• شنبه 19 آبان 1403
  • السَّبْت 7 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 09
یکشنبه 25 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 160648
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/mZ1lO
+
-

از این پس فرنگیان بر مرده‌هایمان نماز خواهند خواند!

جستارهایی در حاشیه و متن رویداد تاریخی تحریم تنباکو

گزارش
از این پس فرنگیان بر مرده‌هایمان نماز خواهند خواند!

مریم صادقی‌پری، روزنامه‌نگار

از اوایل دوره قاجار که پای وزارت آدمیرالی بریتانیا به آب‌های خلیج‌فارس باز شد و آغاز تسلط بر جزایر ایرانی خلیج‌فارس را ‌دید تا دخالت در عزل و قتل قائم‌مقام فراهانی صدراعظم دانشمند ایران و رقم زدن سرنوشت مشابه برای فرزندخوانده و دست‌پرورده‌اش امیرکبیر و جداسازی هرات از ایران، چهره واقعی استعمار پیر برای مردم ایران آشکار شده بود. انگلستان در دوره پنجاه ساله ناصری تلاش کرد تا در پوشش قراردادهای اقتصادی، کشور ایران را به قبضه کامل خود درآورد. در این مقال گوشه‌ای از اقدامات استعمارگرانه انگلیس، در ماجرای قرارداد رژی و پیامدهای آن در ایران را، مورد کنکاش قرار داده‌ایم.

ورود لردکرزن به ایران
«لرد کرزن» سال‌ها قبل از اینکه به‌عنوان سفیر بریتانیا در ایران مشغول کار شود، در پوشش خبرنگار روزنامه تایمز سفری به ایران داشت. او در آن زمان، جوان بیست و چند ساله‌ای بود که از راه روسیه و شمال ایران، وارد استان خراسان شد و شهر به شهر سفر کرد. او بعدها ماحصل این سفر را، در دو جلد کتاب به نام «ایران و قضیه ایران» به چاپ رساند. در آن دوران انگلستان، تمام خاک کشور هندوستان را به اشغال خود درآورده بود. خود او درباره این موضوع در صفحه ۲۹۶ کتابش آورده است: «سیاست بریتانیا در خطه خراسان این است که مصالح انگلستان و افغانستان را در آنجا مصون سازد و به هیچ وجه تغییری را در وضع کنونی ایران نپذیرد و به‌خصوص ناظر و نگران آزادی راه‌هایی باشد که برای پیشرفت تجارت انگلستان ضرورت کامل دارد و اگر آن راه‌ها به جای دوست در دست قدرتی بیگانه باشد، خطر نمایانی از لحاظ هندوستان خواهد بود... .»

کاشت توتون و خشخاش، به‌جای درخت توت
انگلستان از زمانی که توانست هندوستان را به قبضه خود درآورد، با استفاده از منابع و کارگران هندی، به یکی از تولیدکنندگان پارچه ابریشم در جهان تبدیل شد. در آن زمان کشورهایی مانند: چین، ایران و اندونزی، مهم‌ترین رقیب‌های تجاری انگلستان محسوب می‌شدند. کرزن درکتاب ایران و قضیه ایران به این مسئله اشاره می‌کند؛«سرجان شیل وقتی که وزیر مختار بریتانیا بود در سال۱۸۵۰ نوشت که ابریشم کالای عمده تجارت ایران است، به‌خصوص در تجارت خارجی که در نتیجه او را قادر می‌سازد تا بهای قسمتی از واردات خود را پرداخت کند. او اشاره به اقداماتی کرد که تجار انگلیسی برای بهبود این محصول کرده بودند، اما به واسطه سستی ایرانیان و اکراه آنها در تغییر دادن طرز کار کهنه خود، زحمات ایشان بی‌نتیجه ماند. در سال۱۸۶۴ که بنا بر مندرجات جداول، مقدار محصول به حد اعلا بود، برای نخستین‌بار دچار آفت گشت تا سال۱۸۶۹ لطمات این آفت به قدری سنگین شد که قیمت محصول را به یک خمس مقدار 5سال قبل از آن تنزل داد و تجارت ابریشم گیلان، هیچ‌وقت بعد از آن آفت‌زدگی رونق سابق را باز نیافت... .»
لرد کرزن در ادامه، به جایگزینی کاشت توتون، زیتون و خشخاش به جای درخت توت اشاره می‌کند؛ «در سال1875 از لحاظ آزمایش، به کاشت توتون اقدام و از کاشتن زیتون رودبار در نزدیک رشت حمایت شد و در این مرکز محصول ابریشم، زراعت خشخاش به مقادیر کلی جای ابریشم را گرفت و نتیجه کار هم، بسیار درخشان بود... .» او در ادامه رونق مجدد تجارت ابریشم در ایران را، مورد تردید می‌داند! گر چه کرزن به‌طور مستقیم، به دخالت دولت انگلستان در نابودی تجارت ابریشم ایران اذعان نمی‌کند، اما خوشحالی خود را نیز از این مسئله پنهان نمی‌دارد. کاشت توتون در چند سال بعد با انعقاد قرارداد رژی، پای انگلیسی‌ها را به ایران باز کرد!

