
تقویم/ سالروز/مرد همهچیزدان

ولزیها، هنرمند، دانشمند، نویسنده، فیلسوف، ریاضیدان، مورخ، فعال اجتماعی و کلا آدم مشهور دیگری جز راسل ندارند. برتراند راسل، یکی از پرنفوذترین چهرههای فکری قرن بیستم و شاید پرنفوذترین فیلسوف این قرن بود. بخش اعظم فلسفه معاصر توسط او، به روش او، در حمایت از او یا بر ضد او شکل گرفته است.
پدربزرگ راسل، 2دوره نخستوزیر انگلستان بود. پدر پدربزرگش دوک بدفورد، مادرش کنتس کارلایل، پدرش ویسکنت امبرلی و پدرخواندهاش جان استوارت میل بود. خودش هم وقتی 18می1872 به دنیا آمد، ارل راسل سوم شد؛ نامی که میگفت فقط به درد رزرو هتل میخورد. در 3سالگی مادر و خواهر، در 4سالگی پدر و در 6سالگی پدربزرگش را از دست داد و با مادربزرگش که یک منتس اسکاتلندی بود، زندگی کرد. راسل در نوجوانی بسیار تنها بود تا اینکه برادرش دستش را گذاشت توی دست اقلیدس و ریاضیات، پیش از اینکه بخواهد خودش را از زندگی خلاص کند، نجاتش داد. راسل طرفدار حقوق زنان، برابری نژادی و سوسیالیسم و در عین حال دشمن کمونیسم، جنگ و سلاحهای اتمی بود. او در سال1950 به پاس نوشتههای مهم و گوناگونش در دفاع از ایدهآلهای انسانی و آزادی اندیشه، نوبل ادبیات گرفت.
او تحلیل را قاطی فلسفه کرد، «اتمیسم منطقی» و «پارادوکس راسل» و «قضیه قوری» را توی فلسفه چپاند و ثابت کرد حقایق ریاضی مشتی گزارههای بیاهمیتاند. بعضیها هم در جبهه مخالف او قرار دارند، چون میگویند فلسفه را با علم تجربی و منطق خراب کرد، اهمیت متافیزیک را کمرنگ کرد و از فلسفه، قرائتی ژورنالیستی ارائه داد. راسل راز شادزیستن را درک این حقیقت میدانست که: «جهان بسیار زشت، بسیار زشت و بسیار زشت است.» در 98سالگی نوشت: «من از زندگی خیلی لذت بردهام و آرزو میکنم بتوانم باز هم زندگی کنم.» اما در همان سن از آنفلوآنزا مرد.