• یکشنبه 11 شهریور 1403
  • الأحَد 26 صفر 1446
  • 2024 Sep 01
پنج شنبه 1 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 158952
+
-

برکت اسباب‌کشی رایگان!

قصه شهر
برکت اسباب‌کشی رایگان!

سمیه جاهدعطائیان

آنها که زمانی روی ماشین‌هایشان «رفیق بی‌کلک، مادر» یا ترانه‌ای از خواننده محبوبشان را می‌نوشتند، برایمان خاطره‌های چشم‌نوازی به جا گذاشته‌اند. اصلا نوشته‌های پشت ماشین، کامیون و اتوبوس‌ها هم قد و قواره دیوارنوشته‌ها جذاب و چشمگیرند؛ به‌خصوص وقتی رد و نشانی از کمک و یاری به افراد بی‌بضاعت داشته باشد. حالا نقش و نگار همین یک جمله «جابه‌جایی اثاث منزل برای افراد بی‌بضاعت و بی‌سرپرست در ایام تعطیل» کافی بود تا به شماره تماس نوشته شده کنار جمله زنگ بزنم... . خودم را فردی با وسع مالی پایین که از عهده هزینه باربری برای اثاث‌کشی برنمی‌آید معرفی می‌کنم که صاحب کامیون بعد از پرسیدن چند اطلاعات ساده، قول داد تا در نخستین فرصت برای کمک پیشقدم شود. این روزها که هزینه جابه‌جایی برای هر اسباب‌کشی از حدود یک‌میلیون تا بیش از 3میلیون تومان هزینه دارد، راستی‌آزمایی لازم بود؛ باید مطمئن می‌شدم که صاحب این کامیون، برای تعریف، تمجید  یا نمایش، این نوشته را نگذاشته... در نهایت توضیحی دادم که نوشته پشت کامیونش، سوژه یادداشت و مصاحبه شده که می‌خندد و می‌گوید که این راستی‌آزمایی برایش تازگی ندارد. می‌گفت که حدود یک‌ماه‌و نیم است که این متن را پشت کامیون نوشته و خیلی‌ها تماس می‌گیرند که این کار واقعیت دارد؟ تا به حال به کسی کمک کرده‌ای؟ کمتر کسی باورش می‌شود که متن ساختگی نیست. خودش را «محمد‌مهدی طایی» معرفی می‌کند و از فراز‌و‌نشیب‌های روزگارش حرف می‌زند. قبلا آژانس مسافربری داشته که بعضی روزهای خاص مثل ولادت‌ها، روزهای تاسوعا و عاشورا، شب‌های قدر و روزهای دیگر به‌صورت رایگان مسافر‌ها را جابه‌جا می‌کرده‌است. حالا نزدیک به یک‌سال است که صاحب این کامیون شده و به شکرانه آن و البته سلامتی خانواده‌اش، اسباب افراد نیازمند و بی‌بضاعت را به‌صورت رایگان جابه‌جا می‌کند. او مدت زیادی دور از خانواده در بوشهر کار می‌کرده و از خیر و برکت‌های این کار صحبت‌های زیادی دارد. از خیر و برکت‌های این کار حرف می‌زند و می‌گوید که همه‌‌چیز برایش پول نبوده. خطرهای زیادی از سرش گذشته. وقتی راننده جاده بوده بارها از تصادف‌های سنگین، جان سالم به‌در‌برده. یک‌بار ترمزش درست در یک گردنه با شیب تند، کار نمی‌کرده اما او به طرز ناباورانه‌ای ماشین را کنترل کرده و خطرها از سر گذرانده. تصادف‌های زیادی از بیخ گذرانده که تمام اینها را از خیر و برکت‌های زندگی‌اش می‌داند که رنگ و بویی از مادیات ندارد. حالا همین کار واسطه‌ای برای معرفی چند بی‌بضاعت به افراد خیر دیگری شده که نیازمند اما آبرومند هستند. می‌گوید: «دستم جلوی هیچ احدی دراز نیست. به هیچ‌کس نیازمند نیستم. خیر و برکت همین کار برای من و خانواده‌ام کافی است. شما هم اگر نیازمندی سراغ داشتید که هزینه جابه‌جایی خانه به دوشی را نداشت، خبرم کنید...». اینها را می‌گوید و سراغ کارش می‌رود... .

این خبر را به اشتراک بگذارید