پیش‌درآمد قرارداد رژی
در 12شعبان1306، ناصرالدین شاه برای سومین بار راهی سفر فرنگ شد. انگلیسی‌ها در این سفر، بیش از پیش در پذیرایی شاه و همراهان کوشیدند. تمام همراهان شاه از دست ملکه ویکتوریا، مفتخر به نشان‌های مخصوص شدند. امین‌السلطان، صدراعظم ناصرالدین‌شاه، بزرگ‌ترین نشان انگلستان را دریافت کرد. احتیاج مالی شاه برای ادامه مسافرت فرنگ، زمینه‌ بسیار مناسبی به‌دست سیاستمداران انگلیس داد. به‌گفته دکتر فووریه فرانسوی که در آن هنگام به‌عنوان طبیب مخصوص ناصرالدین شاه بود؛«این امتیاز دخانیات که بدون یک رشوه کلان در حدود 2 میلیون به‌دست نیامده، در 21مارس1890 [28رجب1307] به امضا رسیده است... .» دولت انگلستان برای مصونیت از خطرات احتمالی، این امتیاز را به نام یکی از اتباع خود به نام «ماژور تالبوت» زد.

تأسیس خانه‌های فساد در ایران توسط کمپانی رژی
از ترفندهای استعمارگران برای سلطه بر مسلمانان، رواج فساد و جدایی آنها از دین اسلام بود. همین روش بود که اندلس را که سال‌ها در تسخیر مسلمانان قرار داشت، از دست آنها خارج کرد. مسیحیان شمال، قراردادهایی را با حاکمان مسلمان بستند و طبق آن، آزادانه به ایجاد تفریح گاه و مدرسه و انجام تجارت بین مسلمانان پرداختند. در مدارس خود به فرزندان مسلمان، افکار دینی مسیحیت را القا می‌کردند و با به گردش درآوردن دختران زیباروی مسیحی در تفریح‌گاه‌ها، جوانان مسلمان را به آنجا می‌کشاندند و با ترویج خرید و فروش مشروبات الکلی، مردم مسلمان را از اعتقادات دینی خود دور می‌ساختند و به این طریق، فساد را در تمام پیکره جامعه اسلامی رسوخ دادند و آن را از درون تهی کردند! آنها با استفاده از این شیوه، توان مقاومت را از آنان گرفتند. در آغاز سال1308ه.ق دولت اعلامیه‌ای را در شهرهای مختلف ایران منتشر کرد که اختیار خرید و فروش تنباکو را به کمپانی انگلیسی واگذار کرده است. این کمپانی ابتدا باغی را در تهران خرید و اطراف آن را همچون قلعه‌‌ای نظامی، دیوار بلند و قطور کشید و ساختمانی استوار در وسط آن ساخت و در مدت کوتاهی، عده زیادی از انگلستان به‌عنوان کارکنان کمپانی، به ایران سراریز شدند. به نوشته‌ شیخ حسن کربلایی در کتاب قرارداد رژی1890م، 17 ماه پس از انعقاد قرارداد، هیأتی شامل دویست‌هزار زن و مرد از فرنگیان، وارد ایران می‌شوند؛«ایران بازار درست و حسابی فرنگی گردید. هر جا می‌رفتی فرنگی. خانه فرنگی، دکان فرنگی، بازار فرنگی، کوچه فرنگی. بالجمله این جماعت فرنگیان، بی‌هیچ توانی و تعطیلی، رشته تباه مقصد اصلی خودشان را پیش گرفته، با استقلال هرچه‌تمام‌تر، آغاز مرحله پیمایی نمودند....» علاوه بر بازگشایی دکان‌ها و حضور دختران فرنگی، جمعی از زنان بازیگر و... را به ایران آوردند ؛ «در همین طهران که پایتخت اسلام است، چندین مهمانخانه گشوده بودند، که در خانه به خط جلی مهمانخانه نوشته شده بود و در آنجا از هر باب لهو و لعب و هر قسم مسکرات فراهم داشته، مسلمان را به مهمانی طلبیده و به اندازه پولشان پذیرایی می‌نمودند. درمجموع بازار و گذرهای طهران، شاید زیاده بر 100دکان خمر و مسکر فروشی باز شده که مسلمانان علانیه و بر ملا خمر خریده و می‌خورند... .» وی در ادامه به تأسیس چندین کلیسا، دعوتخانه و مدرسه اشاره می‌کند که در آن مبلغان مسیحی به تبلیغ دین خود در میان مسلمانان می‌پردازند.

