بوتهای برای زر ناب شدن
ویژگیهایماه مبارک رمضان به روایت آیتالله مصباح یزدیره
آنچه در ادامه از نظر میگذرد، گزیدهای از سخنان آیتالله محمدتقی مصباح یزدی(ره) در دفتر مقام معظم رهبری در قم است که در تاریخ 16/06/87مطابق با شب ششمماه مبارک رمضان 1429ایراد شده است. ایشان با عنایت به بخشی از دعای چهلوچهارم صحیفه سجادیه به تشریح ویژگیهایماه مبارک رمضان میپردازند که در ادامه تلخیصی از گفتههای ایشان تقدیم میشود. متن کامل و صوت این جلسه در وبسایت «mesbahyazdi.ir» در دسترس است. امید آنکه با درک بیشتر معارف الاهیه بیش از پیش در مسیر بندگی درماه پرفیض رمضان، کوشا باشیم و قدر ایامالله را آنطور که شایسته آن است، بدانیم.
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ مِنْ تِلْک السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضَانَ، شَهْرَ الصِّیامِ، وَ شَهْرَ الْإِسْلامِ، وَ شَهْرَ الطَّهُورِ، وَ شَهْرَ التَّمْحِیصِ، وَ شَهْرَ الْقِیامِ، الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ، هُدًی لِلنَّاسِ، وَ بَینَاتٍ مِنَ الْهُدَی وَ الْفُرْقَانِ
دعایی که حضرت امام سجاد صلواتالله علیه در آغازماه رمضان تلاوت میکردند با چند حمد آغاز شده است... در فراز سوم برخی از راههایی که به رضوان الهی ختم میشوند را مورد حمد قرار میدهد. یکی از راهها ماه رمضان است. در این فراز اوصافی برای ماه رمضان میفرمایند.
شهرالله
نخستین توصیفی که در این فراز از دعا برای ماه رمضان مطرح میشود آن است که این ماه را ماه خدا معرفی میکند. با اینکه همه ماسویالله، مخلوق خدا هستند اما خدا در میان مخلوقها، نسبت بعضی از آنها را بهخود، یک نسبت خاصی قرار داده است و برای بعضی از مخلوقات ویژه، امتیاز و تشریفی قائل شده و با نسبت دادن آنها بهخود، شرفی را برای آنها قرار داده است. بهعنوان مثال کعبه را خانه خود نامید. در جهان مسجد فراوان است. علاوه بر اینکه همه بقعههای زمین و عالم برای خداست. ولی در میان همه آنان جایی را به نام خانه خود به نام بیتالله نامیده است. در میان زمانها نیز بعضی زمانها را بهخود نسبت داده است مثلماه رمضان. در خطبهای که پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم در آستانهماه رمضان ایراد فرمودهاند، میفرمایند: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیکمْ شَهْرُالله بِالْبَرَکه وَ الرَّحْمَه وَ الْمَغْفِرَه»؛ شاید نخستین کسی کهماه رمضان را ماه خدا نامیده پیغمبر اکرم(ص) باشد. پیامبر(ص) گزاف و بیهوده سخن نمیگویند، اگر این سخن وحی الهی هم نباشد، شاید از الهامات الهی باشد. با این وصفماه رمضان شرافت یافته و ماه خداست.
پرسش این است که خداوند چرا ماهی از ماههای سال را به نام خود نامیده و منتسب کرده است؟ «تشریف» و شرافت دادن یک نسبت اعتباری و عقلانی است که براساس حکمت انجام میپذیرد. آنچه از سوی خدای متعال بهصورت تشریف انجام میگیرد، برای آن است که ما اهمیت آن را درک کنیم. خانهای را که خدا به نام «بیتالله» نامیده در ظاهر جسم جمادی بیش نیست. این نامگذاری برای آن است تا انسانها اهمیت آن مکان را درک کرده، در آنجا گرد هم آمده و از فیض و برکات و رحمت الهی بهرهمند گردند. چرا که رحمت خدا و فیوضات الهی در آن مکان بیشتر ظهور پیدا میکند و مردم در آن مکان به خدا بیشتر نزدیک میشوند. در ماه خدا نیز رحمت الهی بیشتر نازل میشود و مردم میتوانند از فیوضات الهی بیشتر بهره ببرند. پیامبر خدا(ص) در آن خطبه معروف فرمودند «دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیافَهالله» این ماه،ماه خداست برای اینکه در اینماه شما به مهمانی خدا دعوت شدهاید. از همین رو نام اینماه را «شهرالله» مینامند چون راه برای رسیدن انسان به رحمت و رضوان الهی باز است.
شهر رمضان
ویژگی دوم در معنای «شهر رمضان» نهفته است. ادیبان، مفسرین و محدثین مطالبی درباره معنای اینماه گفتهاند. چه در روایات شیعه و چه در روایات اهل سنت نقل شده است که «رمضان» اسم خداست و نباید گفته شود که «رمضان» آمد. باید گفت «شهر رمضان» یا «ماه رمضان» آمد.
