• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
چهار شنبه 28 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 160959
+
-

مادری با غم غربت 40هزار فرزند!

نگاهی کوتاه به فعالیت‌های «بهجت افراز» که تا روزهای پایانی عمرش همراه خانواده‌های اسیران و مفقودان بود

گزارش
مادری با غم غربت 40هزار فرزند!

شهره کیانوش‌راد-روزنامه‌نگار

اداره اسرا و مفقودین هلال‌احمر نامی آشنا برای خانواده‌هایی بود که در طول 8سال دفاع‌مقدس به‌دنبال نام و نشانی از فرزندان و همسرانشان بودند. تاریخ تشکیل این اداره که با نام «اداره جست‌وجو و بازپیوند خانواده» معاونت امور بین‌الملل جمعیت هلال احمر فعالیت خود را شروع کرد، به سال 1359برمی‌گردد؛ همان سالی که جنگ تحمیلی شروع شد. اهمیت رسیدگی به وضعیت اسرا و مفقودان موجب شد تا نام این اداره به «اداره اسرا و مفقودین» تغییر یابد. مرحومه بهجت افراز از همان ابتدای تشکیل این اداره ریاست آن را برعهده داشت. ارتباط مستمر افراز با خانواده‌های اسرا و مفقودین، رسیدگی به مشکلات خانواده‌ها و تلاش و پیگیری او برای احقاق حق آزادگان در طول 8سال جنگ تحمیلی و تا زمان مبادله اسرا موجب شد تا حجت‌الاسلام «سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» به او لقب «ام‌الاسرا» دهد. این گزارش نگاهی کوتاه دارد به فعالیت‌های بهجت افراز که تا روزهای پایانی عمرش در سال 1397همراه خانواده‌های اسرا و مفقودین بود.

افراز متولد 1312جهرم بود. او پس از تکمیل تحصیلات در آموزش و پرورش استخدام شد. از جهرم به شیراز و از شیراز به تهران مهاجرت کرد و در دوران انقلاب اسلامی یکی از معلمان مبارز و فعال بود. افراز پس از 30سال خدمت در آموزش و پرورش سال 1360بازنشسته شد و یک سال در سفارت جمهوری اسلامی در هندوستان مشغول به خدمت شد. او پس از بازگشت به ایران همکاری خود با هلال‌احمر را آغاز کرد.

جست وجوی اسیران و مفقودان
اداره اسرا و مفقودین زیرنظر اداره کل امور بین‌الملل فعالیت می‌کرد. یکی از مهم‌ترین وظایف این اداره، شناسایی مفقودالاثرها و اسرای ایرانی بود که از همان سال‌های نخست جنگ، در اردوگاه‌های عراقی گرفتار شده بودند. جست‌و‌جوی مفقودین و تبادل پیام‌های اسرای ایرانی، دریافت کارت اسارت، دریافت گواهی شهادت و...  از طریق کمیته بین‌المللی صلیب‌سرخ از مهم‌ترین وظایف این اداره بود. در کمیسیون اسرا و مفقودین نمایندگانی از تمام ارگان‌های درگیر در جنگ مثل نمایندگان هلال‌احمر، ارتش، بسیج و سپاه، وزارت کشور، وزارت امور خارجه و دیگر ارگان‌ها حضور داشتند.

صبور مانند یک مادر
نجمه حسن‌پور، کارمند اداره اسرا و مفقودین که بعدها به معاونت این اداره منصوب شد و پیش از بازنشستگی، ریاست این اداره را برعهده داشت، سابقه همکاری چندین ساله با مرحومه بهجت افراز را دارد. حسن‌پور از سال 1368تا 1398به‌مدت 30سال در اداره اسرا و مفقودین فعالیت می‌کرد. او حال و هوای این اداره در روزهای پرالتهاب جنگ تحمیلی و نقش مرحومه افراز در این اداره را چنین توضیح می‌دهد:«یکی از فعالیت‌های جمعیت‌های ملی صلیب‌سرخ و هلال احمر، جست‌و‌جوی افرادی است که در جنگ‌ها، سوانح طبیعی، مهاجرت  یا به هر دلیل دیگری از خانواده‌هایشان جدا شده، ارتباطشان با خانواده قطع یا در این مسیر گم شده باشند. در چنین مواقعی خانواده‌های نگران به این اداره مراجعه می‌کنند و به‌دنبال نشانه‌ای از عزیزانشان می‌گردند. جمعیت ملی هلال احمر نیز از طریق دیگر جمعیت‌های ملی و کمیته بین‌المللی صلیب سرخ جست‌و‌جو برای آن فرد را آغاز می‌کند. زمانی که کمیته اسرا و مفقودین در هلال احمر شروع به فعالیت کرد، خانواده‌های بسیاری به ما مراجعه می‌کردند که نگران و مضطرب بودند اما مرحومه افراز که ریاست این اداره را برعهده داشت، در برخورد با خانواده‌ها بسیار صبور بود. او تجربه 30سال کار در آموزش و پرورش را داشت و به خوبی از پس مدیریت این اداره برآمد. مراجعه‌کنندگان به این اداره ناراحت و مضطرب بودند و گاهی برخی از آنها که هیچ نشانی از عزیزانشان پیدا نمی‌کردند، عصبانی هم می‌شدند ولی خانم افراز همیشه صبور بودند و سعی می‌کردند عکس‌العملی نشان ندهند که موجب رنجش بیشتر خانواده‌ها شود. ایشان تا زمانی که در قید حیات بودند، فعالیت زیادی در جمعیت هلال‌احمر انجام دادند و حق زیادی به گردن جمعیت دارند. ارتباط عاطفی میان خانم افراز و خانواده‌ها به‌ویژه مادران و همسران خانواده اسرا، موجب شده بود تا خانواده‌ها بتوانند راحت‌تر مشکلات و درخواست‌های خود را بیان کنند. همسران، پدر، مادر و فرزندان اسرا اگر کاری داشتند اول با خانم افراز تماس می‌گرفتند. او نیز سعی می‌کرد در حد امکان از طریق مسئولان مربوطه مشکل خانواده‌ها را حل کند. این اعتماد و ارتباط عاطفی دوسویه بود. یادم هست یکی از اسرا به‌دلیل مشکلات خانوادگی و درخواست طلاق از سوی همسرش در ایران با اینکه خانم افراز را ندیده بود اما با ارسال نامه‌ای به او وکالت داد تا بتواند در دادگاه خانواده حضور یابد».