‌قرارداد رژی و واکنش علما
حدود یک‌پنجم جمعیت ایران، مخارج زندگی خود را از راه کشت و زرع توتون و تنباکو تأمین می‌کردند و ازهمین‌رو نمی‌توانستند، در مقابل تسلط بیگانگان بر امرار معاش خود ساکت باشند. در پی انتشار خبر ورود نمایندگان کمپانی به شهرهای مختلف ایران، موجی از اعتراضات از سوی مردم و بازاریان شکل گرفت. به‌دلیل رابطه نزدیک و تنگاتنگی که بین طبقات مردم و علما وجود داشت، مردم به روحانیون متوسل شدند تا با رهبری آنها وارد مبارزه و قیام عمومی شوند. در شیراز اعتراض مردم و اجتماع آنها در اطراف خانه علما سبب شد تا دولت مرکزی فرمان تبعید آیت‌الله سیدعلی‌اکبر فال اسیری را، به حاکم شیراز دهد. درج این خبر اعتراض و اجتماع مردم را گسترده‌تر کرد و در حرم شاهچراغ اجتماع کردند که توسط نیروهای حکومت هدف گلوله قرار گرفتند. 
در تبریز مردم پس از اطلاع از امضای قرارداد رژی، به همراه علمای این شهر در تلگرافی به شاه خواستند تا امتیاز مسلمانان را به عیسویان نفروشد! علاوه بر این تلگرام، درهای شهر را به روی نمایندگان کمپانی بستند. مردم اصفهان به رهبری روحانی قدرتمند شهر یعنی آیت‌الله میرزا محمدتقی معروف به آقانجفی، به مقابله با اقدامات شرکت رژی پرداختند و پیشاپیش دست به ابتکار عمل زده و تنباکو را تحریم کردند. رفتار عمال شرکت رژی در اصفهان، بسیار تحقیرآمیز و خشونت بار بود. یکی از تجار معروف و معتبر اصفهانی، در مقابل دستور ظل‌السلطان مبنی بر تحویل توتون و تنباکوی خود، هر چه را که خریده بود، آتش زد!

