• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
پنج شنبه 8 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 159482
+
-

شمارش معکوس، به وقت تل‌آویو

گفت‌و‌گو
شمارش معکوس، به وقت تل‌آویو

میثم آخوندی- روزنامه‌نگار

تقابل رژیم صهیونیستی با معضلات ریز و درشت و قرار داشتن در مرز فروپاشی؛ این نه شعار است و نه به‌دلیل دشمنی اعتقادی ما با این رژیم با چاشنی مبالغه روبه‌روست. براساس مستندات سازمان‌های معتبر بین‌المللی و بر مبنای مشاهدات و رصد آنچه در این رژیم در حال گذران است و براساس استناد به ناتوانی این رژیم در مقابله با مقاومت فلسطین، می‌توان به این حقیقت آشکار پی برد. نارضایتی‌های اجتماعی ریشه گرفته از تبعیض نژادی در این رژیم، تشدید مهاجرت معکوس، عدم‌اقتصاد پایدار و... تنها بخشی از دلایل این مدعاست. در گفت‌وگو با حسن هانی‌زاده، کارشناس مسائل منطقه به ارزیابی معضلات و چالش‌های رژیم صهیونیستی پرداختیم.

رژیم صهیونیستی با چالش‌های بیرونی و درونی متعددی مواجه است که عملا موجودیتش را به خطر انداخته است، هرچند این رژیم قصد دارد بر این عوامل سرپوش بگذارد و بعضا البته فرافکنی‌هایی هم توسط رسانه‌های وابسته‌اش صورت می‌دهد. به‌نظر شما مهم‌ترین معضلاتی که این رژیم هم‌اکنون با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند، چیست؟
رژیم صهیونیستی یک رژیم ساختگی است که در سال1948 با توصیه آمریکا، انگلیس و فرانسه و به‌دلیل غفلت اعراب شکل گرفت و چون این رژیم هیچ‌گونه زیرساخت‌های اجتماعی و فرهنگی در منطقه ندارد، لذا همواره با چالش‌های جدی مواجه بوده است. از سوی دیگر، این رژیم با استفاده از نیروی نظامی و سخت‌افزار توانسته به‌مدت هفتاد و اندی سال همچنان در منطقه باقی بماند، اما همانطور که به‌درستی فرمودید چالش‌های زیادی فرا روی رژیم صهیونیستی است. یکی از بزرگ‌ترین این چالش‌ها، چالش امنیتی است که برگرفته از وجود مقاومت اسلامی در منطقه است که نشانه‌هایش را در بهار سال گذشته هم دیدیم. بدین معنا که یک بازوی مقاومت درون فلسطین اشغالی ظهور و بروز دارد که در آن 10 گروه فلسطینی که مهم‌ترین آنها حماس و جهاد اسلامی است، تشکیل‌دهنده تار و پود این بازوی مقاومت است. این بازو به‌عنوان یک چالش جدی برای امنیت رژیم صهیونیستی در داخل تلقی می‌شود.

درگیری‌های داخلی بین اشکنازی‌ها و سفاردی‌ها را چطور ارزیابی می‌کنید؟
در داخل هم دوگانگی در جامعه یهودی بین اشکنازی‌ها و سفاردی‌ها وجود دارد. بین سفاردی‌ها و اشکنازی‌ها دشمنی دیرینه‌ای وجود دارد؛ هم‌اکنون سفاردی‌ها تبدیل به اقلیت شده‌اند و اشکنازی‌ها در تمدن غربی و همچنین دولت رژیم صهیونیستی موقعیت برجسته‌ای یافته‌اند. سفاردی‌ها به‌عنوان طبقه محروم و طبقه غیرکلیدی در فلسطین اشغالی تلقی می‌شوند. آلمان به زبان عبری به‌معنای اشکناز است و نگاه طبقه اشکنازی که از اروپا و آمریکا به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده‌اند، نسبت به طبقه سفاردی‌ها که از شرق و کشورهای شرقی به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده‌اند یک نگاه تحقیرآمیز است و به همین دلیل امروزه روز حاکمیت عموما در دست اشکنازی‌هاست. اینها نخبگان سیاسی جامعه اسرائیل را تشکیل می‌دهند و به همین دلیل این دوگانگی همواره موجب شده که در داخل رژیم صهیونیستی در تقابل با یکدیگر باشند و یک نگاه کاملا پرخاشگرایانه نسبت به این دو بازو یا جریان فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یهودی وجود دارد. و ازآنجایی‌که سفاردی‌ها احساس می‌کنند شهروند درجه 2 هستند، هیچ‌گاه حاضر نیستند با اشکنازی‌ها همکاری تنگاتنگ و قابل‌قبولی داشته باشند و این چالش جدی است.

این دوگانگی در جامعه رژیم صهیونیستی تا چه اندازه جدی است؟
این دوگانگی در جامعه رژیم صهیونیستی تا حدی جدی است که هرلحظه ممکن است به درگیری فیزیکی میان این دوطبقه منجر و عملا به شورش‌های اجتماعی بدل شود. این اختلافات اکنون به‌مثابه آتش زیر خاکستر است. موضوع دومی که باید در جهت ناملایمت‌های داخلی رژیم صهیونیستی به آن توجه شود، موضوع منطقه‌ای، مقاومت اسلامی و مخصوصا حزب‌الله است که همچون کاتالیزور بر معضلات داخلی این رژیم دامن می‌زند. حزب‌الله لبنان در جنگ 33روزه و در سال2006 توانست با یک ابتکار عمل میدانی، ارتش رژیم صهیونیستی را برای نخستین بار در طول 7دهه گذشته شکست بدهد و این شکست اسرائیل به معنی تزلزل پایه‌های این رژیم است، حزب‌الله توانست با این رفتار ضربه‌ای جبران‌ناپذیر بر امنیت داخل رژیم صهیونیستی وارد کند و آن را متزلزل سازد. در طول جنگ 33روزه حزب‌الله با رژیم صهیونیستی، تقریبا زندگی و حرکت اجتماعی در فلسطین اشغالی متوقف و این رژیم متحمل خسارت‌های سنگینی شد. به همین دلیل جنگی که در سوریه درگرفت را می‌توان طرحی توسط آمریکا، عربستان، قطر، ترکیه و اسرائیل دانست که سازماندهی شد تا در حقیقت بتوانند محور مقاومت را از منطقه حذف کنند تا بلکه بتواند از این طریق افکار عمومی داخل را نسبت به ثبات امنیت قانع سازند تا با مهاجرت معکوس فزاینده روبه‌رو نشود. لذا رژیم صهیونیستی یکی از مشکلاتش امنیت پایدار است که‌الان‌دستخوش تزلزل شده است. البته شاهدیم که در سوریه به موفقیت نرسیدند و اسد در جبهه مقاومت باقی ماند و بازوهای جبهه مقاومت درون فلسطین اشغالی را هم دیدیم که چه شگفتی‌هایی علیه اسرائیلی‌ها خلق کردند.

یکی از فاکتورهایی که همچون کابوسی نافرجام سران رژیم صهیونیستی را با نگرانی همیشگی روبه‌رو کرده است؛ مهاجرت معکوس در این رژیم چه شرایطی را تجربه می‌کند؟
سال‌ها پیش اعلام شد که از سال 2006 تا 2017 یعنی در 11سال، بیش از 270هزار یهودی از اراضی اشغالی مهاجرت معکوس داشته‌اند. ریشه آن نیز ترس از احتمال حملات مجدد حزب‌الله لبنان و محور مقاومت بوده است. این یک ضربه مهلک بر رژیم صهیونیستی تلقی می‌شود، زیرا این رژیم برای اسکان هر خانواده سه نفره که مهاجرت می‌کنند 150هزار دلار و حتی بیشتر هزینه می‌کند و به همین دلیل مهاجرت معکوس یکی از مشکلات و نگرانی‌های نخبگان و حاکمان رژیم صهیونیستی تلقی می‌شود.
یکی دیگر از مسائلی که بسیار مهم است و درواقع از دید ناظران شاید مخفی مانده و رسانه‌ها هم آن را مورد توجه قرار نداده‌اند، مسئله وجود نیروگاه اتمی دیموناست. این نیروگاه که در سال1958 توسط فرانسوی‌ها در فلسطین اشغالی احداث شد و به‌عنوان نماد قدرت نظامی در فلسطین اشغالی تلقی می‌شود، امروز به پاشنه آشیل بزرگ اسرائیل تبدیل شده است. الان اگر موشک دوربردی به این نیروگاه اصابت کند یک فاجعه بزرگ برای منطقه به‌وجود خواهد آمد، بنابراین حیات و ممات رژیم صهیونیستی به نیروگاه دیمونا بستگی دارد. با توجه به اینکه این نیروگاه قدمتی تقریبا 60ساله دارد و دیواره‌های آن نیز بنا به‌نظر کارشناسان ترک‌های زیادی خورده، لذا تشعشع اورانیوم از این نیروگاه می‌تواند به عمر رژیم صهیونیستی پایان دهد و اگر جنگی رخ دهد قطعا این نیروگاه آسیب می‌بیند و عمر این رژیم پایان می‌یابد.

با مجموعه این عوامل، پس چرا شهرک‌سازی‌ها ادامه دارد. فلسفه آن چیست؟
شهرک‌سازی براساس شاکله اجتماعی یهودیان شکل گرفته است. ازآنجایی‌که یهودیان از چند کشور مختلف به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده‌اند، لذا نمی‌توانند با همدیگر ارتباط برقرار کنند. 52درصد از ساکنان یهودی فلسطین اشغالی، زبان عبری نمی‌دانند. زبان یکی از مؤلفه‌های هویت ملی است که در فلسطین اشغالی محلی از اعراب ندارد. به همین دلیل شهرک‌سازی شکل گرفته تا هر مجموعه‌ای که از یک کشوری مهاجرت کرده، براساس الگوهای رفتاری و زبان مشترکشان در آن شهرک‌ها اسکان داده شوند. هر شهرکی با شهرک دیگر نمی‌تواند رابطه برقرار کند و این ‌یکی از گسست‌های مهم جامعه یهودی است، لذا این عوامل موجب می‌شود که رژیم صهیونیستی با یک حرکت نظامی و امنیتی دچار فروپاشی شود.