طعم شیرین خوشحالی خانواده‌ها
طبق آمار حدود 43هزار ایرانی در دوران جنگ تحمیلی در اردوگاه‌های عراقی به سر می‌بردند و تعداد زیادی نیز در همان اردوگاه‌ها به شهادت رسیدند. حسن‌پور خاطرات بسیاری از همکاری با مرحومه افراز در اداره اسرا و مفقودین هلال احمر دارد. در میان انبوه خاطرات تلخ و ناراحت‌کننده، شادی خانواده‌ها پس از سال‌ها نگرانی و چشم انتظاری از خاطرات شیرین و به یادماندنی اوست که یکی از آنها را برایمان نقل می‌کند: «بی‌خبری از عزیزانی که به جبهه رفته بودند برای خانواده‌ها بسیار سخت بود. بارها پیگیر می‌شدند و ما هیچ جوابی نداشتیم که به خانواده بدهیم. خلبان حسین لشکری از آزادگانی بود که 13سال اسیر بود. او نخستین اسیر جنگی بود و آخرین نفری که در ۱۷ فروردین 1377به ایران برگشت. خانواده‌اش بسیار پیگیر خبری از او بودند. هلال‌احمر از طریق کمیته بین‌المللی صلیب سرخ موضوع را پیگیری می‌کرد اما مقامات عراقی بنا به دلایلی هیچ پاسخی نمی‌دادند. روزی که نامه او از طریق کمیته صلیب سرخ به هلال‌احمر رسید، همه ما به‌خصوص خانم افراز خیلی خوشحال شدیم. خانم افراز خودشان گل و شیرینی خریدند تا به منزل او بروند و شخصا خبر را به همسر آقای لشکری بدهند.»  درطول جنگ تحمیلی، اداره اسرا و مفقودین حدود یک‌هزار گواهی شهادت از طریق کمیته بین‌المللی صلیب‌سرخ دریافت و برای شناسایی آنها و تحویل مدارک به خانواده‌ها اقدام کرد. اعلام شهادت اسرا در اردوگاه از خاطرات بسیار تلخی بود که حسن‌پور به آنها اشاره می‌کند؛ «وقتی اسرا در اردوگاه به شهادت می‌رسیدند، مدارک شهادت از طریق کمیته صلیب‌سرخ برای هلال‌احمر ارسال می‌شد و باید به خانواده‌ها خبر می‌دادیم. البته مدارک شامل گواهی شهادت و عکسی از پیکر بود که ما باید برای تأیید به خانواده‌ها نشان می‌دادیم. یادم هست برای شناسایی و تأیید یکی از شهدا، نمی‌خواستیم خبر را به پدر و مادر شهید بدهیم که در شهرستان بودند. ابتدا از برادرش خواستیم به تهران بیاید. عکس را که دید بسیار بی‌تابی کرد. بعد رفت و آن برادر دیگر به تهران آمد و او هم عکس را تأیید کرد. از این موارد زیاد بود و در چنین شرایطی رفتار خانم افراز با خانواده‌های داغدار بسیار صبورانه بود. برای همه ما که در اداره مفقودین و اسرا فعالیت می‌کردیم تحمل چنین شرایطی سخت بود و عواقب ناگواری روی روح و روانمان می‌گذاشت. اما شرایط جنگی بود و من احساس می‌کردم شاید بتوانم با حرف دلگرم کننده‌ای به خانواده‌های نگران کمک کنم تا بار این غم برای آنها قابل تحمل شود. اگر چه مثل خانم افراز نمی‌توانستم اما توصیه ایشان این بود که شرایط خانواده‌ها را درک کنیم.»

باز بودن پرونده مفقودان
دولت عراق از بین اسیران آزادشده ایرانی تعداد ۲۰ هزار و ۳۱۳ نفر از آنها را از نمایندگان کمیته بین‌المللی صلیب سرخ مخفی نگه‌داشت و تا زمان تبادل یعنی سال ۱۳۶۹ دولت ایران و خانواده این افراد از آنها هیچ‌گونه اطلاعاتی نداشتند. براساس آمار ارائه داده شده از سوی کمیسیون اسرا و مفقودین جنگ تحمیلی، کل اسرای بازگشتی به کشور تحت عنوان «آزادگان سرافراز» ۳۹ هزار و ۱۴۰ نفر بود. زمان آزادی اسرا، خانواده‌ها با عکسی از فرزند خود به اداره اسرا و مفقودین می‌رفتند تا آنها را برایشان پیدا کنند. بسیاری از خانواده‌ها همچنان چشم انتظار یافتن نام و نشانی از عزیزان خود هستند. تبادل اسرا در شهریور 1369تمام شد و دولت عراق اعلام کرد هیچ اسیر ایرانی دیگری در اردوگاه‌ها باقی نمانده، اما پرونده مفقودان تا روشن شدن وضعیت همه مفقودان همچنان باز است.

این خبر را به اشتراک بگذارید