در گفتوگو با محسن روحی صفت، کارشناس مسائل شبهقاره مطرح شد
دستهای اخلالگر در روابط 2ملت ایران و افغانستان
تجمع و تعرض اخیر در مقابل نمایندگیهای جمهوریاسلامی ایران در کابل و هرات با واکنشهای گستردهای در ایران و همچنین افغانستان مواجه شد؛ موضوعی که نشان میدهد روابط تاریخی 2ملت فراتر از چیزی است که عدهای با تحریکات خارجی و اهداف خاص، بتوانند خللی به آن وارد کنند.
این در شرایطی است که بهنظر میرسد در روزهای اخیر دستهایی در کار است تا روابط دیرینه 2 ملت ایران و افغانستان را با اخلال مواجه کند؛ جریان مشکوکی که اخیرا تلاش میکند با انتشار ویدئوها و تصاویر مخدوش، چنین القا کند که اتباع افغانستانی در کشورمان مورد آزاد و اذیت قرار میگیرند. با وجود این، مقامهای مسئول در کشورمان همواره تأکید کردهاند که بدرفتاری با مهاجران افغانستان سیاست جمهوری اسلامی ایران نیست و دشمنان دوملت تلاش میکنند بهصورت سیستماتیک، با انتشار وسیع تصاویر و ویدئوهای مبهم و مخدوش، روابط دوملت را تحتتأثیر قرار دهند. در این میان اما تعرض عدهای به نمایندگیهای جمهوریاسلامی ایران در کابل و هرات با محکومیتهای گستردهای در داخل این کشور مواجه شد که نمود آن را در «تجمع بزرگ مردمی برای مقابله با فتنهگران» در کابل میتوان مشاهده کرد که دیروز برگزار شد و با قرائت بیانیه و اهدای گل به سفارت کشورمان در این شهر همراه بود و بازتاب وسیعی هم در رسانهها داشت.
در این تجمع، شمار زیادی از شهروندان افغانستان حضور یافتند تا از 2ملت ایران و افغانستان درخواست کنند تا درمقابل نفاق دشمنان هوشیار باشند؛ «این جمع شدن به معنی بلندکردن فریاد «نه» گفتن به دشمنان و نفاقافکنان و زمزمه قشنگ همبستگی میان ملت برادر ایران و افغانستان است.» آنها در این تجمع گفتند: «از 2دولت ایران و افغانستان میخواهیم تا با مدیریت سالم، مانع ایجاد تفرقه توسط دشمنان شده و جلوی جریانهای مخرب را بگیرند. امروز و بارها فریاد اتحاد 2ملت قهرمان و مجاهد را سرخواهیم داد تا ندای بلندی بر توطئههای دشمن بوده و صدایی برای همدلی، دوستی و همگرایی 2ملت باشد.»
با وجود این اما تحلیل زمینههای بروز چنین وقایعی با هدف شناخت پشتپردههای آن از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ رویدادهایی که محسن روحیصفت، معاون پیشین دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امورخارجه و کارشناس مسائل شبهقاره معتقد است میتوان دست رقبای منطقهای ایران را در آنها مشاهده کرد. او اگرچه انتقادهایی به مدیریت ورود مهاجران به کشورمان دارد، اما القای بدرفتاری سیستماتیک با مهاجران افغانستانی را تصویر نادرستی میداند که بیشتر از سوی جریانهای مشکوک هدایت میشود. گفتوگوی همشهری با محسن روحیصفت را در ادامه میخوانید.
