• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
دو شنبه 26 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 160781
+
-

انگیزش می‌تواند از منبعی خارج از قصد ارادی باشد!

ساناز فلاح‌زاده، روانشناس سلامت

روانکاوی به طرز عجیب و شگفت‌آوری جذاب و پرطرفدار است. بخشی از جذابیت آن این است که خواننده، هنگام خواندن نظریه روانکاوی، با چند جنبه دشوار از ماهیت انسان روبه‌رو می‌شود که کنجکاوی برانگیز است. بخشی از جذابیت روانکاوی این است که «ناهشیار» را موضوع اصلی خود می‌کند. اثبات ناهشیار برای روانشناسان بعد از فروید همانند دستیابی به «الکترون» برای فیزیک‌دانان محل بحث و ایجاد روش‌های آزمایشگاهی متعددی شده و هم‌اکنون نیز هست.
فروید معتقد بود فرد باید امیال و تکانه‌های ناهشیار را ابراز کند، هر چند به‌صورت تغییر شکل یافته و جامعه‌پسند. بنابراین ناهشیار یک «پدیده در سایه» است که به‌طور مستقیم نمی‌توان آن را شناخت، بلکه فقط از جنبه‌های غیرمستقیم می‌توان آن را استنباط کرد. اکنون با گذشت یک صد سال از آغاز این بحث داغ، این عقیده که افراد انگیزه‌ها و مقاصدی دارند که خارج از آگاهی روزمره‌ آنهاست، توسط پژوهشگران انگیزش، پذیرفته شده است. مسئله اصلی، بحث بر سر 3نوع ناهشیاری با عناوین ناهشیار فرویدی، ناهشیار انطباقی، و ناهشیار انگیزشی یا انگیزش ناآشکار است. ناهشیار فرویدی مخزن ذهنی تکانه‌های غریزی دست نیافتنی، تجربیات سرکوب شده، خاطرات کودکی و امیال نیرومند، اما ارضا نشده‌اند که در بستر رویاها، لغزش‌های زبانی، تداعی آزاد و شوخی‌ها می‌توان تا حدودی به آنها دست یافت.
ناهشیار غیرفرویدی یا انطباقی با مطالعه‌ای تجربی روی بیماری مبتلا به صرع آغاز شد. مطالعات بعدی نشان داد ناهشیار انطباقی در ارزیابی محیط، تعیین اهداف، قضاوت کردن و آغاز کردن عمل، به اندازه هشیاری ماهر است و می‌تواند بدون دخالت هشیاری کارهایی مانند ارزیابی و انجام چند عمل همزمان را انجام دهد. درواقع شبیه نوعی خلبان خودکار که تحت نظارت خلبان اصلی تمام عملیات مربوط به پرواز، هدایت و فرود یک هواپیما را انجام می‌دهد.
و اما بحث اصلی انگیزش ناآشکار یا ناهشیار است. بهترین راه برای معرفی مفهوم انگیزش ناآشکار مقایسه آن با انگیزش هشیار است. ساختارهای انگیزشی مانند هدف‌ها، قصد‌ها، و خودپنداره بیانگر نوعی هشیاری و آگاهی فرد نسبت به‌خود و محیط است. اما انگیزش ناآشکار در مقابل، فرایندهای انگیزشی را توصیف می‌کند که غیرمستقیم، تلویحی یا کامل درک نشده‌اند. بیان کردن انگیزش‌های ناآشکار دشوار است، بنابراین باید به‌طور غیرمستقیم اندازه‌گیری شوند. اینجاست که «پدیده‌ای نیمه کشف شده تبدیل به افسانه‌ای به نام «سابلیمینال» یا همان ادراک زیرآستانه‌ای می‌شود».
تحریک ادراک زیرآستانه‌ای و ایجاد انگیزش ناآشکار درواقع توجه را به‌گونه‌ای هدایت و انتخاب می‌کند که فرد به‌صورت خودکار به رویدادهای محیطی که ارتباط هیجانی (با احساسات برانگیخته شده در فرد) دارند توجه می‌کند. در واقع ارائه‌ محرک زیرآستانه‌ای قسمت‌های زیرین قشر مغز را هدف قرار می‌دهد. قسمت‌هایی که در مغز انسان و حیوان مشترک است و از آن با عنوان مغز قدیم یاد می‌کنند. به بیان ساده‌تر با تحریک زیر استان‌های(سابلیمینال) می‌توان برانگیختگی هیجانی، همچون اضطراب، ترس، خشم، غم، شادی، احساسات و عواطف مثبت و منفی ایجاد کرد. اما اینکه فرد با این تحریک هیجانی دارای انگیزه شود پیش‌بینی‌کننده رفتار و درواقع عملکرد او نخواهد بود.
تحریک زیرآستانه‌ای انگیزش ایجاد می‌کند، اما عملکرد فرد بسته به افکار، توانایی‌های شناختی و ذهنی اوست. جایی که نیاز به قشر پیشانی(مغز جدید)، به‌عنوان محلی برای ارزیابی، برنامه‌ریزی، و اراده انجام عمل داریم، اینجاست. در همین‌جاست که نیاز به بخش هشیار ذهن نیز نمایان‌تر می‌شود. پس درواقع می‌توان اینطور نتیجه گرفت که سابلیمینال را می‌توان با انواع تلقین‌ها، خیالبافی‌ها یا جملات انگیزشی چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی درنظر گرفت که درنهایت نیاز به تلاش، تفکر و اراده فردی در به ثمر نشستن آن به چشم می‌خورد.
این پدیده نیز مانند بسیاری از پدیده‌های علمی دیگر به واسطه‌ ناآگاهی و نبود منابع اطلاع‌رسانی کافی، معتبر، در دسترس و همچنین به سبب علاقه طبیعی بشر به‌کار کمتر و برداشت بیشتر، به کالایی تجاری تبدیل شده که نیرویی بیشتر از غول چراغ جادو دارد.
در پایان یادآور می‌شوم تحریک زیر آستانه‌ای در علم روانشناسی مورد پژوهش‌های مختلفی قرار گرفته و تأثیر آن روی جنبه‌های مختلف روان و کارکردهای مغزی، در درمان بیماران دچار اختلالات روانشناختی مختلف، همچنین در پژوهش‌های مربوط به تحمیل اراده سیاسی و اقتصادی و ایجاد تغییر در علایق و سلایق افراد، بررسی شده است. نتایج این پژوهش‌ها همگی بر نیروی ذهن و شناخت آگاهانه بیش از ناآگاهی صحه گذاشته‌اند. هیچ پژوهش معتبری درباره ایجاد تغییرات زیست‌شناختی توسط تحریکات مغزی زیر آستانه‌ای وجود ندارند.
شاید برای انجام هر کاری و پیش از هر اقدامی اندکی تفکر و تامل لازم باشد.

این خبر را به اشتراک بگذارید