نگاهی به سریال «جنابعالی»
قصهها و غصههای «امیرعلی»
رضا صائمی؛ منتقد
عادل تبریزی که سالها دستیار کارگردانهای صاحبسبک سینمای ایران همچون مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی و رسول صدرعاملی بوده و نخستین فیلم سینماییاش را با نام «گیجگاه» در بستر کمدی دههشصتی ساخته، اینک در نخستین تجربه سریالسازی برای نمایش خانگی با نگاهی متفاوت و با لحنی کمدی به سراغ سوژهای رفته که کمتر به آن پرداخته شده. بهعبارت دیگر این سریال بهعنوان نخستین اثر نمایشی اختصاصی تلوبیون پلاس به نمایش درآمده است و با نگاهی طنازانه به مشکلات و مصایب سیستمهای اداری کشور که یک درد مشترک بین طیفهای مختلف مخاطب است پرداخته؛ گرچه بهواسطه تمرکز قصه بر مسئله بیکاری و شغل، مخاطب اصلی این سریال جوانان و خانوادههایشانهستند.
انتخاب این سوژه در واقع یک ظرفیت مخاطبپذیری پیشانمایشی دارد که برآمده از هوشمندی کارگردان و تهیهکننده در ساخت یکسریال برای نمایش خانگی است. ضمن اینکه تازگی و بکربودن آن هم مزید بر علت است تا با قصهای مواجه شویم که یکی از مسائل مبتلابه جامعه را به زبان و بیان طنز و البته رویکردی انتقادی روایت میکند.
قصه با یک موقعیت استخدامی آغاز میشود که در فرایند آن انواع و انبوهی از سازوکارهای اداری و بوروکراسی بهمثابه موقعیتهای دراماتیک برساخته شده و کمدی قصه در دل آن شکل میگیرد. در واقع موقعیت امیرعلی در این قصه واجد یک موقعیت دوگانه در نسبت با ساختار و ژانر اثر است؛ هم قصه بیکاری و مصایب آن را بازنمایی میکند بهویژه بیکاری اقشار تحصیلکرده و هم بهواسطه فرایند جستوجوی کار به نقد ساختار اداری و مانعتراشیها و ناکارآمدیهای آن دست میزند. در واقع یک موقعیت تراژدی به زبان و لحنی کمدی بازنمایی و روایت میشود. آنچه شکل میگیرد در واقع با محوریت کمدی موقعیت صورتبندی شده که با طنزهای کلامی و شخصی هم گره میخورد. گرچه این شوخیها و طنازیها در نسبت با سیستم اداری کشور صورت میگیرد اما بهدلیل ربط آن بهسویههای مدیریتی کلان میتوان به جرأت این سریال را اتفاقی مثبت و قدمی رو به جلو در طنز سیاسی هم دانست.
با اینکه «جنابعالی» سریالی 13قسمتی است اما بهواسطه ساختار و روایت سینمایی آن، از پلانها و سکانسهای اضافی پرهیز کرده و قصهای ساده را شستهرفته روایت میکند. شاید دور از واقعیت نباشد که بگوییم تبریزی با نگاهی مینمالی سریالش را ساخته تا آن را از اضافهگوییهای کشدار و کسالتبار نجات دهد. این تمهید به ریتم و ضرباهنگ تندتر روایت هم کمک کرده که تناسبی فرمیک نیز با ساختار ژانری اثر دارد. از دیگر ویژگیهای متمایز این سریال باید به استفاده از برخی بازیگران قدیمی مثل منوچهر آذری اشاره کرد که هم توانمندیهای خاصی مثل بداههپردازیهای کلامی در نقشهای کمیک دارد و هم کارکردی نوستالژیک برای مخاطبانی که سالهاست او را در یک مجموعه نمایشی ندیدهاند. استفاده از لهجه و ظرفیتهای کمیک آن هم یکی دیگر از تمهیدات فرمیک سریال است که در اینجا از لهجه مشهدی بهره میبرد. امیر محاسباتی و جواد سلطانی که هویت دایی خانواده را شکل میدهند، لهجه مشهدی دارند که میتواند به تلطیف زبانی سریال کمک کند. بهنظر میرسد استفاده از لهجه مشهدی نوعی ادای دین کارگردان به زادگاه خود هم باشد.
سریال جنابعالی گرچه قرار است در یک کمدی موقعیت به نقد یک وضعیت اجتماعی بپردازد اما در عین حال میتوان آن را قصهای شخصیتمحور هم دانست که حول محور امیرعلی با بازی خوب امیرحسین رستمی پیش میرود. سلامت اخلاقی و پاکدستی و سادگی امیرعلی با خلاقیتهای طنازانهای که در شیوه بازی رستمی بهویژه زبان بدن و میمیک صورتش درهم تنیده شده و بر جاذبه شخصیت امیرعلی که قهرمان قصه است، افزوده است.
نوع شخصیتپردازی امیرعلی با ویژگیهایی که از بازیگر آن برشمردیم حس همدلی، صمیمیت و همذاتپنداری عمیقی را نسبت به او در مخاطب ایجاد میکند و مخاطب را نسبت به وضعیت او نگران و پیگیر میسازد. شخصیتی که انگار معصومیت از دسترفته انسان امروز را در گذشته به یاد میآورد و در لایههای درونی و معنایی خود بر جذابیت انسانهای شریفی تأکید میکند که در جامعه کنونی چه موقعیت دشواری را تجربه میکنند.
بهطور کلی شخصیتپردازی سریال، سویههای رئالیستی داشته و از دل واقعیتهای اجتماعی بیرون آمده چنانکه بهعنوان بیننده حس میکنی آنها را میشناسی و در زندگی واقعی پیرامون خود دیدهای. سریال جنابعالی بهواسطه لحن طنازانه و کمدی خود واجد قدرت سرگرمکنندگی است اما آنچه در پس آن مهم است آگاهیبخشی آن در پس رویکرد انتقادی به سوژه خود است که قرار است سویههای کمیک قصه را در خدمت بهبود و اصلاح جامعه از طریق بیان انتقادی به سیستم ناکارآمد اداری صورتبندی کند.