه شرایطی زندگی میکنند. جای تأسف دارد که امروز میبینیم تازه بازیگر شدهها با دریافت دستمزدهای کم نقشها را از آن خودشان میکنند و این موضوع باعث شده دیگر توجهی به پیشکسوتان سینما و تلویزیون نشود و فقط تعداد معدودی از هنرمندان پیشکسوت ما در فیلمها و سریالها حضور دارند. انگار که فراموش کردهایم این بازیگران عمر و زندگی خودشان را در این سینما و تلویزیون گذاشتهاند و اینکه انتظار دارند حداقل به یادشان باشیم توقع خیلی زیادی نیست. البته مردم همیشه نسبت به بازیگران و علیالخصوص پیشکسوتان لطف دارند اما خودم این احساس را دارم که از طرف مسئولان و دست اندرکاران سینما و تلویزیون توجه لازم به پیشکسوتها و به کسانی که دوره آخر کاریشان را طی میکنند، وجود ندارد.
از دیدگاه شما شرایط این روزهای جامعه چه تأثیری بر حال و روز هنرمندان ایرانی ازجمله بازیگران گذاشته است؟
واقعاً وضعیت بدی است. ما وقتی سرکار میرویم عوامل فیلم مرتب بر سر دستمزدمان چانه میزنند و انتظار دارند که با توجه به شرایط اقتصادی موجود ملاحظه داشته باشیم و دستمزد کمتری بگیریم، اما مگر میشود؟ پولی که دریافت میکنیم تنها هزینههای روزمره زندگیمان را تأمین میکند. شغل ما به نوعی گویای ضربالمثل «آفتابه لگن هفت دست ولی شام و نهار هیچی» است! متأسفانه در حرفه ما نظارت چندانی وجود ندارد. نه آن کسی که زیاد میگیرد و نه آن کسی که کم میگیرد هیچ فرمولی برای دستمزدشان وجود ندارد. بنابراین شرایط یکسری از بازیگران هم به نسبت حال بد جامعه بد است و وضعیت مناسبی ندارند.
کمی از سابقه فعالیتهایتان بگویید و اینکه کار در سینما و تلویزیون را از کجا شروع کردید و تاکنون با کدامیک از کارگردانهای مطرح همکاری داشتید؟
من کارم را با «مسعود کیمیایی» شروع کردم و حدوداً در ۱۰ فیلم ازجمله در فیلمهای «گوزنها»، «خاک» و «سفر سنگ» به کارگردانی کیمیایی حضور داشتم. البته فکر میکردم چون دوست کیمیایی هستم نقشهای کوچکی در کارهایش دارم و خود را بازیگر نمیدانستم. من و کیمیایی همکلاس بودیم و او همیشه در کارهایش به من هم یک نقش میداد. همچنین من در کارهای سیروس الوند هم با او هم همکاریهایی داشتم. در سریال «هزاران چشم» به کارگردانی کیانوش عیاری هم ایفای نقش کردهام. شروع اصلی کار من در تلویزیون هم با سریال «کارآگاه علوی» بود. کارگردانی این سریال را حسن هدایت برعهده داشت که سریال بسیار خوبی بود. احمد نجفی یکی از دوستان قدیمی من بود و وقتی حرف از ساخت این سریال پیش آمد، او بود که مرا برای یکی از نقشها به حسن هدایت پیشنهاد کرد. هدایت هم برای آن نقش از من تست گرفت و قبول شدم. در ادامه راه نیز در کارهای مهران مدیری نیز حضور داشتم و در مجموعههای طنزی که توسط او ساخته شد بازی کردهام.