برخی دیگر ریشه کلمه رمضان را «رمض» بهمعنای شدت حرارت و سوزش دانستهاند. نخستین زمانی کهماه رمضان به این نام نامیده شده، در نهایت شدت گرما بوده است. در مقابل یکی از ماهها،ماه ربیع به معنی بهار را نامگذاری کردهاند. اگرچه این اسامی به بهار و تابستان تطبیق نمیکند. این ماهها گاهی در بهار و گاهی در پاییز و گاهی در زمستان است ولی دوماه قمری به نام ربیع نامیده میشود: ربیعالاول و ربیعالثانی. اهل ادب و لغت گفتهاند دلیلش آن است که نخستین زمانی که اینماه را نامگذاری کردهاند در فصل بهار بوده است. از بین این نظرات آنچه روشن است این نکته است که در قرآن نامی از محرم، صفر، ربیعین، جمادیین وجود ندارد و تنها ماه رمضان است که ذکر شده «شهرُ رمضان». این نشان میدهد که خدای متعال به اینماه عنایت خاصی داشته که اسم اینماه را در قرآن آورده است. اسمی که خدا برای اینماه پسندیده و اینماه را به این اسم نامیده و ما نیز باید آن را به این نام بنامیم.
شهر الصیام
سومین ویژگی اینماه این است: «شَهْرَ الصِّیامِ». خدای متعال یکماه تمام را به نام ماه روزه و ماهی که در آن روزه واجب است معرفی کرده است. شاید به این جهت که چون عنایت خدای متعال به اینماه بیش از ماههای دیگر و زمینه استفاده از رحمتهای خدا و برکات الهی بیشتر فراهم است، انسان باید با گرفتن روزه از آن قدردانی کند.
شهر الاسلام
ویژگی چهارم اینماه «شَهْرَ الْإِسْلامِ» است. درباره این فراز دو وجه معروف ذکر شده است. نخست آنکه کلمه اسلام در اینجا بهمعنای لغوی آن بهکار رفته است؛ یعنیماه تسلیم. در اینماه انسان باید آماده باشد که بیشتر از ماههای دیگر تسلیم امر خدا باشد. از اول طلوع فجر تا آخر روز هر چه خدا میگوید باید عمل کند. پیش از طلوع فجر میگوید غذا بخورید؛ سپیده دم که شد باید امساک نمایید. از بسیاری از خواستههایی که در ماههای دیگر حلال است باید خودداری کنید. در همه حال باید تسلیم امر او باشید. اگرچه انسان باید همیشه تسلیم خدا باشد اما چون در اینماه تکالیف بیشتری وجود دارد، تسلیم، ظهور بیشتری پیدا میکند. بعضی دیگر بر این باورند از این جهت «شَهْرَ الْإِسْلامِ» گفته شده، که این ماهی است که خدا به امت اسلامی اختصاص داده است و هیچ امت دیگریماه رمضان ندارند. ممکن است دیگر ادیان روزه واجب داشته باشند اما اینکه خدا ماهی به نام ماه رمضان، برای آنان تعیین کرده باشد وجود ندارد. اینماه فقط به امت آخرالزمان اختصاص یافته است.
علاوه بر این دو مطلب، وجه سومی را نیز میشود عنوان کرد. در اینماه آثار اسلام بیشتر از ماههای دیگر ظهور دارد، تصور کنید اگر یک شخص غیرمسلمان، درماه رمضان وارد شهرهای اسلامی شود، و ویژگیها خاص اینماه را در جامعه اسلامی ببیند، متوجه میشود که این شهر با شهرهای دیگر تفاوت دارد. در اینماه رستورانها بسته است. مردم غذا نمیخورند و غالبا حالت خضوع دارند و سربه زیر و آرام هستند. همه مشغول عبادت هستند. توجه به خدا بیشتر است و گناه کمتر انجام میشود. اگر غیرمسلمانان بپرسند: مردم اینجا به چه مذهبی ایمان دارند؟ پاسخ میشنوند: اینجا سرزمین اسلام است.
شهر الطهور
ویژگی پنجم اینماه «وَ شَهْرَ الطَّهُورِ» است. اصل کلمه «طهور» به معنی پاک و پاکیزه یا پاککننده است.ماه رمضان،ماه طهور نامیده شده است؛ ماهی که آلودگیها را از بین میبرد. بیشتر مردم در ماههای سال آلودگیهایی پیدا میکنند. آلودگیهایی که انسان را از خدا دور میکند یعنی گناه. براساس حکمت و تدبیر الهیماه رمضان در میان ماهها، این خاصیت را یافته که مردم وقتی در اینماه احکام شرع را رعایت کنند و احترام آن را نگه بدارند از آلودگیها پاک میشوند. روزه، تلاوت قرآن و دعاهایی که در اینماه خوانده میشود باعث ریزش گناهان و تمیز شدن روح انسان از آلودگیها میشود. بهویژه آنکه انسان اگر بتواند موفق به توبه و استغفار شود از تمام آلودگیها طاهر و پاک میشود. اینماه چنین ظرفیتی دارد که اگر انسان از آن به خوبی استفاده کند در پایانماه مثل انسانی میشود که روز اول از مادر متولد شده است. اگرچه رسیدن به این مرحله مشروط به رعایت دقیق شرایط و عبادت خالص در اینماه است. البته اگر کس از اینماه درست استفاده نکرد، از قابلیتهایماه رمضان چیزی کم نمیشود. خدا اینماه را،ماه طهور و پاکیزگی قرار داده و این ظرفیت و قابلیت را، در اینماه قرار داده تا آلودگیهای انسان را بشوید و پاک کند.