از نظر اقتصادی بحث ناپایداری این رژیم چطور قابل ارزیابی است؟
نکته حائز اهمیت اینکه رژیم صهیونیستی فاقد اقتصاد پایدار است. اقتصاد صهیونیستی به کمک‌های مالی یهودیان بستگی دارد. الان عرفی که وجود دارد این است که هر یهودی وابسته به جریان صهیونیسم سالانه درصدی از درآمدهای خودش را به صندوق آژانس یهودیان واریز می‌کند که این مبالغ به‌عنوان کمک مالی به رژیم صهیونیستی ارسال می‌شود و اگر این کمک‌ها نبود قطعا رژیم صهیونیستی سقوط می‌کرد، زیرا این رژیم نمی‌تواند نه در منطقه و نه در سطح جهان آزادانه با کشورها تعامل داشته باشد. رژیم صهیونیستی فاقد زیرساختارهای اقتصادی قوی است و به همین دلیل وابسته به کمک آمریکا و صندوق آژانس یهود است. فراموش نکنید که مهاجران یهودی برای یک زندگی همراه با امنیت و رفاه راهی این منطقه شده‌اند. این روزها هم شاهدیم که عملیات‌های استشهادی هم این رژیم را حسابی دچار شوک کرده است. چنین مواردی در کنار باقی نکته‌هایی که اشاره کردم، منجر به این می‌شود که شهرک‌نشین‌ها و دیگر ساکنان اسرائیل احساس ناامنی و عدم‌اعتماد به مسئولان‌شان را داشته باشند.

نگاه‌ شما به عملیات‌های استشهادی اخیر  چیست؟
قبلا هم گفته‌ام که این عملیات‌ها 2هدف دارد. اول پاسخی است در خور به رفتار وحشیانه اسرائیلی‌ها علیه فلسطینی‌ها. موضوع بعدی هم که همه ما می‌دانیم بحث نشست اخیر وزرای خارجه کشورهای سازشکار عربی مثل مصر، مغرب، بحرین، امارات و... با وزیران خارجه اسرائیل و آمریکا بوده. صهیونیست‌ها می‌خواستند با چنین نشستی، پیامی را منتقل کنند؛ اینکه ما در حال نفوذ در منطقه هستیم. همزمان با چنین نشستی بود که شاهد عملیات شهادت‌طلبانه حیفا و جنوب تل‌آویو و دیگر عملیات‌ها بودیم. ملت فلسطین نزدیک به 8 دهه است که درگیر اشغال شده و جامعه جهانی هم عملا سکوت کرده است. کار به جایی رسیده که حتی مقام معظم رهبری اخیرا گفته‌اند «البته متأسفانه دولت‌های اسلامی در این زمینه خیلی کم می‌گذارند، خیلی بد عمل می‌کنند؛ خیلی بیشتر از این باید برای فلسطین تلاش کرد و کار کرد و حرف زد. حالا خیلی‌ از اینها عمل که نمی‌کنند، حتی بعضی‌هایشان حاضر نیستند درست هم حرف بزنند؛ حرف درست و حسابی به نفع مردم فلسطین. اینکه ما خیال کنیم راه کمک به فلسطینی‌ها ارتباط گرفتن و ایجاد رابطه با رژیم صهیونیستی است، جزو آن اشتباهات بسیار بزرگ است. 40سال قبل از این، مصری‌ها این خطا را کردند؛ مصر و اردن با رژیم صهیونیستی ارتباط برقرار کردند؛ آیا جنایات رژیم صهیونیستی در این 40 سال کم شد؟ نه، 10 برابر شد. این کارهایی که امروز شهرک‌نشین‌ها دارند می‌کنند، این حملاتی که امروز به مسجد‌الاقصی‌ انجام می‌گیرد، آن روزها نبود؛ امروز بیشتر دارند ظلم می‌کنند. حالا یک عده‌ای می‌خواهند تجربه مصرِ انورساداتِ 40 سال قبل را امروز تکرار کنند! نه برای خودشان مفید است، نه برای فلسطینی‌ها مفید است...»
متأسفانه اوضاع چنین است. اما امروزه خود فلسطینی‌ها متوجه شده‌اند که باید برای آزادی قدس کاری کنند و به همین دلیل شاهد به‌هم‌پیوستگی بیشتری بین محور مقاومت و ملت فلسطین هستیم. ناامن شدن اراضی اشغالی باعث مهاجرت و ترک این مناطق توسط صهیونیست‌ها خواهد شد؛ چنانکه شاهد بودیم در جنگ 33روزه لبنان و از ترس موشک‌های حزب‌الله، ده‌ها هزار صهیونیست مهاجرت کردند. مقاومت فلسطین نیز با ادامه چنین رویه‌ای می‌تواند این ترس و ناامنی برای صهیونیست‌ها و اسرائیلی‌ها را افزایش دهد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید