• چهار شنبه 12 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 22 شوال 1445
  • 2024 May 01
پنج شنبه 22 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 160363
+
-

حاشیه‌نویسی از دیدار رهبر معظم انقلاب و کارگران نمونه کشور

سربازانی با پینه‌های مقدس

سربازانی با پینه‌های مقدس

رابعه تیموری

ردیف جلو نشسته‌اند، نزدیک سکوی کوتاهی که صندلی آقا وسط آن قرار گرفته. از جا و مکانشان و نوارهای پهنی که روی شانه‌هایشان حمایل شده، می‌توان حدس زد که خاص‌تر از بقیه میهمانان هستند. آنها کارگران برگزیده «جشنواره ملی امتنان از کارگران گروه‌های کار و واحدهای نمونه کشور» هستند؛ کارگرانی که در حوزه تولید و صنعت کشور طرح‌های خلاقانه‌ای ارائه کرده‌اند؛ طرح‌ها و ابداعاتی که می‌تواند جزو برگ‌های برنده ما در خلاصی از تنگنای تحریم‌ها باشد و نشان دهد کارگران عرصه تولید و مردان میدان عمل، دغدغه‌ها و نگرانی‌های آقا و نیازهای کشور را خوب می‌شناسند. بی‌جهت نیست که آقا، کارگران را قشری آگاه، بابصیرت و متعهد می‌نامند. حالا ما در میان این کارگران هستیم که به عشق فرمانده‌شان در یک جنگ اقتصادی نابرابر، این‌‌جا حضور یافته‌اند؛ دیداری که به احترام کارگران سالانه و در این روزها برگزار می‌شود.

نوارهای افتخار
آسمان صبحگاهی تهران صاف و آرام است و انگار قصد ندارد با توفان و غرش‌های گاه و بیگاه چند روز اخیرش ما را غافلگیر کند. خیابان شهید کشوردوست خلوت است. ظاهراً زودتر از سایر میهمانان رسیده‌ایم. در حسینیه امام (ره) به رویمان باز است ولی نیروهای حفاظت در کارشان سهل‌انگاری نمی‌کنند. علاوه بر مسائل امنیتی، مبتلانبودن میهمانان به بیماری کووید-19 (کرونا) هم از سوی کارشناسان در حسینیه بررسی می‌شود. داخل حسینیه هم صندلی‌ها را با فاصله‌های مناسب چیده‌اند. اغلب خانم‌های دعوت‌شده جوان هستند و در میان آنها تک و توک بانوانی به چشم می‌خورند که سنشان بیشتر از 45سال به‌نظر می‌رسد. ولی در میان آقایان تعداد موسپیدان و کارگران بازنشسته فراوان است. بعضی از میهمانان با همان یونیفرم‌های کارگری‌شان آمده‌اند و عده‌ای هم اتو کشیده و شق و رق لباس پوشیده‌اند. بسیاری از میهمانان که از استان‌های مختلف دعوت شده‌اند، دیشب را در راه و سفر گذرانده‌اند ولی هیجانی که روی چهره‌هایشان جا خوش کرده، به خستگی‌شان می‌چربد. نوارهای پهنی که روی شانه برگزیدگان جشنواره «امتنان» حمایل شده، حسابی جلب توجه می‌کند و تعدادی از آنها در ردیف‌های جلو و نزدیک آقا نشسته‌اند.

من کارگرم
ساعت 11 قرار دیدار است؛ یعنی که یک ساعت فرصت داریم با میهمانان گپ بزنیم. البته خانم‌بودن ما باعث می‌شود نتوانیم به آسودگی «یوسف سلامی» و همکارانش که آقا هستند، در حسینیه بچرخیم و با مدعوین صحبت کنیم. هرکدام از میهمانان از شهر و استانی دور یا نزدیک آمده‌اند و بعضی از آنها دسته‌ای نامه و پیغام به همراه دارند که سایر همکاران، همشهریان و اعضای خانواده‌شان برای آقا نوشته‌اند. مداحی خوش‌صدا که پشت میکروفون دقایقی مداحی می‌کند، یونیفرم کارگران کارخانه را به تن دارد و مشخص نیست مداح حسینیه است یا یکی از کارگران مدعو اهل دل. وقتی به شعرخوانی و شعارگویی می‌رسد، میهمانان با او همراه می‌شوند و شعارها و ترجیع‌بندهای اشعارش را همخوانی می‌کنند: «من کارگرم، من کارگرم، در ره خط رهبرم.... فرمانده، فرمانده، در جنگ اقتصادی، آماده‌ایم، آماده». حجت‌الله عبدالملکی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم در جمع میهمانان دیده می‌شود و در ردیف اول به انتظار شروع رسمی برنامه نشسته است.