شهر التمحیص
ویژگی ششم «وَ شَهْرَ التَّمْحِیصِ» است. کلمه تمحیص هم در قرآن کریم بهکار رفته است: «وَ لِیمَحِّصَ ما فِی قُلُوبِکمْ»؛ بعضی گفتهاند: تمحیص به معنی تطهیر است، بعضی دیگر آن را به معنی جدا کردن خوب و بد و سره از ناسره میدانند. به تعبیر آشکارتر پاک کردن هر چیزی از آلودگی و خالص نمودن و پاک کردن را میگویند. بهعنوان مثال در طلاسازی وقتی طلا را در بوته آتش میگذارند تا طلای خالص را از نقره یا مس جدا کنند به این کار میگویند تمحیص. طبیعی است که برای پاک کردن و خالص کردن طلا، آن را در بوته آتش میگذارند تا ذوب شود. خدای متعال نیز برای پاک کردن و تمحیص انسانها و مؤمنین چنین تدبیری را بهکار میبرد. ممکن است بعضی از انسانهای مومن در دل ناپاکی و آلودگیهایی داشته باشند. خداوند با تدابیر و برنامههایی آنان را پاک و تمحیص میفرماید.
ماه مبارک رمضان یکی از راههایی است که خدای متعال تشریعاً وسیله پاک شدن ما را در آن فراهم کرده است. وسیله اصلی آن نیز عبادت مهمی است که در نوع خود بینظیر است. هیچ عبادتی مثل روزه ویژگی پاک کردن و تمیز کردن را ندارد. در روایت داریم که میفرماید «الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أجْزِی بِهِ» یا «أنَا أجْزی بِهِ» خدا میفرماید: روزه برای من است. نمیفرماید نماز برای من است، همچنان که میفرماید در زمین کعبه خانه من است، در ماههای سال،ماه رمضان،ماه من است؛ در بین عبادات هم میفرماید، روزه برای من است. نماز برای شما و حج برای جامعه. اما روزه برای من است. شاید راز آن این باشد که هیچ عبادتی به اندازه روزه انسان را از تعلق به دنیا جدا نمیکند. روزه آدم را وارسته و پاک میکند. سنگها را از پای انسان باز و مرغ دل را آماده پرواز میکند. در هیچ عبادتی جز روزه این حالت برای انسان بهوجود نمیآید. کسانی که آداب روزه را درست رعایت کنند، لذتهایی از حالت سبکی روح میبرند که از هیچ عبادتی نمیبرند.
شهر القیام
هفتمین ویژگی «شَهْرَ الْقِیامِ» است. منظور از قیام این است که در اینماه باید برای عبادت خدا به پاخاست. قیام کنایه از سحرخیزی، شب زندهداری و تهجد است. معمولاً انسان باید بایستد تا عبادتها را انجام دهد. اصل در نماز این است که بهصورت ایستاده انجام گیرد. شاید بسیاری از مواردی که قرآن کریم به قرائت قرآن سفارش کرده، قرائت قرآن در حال نماز است «وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً»؛ براساس روایت، این آیه به نماز صبح، تفسیر شده است. اما اگر در مواردشان نزول و روایاتی که در تفسیر آن آمده دقت شود، میبینیم منظور آن است که تا میتوانید قرآن بخوانید. خداوند در آیه دیگر میفرماید: «فَاقْرَؤا ما تَیسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَیکونُ مِنْکمْ مَرْضی وَ آخَرُونَ یضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ» سپس میفرماید «فَاقْرَؤا ما تَیسَّرَ مِنْهُ» یعنی هرچه میتوانید، قرآن بخوانید. در آغاز میفرماید «قُمِ اللَّیلَ إِلاّ قَلِیلاً» هنگام شب، وقت قیام است. بایستید و شب را به عبادت زنده نگه دارید.
کمی شبیه اولیاء شویم
ما باید تلاش کنیم تا اندکی به اصحاب و یاران پیامبر خدا(ص) شبیه و نزدیک بشویم. اندکی به اولیای خدا و به رهبران دینیمان همچون امیرالمؤمنین(صلواتالله علیه) شباهت پیدا کنیم. خود ایشان فرمودند: «شما مثل من نمیشوید، اما تلاش کنید هر چه ممکن است بیشتر شبیه من بشوید».
ماه رمضان فرصتی است برای اینکه انسان بیش از ماههای دیگر، شبها را به عبادت بپردازد. نه اینکه به تماشای فیلم و امور بیهوده بپردازد. آخرین ویژگی اینماه که در دعا اشاره فرمودهاند این فراز است: «الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدی لِلنّاسِ وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ».