محمد بحرانی موفقیت امروزش را آسان بهدست نیاورده. برای آنچه هست و شده، بهایی داده. او در شروع قرن جدید نگاه روشنی به آینده دارد و درباره دستاوردها و از دستدادههایش میگوید: من در قرن گذشته موهایم را از دست دادم و تعداد زیادی دوست خوب بهدست آوردم، همصحبت خوب، آواها و لهجههای خوب. من در خوابگاه زندگی کردم و در یک محلهای هم در شیراز بزرگ شدم که پر از مهاجرین از جاهای مختلف بود. منظورم مهاجرین داخلی است؛ خوزستانیها و... خیلی دوست از اقصینقاط کشور ایران دارم و این انبان بینظیری است؛ بهنظرم ثروتی دستنیافتنی است و خدا خیلی به من لطف داشته است؛ یعنی الان هر جای ایران برویم، من ظرف نیم ساعت برایتان یک آشنا پیدا میکنم که چندروزی با او بودهام.
وقتی از او میپرسم دوست دارد از این به بعد چه اتفاقی در زندگیاش بیفتد؟ در پاسخ میگوید: من 40سالم شده، هر چند خیلی چهره بزرگتر و پیرتری از 40سالگی دارم، ولی امسال 40سالم شد و بهنظرم 40سالگی با آدم یک کار اساسی میکند. هیچ وقت خیلی آدم جاهطلب، شهرتطلب و ثروتطلبی نبودهام، ولی دوست دارم درک درستی از جهان قبل از مرگ پیدا کنم.
دستاوردها و از دسترفتهها
در همینه زمینه :