خبرهای خوش آقای وزیر
آقا از موعد دیدار دقایقی زودتر می‌رسد و با آنکه از میکروفون حسینیه ورودش اعلام شده، انگار میهمانان کمی غافلگیر شده‌اند. آقا تمایلی ندارد شعارگویی و اظهار ارادت میهمانان به درازا بکشد و با اشاره دست آنها را به نشستن و بی‌تکلف‌بودن دعوت می‌کند: «خیلی ممنونم... خداوند شما را حفظ کند.» حدیث نبوی که روی پرده آبی رنگ بالای سر آقا نوشته شده و آیاتی که قاری تلاوت می‌کند، به حرمت‌داشتن و مقدس‌بودن تلاش کارگران برای کسب روزی حلال اشاره دارند و حجت‌الله عبدالملکی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم که از آقا اجازه سخنرانی می‌گیرد، صحبت‌هایش را با نقل روایات و احادیث اسلامی درباره همین موضوع آغاز می‌کند. گزارش آقای وزیر درباره اقدامات دولت برای رفع موانع تولید و بهبود شرایط کارگران مفصل است و وقتی به نقش مهم و سازنده کارگران در دوره‌های مختلف کشور اشاره می‌کند، زبان گویای میهمانان می‌شود. ولی وقتی اقدامات تخصصی دولت را جزء به جزء عنوان می‌کند، بیش از آنکه روی صحبتش با میهمانان باشد، به آقا گزارش کار می‌دهد. لابه‌لای اصطلاحات تخصصی که عبدالملکی به‌کار می‌برد، کلماتی مانند «تعدیل نیرو» برای کارگران غریب نیست و خبر او درباره کاهش 34درصدی تعدیل نیروی کارگران در شش‌ماهه اول امسال نسبت به سال گذشته امیدوارکننده است. صحبت‌های وزیر کار درباره تسهیلات ایجادشده در بخش مسکن و سلامت کارگران هم خبرهای خوشی است که میهمانان از زبان او می‌شنوند. عبدالملکی درباره کارگران مبتکر و خلاق تعبیر پرمعنایی به‌کار می‌برد و آنها را «تکاوران جنگ اقتصادی» می‌نامد. برگزیدگان جشنواره ملی امتنان مصداق این تعبیر هستند و هر یک از آنها با اختراع و ابتکار خود برای حل مشکلات اقتصادی و رونق تولید کشور تلاش کرده‌اند.

بازخواست به شیوه آقا
صحبت‌های آقا هم با اظهار محبت او نسبت به قشر کارگر شروع می‌شود و با قدرشناسی و سپاسگزاری از زحمات کارگران کشور، خستگی را از تن میهمانان به در می‌برد. تمجید او از برنامه‌های دولت مردمی، برای بهبود شرایط تولید کشور مهر تأییدی است بر مسیر سختی که دولت پیش‌روی خود قرار داده است و وقتی از کارگران می‌خواهد که دولت را در اجرای این برنامه‌ها یاری کنند، اهمیت همراهی کارگران با سیاست‌های دولت را گوشزد می‌کند. تعدادی از کارگران دعوت‌شده، قلم و کاغذ در دست دارند و سخنان آقا را دقیق‌تر از ما یادداشت می‌کنند. آقا وقتی سفارش می‌کند که مردم برای چرخش چرخ کارخانه‌ها از تولیدات وطنی استفاده کنند و دولت از واردات اجناس خارجی جلوگیری کند، فوراً به‌خودروسازان تذکر می‌دهد که سفارش او شامل تولیدات بی‌کیفیت آنها نمی‌شود و این شیوه بازخواست زیرکانه، لبخند را بر لب میهمانان می‌نشاند.


یادگاری برای خوش‌شانس‌ها
از سوی کارگران دعوت‌شده نامه‌های زیادی به‌دست مسئولان دفتر آقا رسیده که رسیدگی شود. یکی از کارگران سفیدمو که جزو کارگران بازنشسته است، بعد از پایان سخنان آقا شروع به صحبت می‌کند. او در انتهای حسینیه نشسته، ولی به قول آقا صدایش آنقدر بلند و رسا هست که بدون میکروفون به‌خوبی شنیده شود. همه حرف‌هایش را هم بدون لکنت و تندتند می‌گوید تا نکته‌ای ناگفته نماند: «آقا همه جامعه کارگران دوست دارند خدمت شما برسند، ولی سهمیه استان‌ها برای دیدارتان بسیار کم است.» بسیار ابراز محبت می‌کند و از مشکلات جامعه کارگری هم می‌گوید. پیش از او کارگر سپیدموی دیگری هم که در ردیف‌های جلو نشسته، شروع به صحبت کرده، ولی لحنی آرام دارد و تن صدای رسای همکارش باعث می‌شود حرف‌های او شنیده نشود. صحبت‌ها که تمام می‌شود، آقا برای ترک حسینیه از صندلی‌اش بلند می‌شود. میهمانان به سرعت خود را به او می‌رسانند تا از فاصله‌ای نزدیک‌تر دیدارشان تازه شود. 2نفر از میهمانان اقبال بیشتری دارند و انگشتر و چفیه آقا را هم هدیه می‌گیرند. بعد از رفتن آقا نوبت خبرنگاران و عکاسان خبری می‌رسد که به دور از تذکرات انتظامات حسینیه با فراغ بال با میهمانان گپ بزنند و عکس بیندازند، البته حساب «یوسف سلامی» خبرنگار صداوسیما و همکار تصویربردارش از ما جداست و او پیش از آمدن آقا هم میان میهمانان چرخید و به محض رفتن آقا، دست پر حسینیه را ترک کرد.

این خبر را به اشتراک بگذارید