الیوم استعمال توتون و تنباکو...
مردم و علمای شهرهای ایران که از اقدامات خود نتیجه‌ای نگرفتند، از آیت‌الله العظمی میرزا محمدحسن شیرازی درخواست کمک کردند. در پی آن ایشان در تلگرافی به شاه، خواستار توضیح در مورد عقد قرارداد رژی شد. ناصرالدین شاه با فرستادن یک نماینده به نزد میرزا، سعی در توجیه این واقعه داشت، اما با شروع برخورد مأموران دولتی با مردمی که از دست شرکت رژی عاصی شده بودند، این فقیه وارسته حکم معروفش را با تلگراف برای علمای شهرهای مختلف ارسال کرد، که «الیوم، استعمال توتون و تنباکو بای نحو کان، در حکم محاربه با امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه) است. محمد حسن الحسینی.» مردم پس از شنیدن این حکم، به خیابان ریختند و قلیان و چپق‌های خود را شکسته و آتش زدند. حتی «انیس الدوله» از زنان ناصرالدین شاه، که زنی مؤمن و واقف بزرگی بود، دستور داد تا خدمه همه قلیان‌های قصر را بشکنند و آتش بزنند! او در مقابل اعتراض شاه مبنی بر اینکه: چه‌کسی گفته که این قلیان‌ها را جمع کنی؟ جواب داد: همان که من را به تو حلال کرده! شرکت رژی و سفارت انگلستان در برابر مقاومت علما و مردم، اقداماتی را همچون عوام‌فریبی و رشوه دادن به تعدادی آخوند درباری، برای کشیدن قلیان در تکیه دولت انجام دادند که تأثیری بر اراده مردم نداشت. از این‌رو سفارت و نماینده رژی مجبور شدند تا از شاه بخواهند که روحانیون نماینده میرزای شیرازی را، از شهرها به عتبات تبعید کند! 

پیشتازی زنان در قیام تنباکو
در پی درخواست نماینده کمپانی رژی، ناصرالدین شاه طی نامه‌ای به آیت‌الله آشتیانی اعلام کرد:«یا بمان و به بالای منبر برو و قلیان بکش، یا از تهران خارج شو...» آیت‌الله آشتیانی هم با درخواست یک روز مهلت برای جمع کردن وسایلش، راه دوم را انتخاب کرد. فردای آن روز از مقابل خانه آیت‌الله آشتیانی، همهمه و فریاد زنانی به گوش رسید که بر چادرهای خود گل مالیده بودند و با شیون فریاد می‌زدند: «یا غریب الغربا / می‌رود سرور ما.» کم کم به تعداد زنان معترض اضافه شد و کمی بعد زنان تظاهرکننده درحالی‌که فریاد می‌زدند: «وا محمدا...»، «از این پس فرنگی بر مرده‌هایمان نماز خواهد خواند» و «فرنگی عقد دختران و پسرانمان را خواهد بست»، ابتدا به طرف بازار و پس از بستن مغازه‌های بازاریان، از آنجا به کاخ گلستان رفتند. وقتی مردان شور و هیجان زنان را دیدند، با آنها همراه شدند.  مردم ضمن شعار علیه ناصرالدین شاه، بر در بزرگ کاخ می‌کوبیدند! وساطت نایب‌السلطنه برای آرام کردن مردم، نتیجه‌ای نداشت. شلیک گلوله مأموران حکومتی به طرف مردم و کشته شدن چند نفر، خشم و فریادهای معترضان را بیشترکرد! در این هنگام ناصرالدین شاه که بقای سلطنتش را در خطر می‌دید، مجبور شد فرمان تبعید آیت‌الله آشتیانی از تهران و قرارداد رژی را لغو ‌کند.  با برچیده شدن شعبات کمپانی رژی در شهرهای ایران، میرزای شیرازی در تلگرافی به علما، حکم تحریم تنباکو را برداشت.

فرجام سخن
از جنبه‌های مهم نهضت تحریم تنباکو، حضور زنان در صحنه مبارزه بود که با انگیزه دفاع دینی و بیگانه‌ستیزی و برای نخستین‌بار در تاریخ ایران به‌وقوع پیوست. روشنفکرانی که بر نقش زنان در نهضت مشروطه اصرار می‌ورزند، ترجیح داده‌اند تا در این فقره، کاملا ساکت بمانند! از دیگر نمودهای این حرکت، می‌توان به اتحاد گروه‌ها و اصناف از جمله: علما، تاجران و حتی روشنفکران، در اجرای حکم تحریم و پیروی از آیت‌الله میرزای شیرازی اشاره کرد، که حتی در حرمسرای شاه نیز اثر گذاشت و به‌عنوان نخستین حرکت گسترده و موفقیت‌آمیز، در برابر قدرت مطلق حکومت شکل گرفت.

این خبر را به اشتراک بگذارید