آقای پیردوست، شما طی این سالها کارهای زیادی در سینما و تلویزیون انجام دادهاید و در نقشهای بسیاری بازی کردهاید. از بین نقشهایی که تاکنون ایفا کردهاید، کدام کاراکتر را خودتان بیشتر از همه دوست دارید؟ یا فکر میکنید بیشتر با کدام نقش بود که بین مردم شناخته شدید و در مجموع جامعه از کدام نقش شما استقبال بیشتری کرده است؟
من تقریباً همه نقشهایم را دوست دارم. اگر دوست نداشتم که اصلاً بازی نمیکردم. یکسری نقشها با آدم جور هستند و یکسری هم تأثیرگذار. در سینما من فیلم گوزنها را بسیار دوست داشتم. از آن دست فیلمهایی است که هیچگاه فراموش نمیکنم، با فیلمنامه و کارگردانی قوی که طبعاً نتیجه مطلوبی هم داشت. البته این را باید بگویم که همه فیلمهای مسعود کیمیایی خوب بودند و من آنها را دوست دارم. در تلویزیون هم من با سریال «پاورچین»، «نقطهچین» و «شبهای برره» بیشتر دیده شدم. کارهایی که در ذهن مردم ماندگار شده و این مجموعهها را فراموش نمیکنند.
باتوجه به اینکه استقبال مردم از کارهای طنزی مانند شبهای برره یا پاورچین و نقطهچین خوب بود، خود شما بیشتر به حضور در سریالهای طنز تمایل دارید یا کارهای جدی را ترجیح میدهید؟
بستگی به نقش دارد. یک زمان آدم احساس میکند که با یک نقش طنز راحت است و ارتباط خوبی با آن برقرار میکند. حالا ممکن است همان حس را نسبت به یک نقش جدی داشته باشم اما در مجموع چون کارم را با نقشهای جدی شروع کرده بودم به نقشهای جدی تمایل بیشتری دارم. البته نقشهای جدی هم که بازی کردهام اغلب دارای تهمایههای طنز هستند. مثل نقش کبوترباز که در فیلم گوزنها داشتم.
وضعیت این روزهای سینمای ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
سینمای امروز ما وضع خوبی ندارد و به نوعی بیمار است. متأسفانه در سینما کیفیت مورد توجه قرار نمیگیرد و این مسئله را میتوان بیش از هرچیزی در فیلمنامهها دید. فیلمنامههایی که نگاهی سطحی و گذرا دارند و قصههایشان آنگونه که باید و شاید قوی نیست. از سوی دیگر معیار بازیگران هم متفاوت شده. متأسفانه هنرمندان به این هنر به شکل یک تجارت نگاه میکنند. نمیدانم، شاید آن عشقی که در گذشته بود امروز دیگر در بین اهالی سینما وجود ندارد. البته این موضوع بهمعنای خوب نبودن بازیگران سینمای ما نیست، من منکر هنر آنها نمیشوم، اتفاقاً سینمای ایران شاید همین امروز بهترین بازیگران را داشته باشد، اما متأسفانه مشکل اینجاست که در شرایط خوبی از آنها استفاده نمیشود.
بهنظر شما دلیل اینکه محتوای فیلمها و سریالها دیگر مانند گذشته جذاب نیست به چه عوامل و مواردی بر میگردد؟
چون دیگر هیچچیز جای خودش نیست. نه بازیگر درست بازی میکند و نه تهیهکننده و کارگردان درست عمل میکنند. متأسفانه هرکسی وارد عرصه کارگردانی میشود آن هم بدون آنکه تجربه و علم لازم برای این کار را داشته باشد. این حرفه اصول خاص خود را دارد که باید رعایت شود. بنابراین ماحصل این امر تولید فیلمها و سریالهایی است که با وجود صرف هزینههای زیاد کیفیت لازم را ندارند و نمیتوانند مخاطب را جذب کنند.
در تمام این سالها که بهعنوان بازیگر فعال بودهاید، آیا خاطرهای خاص و ماندگار دارید که در ذهنتان مانده باشد؟
در این 50سال که بازیگر بودهام، خاطرهای که بتواند برایم ماندگار باشد وجود ندارد، اما لحظه به لحظه سریال کارآگاه علوی برایم ماندگار است و نقشی که در آن سریال داشتم برایم بسیار جالب بود. من در این سریال، نقش رئیسکلانتری بازار زمان رضاشاه را بازی میکردم که در نوع خود نقش جالبی بود و ارتباط خوبی با آن برقرار کرده بودم.