چه پیشزمینههایی را میتوان برای تعرضهای اخیر به دفاتر نمایندگی کشورمان در کابل و هرات متصور بود؟
برای پاسخ به این سؤال، ابتدا باید تحولات سالهای اخیر در این کشور را موردبررسی قرار داد. مردم افغانستان در دهههای گذشته مصائب بسیاری را پشتسر گذاشتهاند و حدود 50سال است که در یک بلاتکلیفی سیاسی بهسرمیبرند و حکومتهای مختلفی قدرت را در دست میگیرند و آمال و آرزوهایشان از بین رفتهاست. بههمین دلیل اکنون از وضعیت حاکم بر این کشور عصبی و ناراحت هستند و در فقر بهسرمیبرند و کسبوکارهایشان از بین رفته و تحتفشارند. بهدلیل تحولات سیاسی اخیر در این کشور بخشی از مردم فرار کردهاند و بخشی هم که ماندهاند تحتفشارهای مختلفی روزگار میگذرانند و چنین شرایطی، بستر را برای سوءاستفاده برخی گروهها فراهم کردهاست. معتقدم برخی در داخل این کشور در راستای تأمین منافع خود قصد بهرهبرداری از چنین وضعیتی را دارند و برهمین اساس دست به اقدامهایی میزنند که غیرعقلایی است و آثار سوئی در روابط 2ملت برجا میگذارد.
چنین تجمعها و تعرضهایی را میتوان نمودی از انگاره ذهنی امروز مردم افغانستان نسبت به کشور همسایه خود دانست؟
گزارشها و اخبار منتشر شده از این تجمعها نشان میدهد تعداد اندکی از مردم در مقابل دفاتر نمایندگی کشورمان در افغانستان دست به اعتراض و همچنین سنگپرانی زدهاند و هرگز نمیتوان چنین انگاشت که این تعداد اندک، ملت افغانستان را نمایندگی میکنند. در هر کشوری همواره ممکن است عده محدودی دست به چنین اقدامهایی بزنند اما نمیتوان این موضوع را به پای همه مردم آن کشور نوشت. موضوع اصلی این است که قبل از قدرتگرفتن طالبان در افغانستان، تعداد مهاجران این کشور در ایران رو بهکاهش بود اما پساز تحولات اخیر، حدود 2میلیون نفر به تعداد مهاجران افغانستانی کشورمان اضافه شده است. بنابراین هرچه تعداد مهاجران افزایش یابد، طبیعی است که تخلفات انجام شده از سوی آن بیشتر دیده شود. این مباحث از منظر جامعهشناسی قابلبررسی است اما آنچه مهم است اینکه 2ملت ایران و افغانستان همسایه هستند و این موضوع قابلتغییر نیست و باید با هم مراوده داشته باشند؛ چراکه هر دو از یک تمدن بهشمار میروند و باید زمینههای مشترک تعمیق شود. وظیفه نخبگان است که اشتراکات موجود میان 2کشور را برجسته کنند.
میتوان بهوجود دستهای پشتپرده در وقوع چنین حوادثی قائل بود؟
بهنظر من چنین فرضی واقعی است. حتما در شرایط کنونی دستهایی در کار است که روابط 2کشور را دستخوش تلاطم کند. شرایط منطقهای بهگونهای است که باید انتظار چنین تحرکهایی را از سوی دشمنان داشته باشیم. هرچه نقشآفرینی منطقهای کشورمان بیشتر میشود، باید پیشبینی کرد که دشمنان هم در نزدیکی مرزهای ما حاضر شوند و دست به تحرکاتی بزنند تا ما را تحتفشار قرار دهند.
واقعا امروز در ایران با افغانستانیهای مهاجر بد رفتاری میشود؟
باید درنظر داشته باشیم که جنگ امروز، جنگ روایتها و تصاویر است و شبکههای اجتماعی نقشآفرینی بیبدیلی در این عرصه دارند. امروز دیگر دشمن بیشاز اینکه موشک بزند، کلیپ میسازد و از این طریق منویات خود را پیش میبرد. امروز افرادی که بهدنبال تفرقهافکنی میان ملتها هستند، از این امکانات استفاده میکنند. بنابراین بهراحتی نباید چنین تصویرسازیهایی را پذیرفت. از سوی دیگر باید به این موضوع هم اشاره کرد که وقتی از مهاجران صحبت میکنیم، از حدود 5میلیون نفری سخن میگوییم که اکنون در کشورمان حضور دارند و طبیعی است که این تعداد زیاد، بعضا با مشکلاتی هم مواجه شوند اما نباید این موضوع را به بدرفتاری با مهاجران افغانستانی تعمیم داد. زمانی که تعداد مهاجران افغانستانی در کشور افزایش مییابد طبیعی است که مشکلاتی هم بهوجود میآید اما اینها رویه نیست. تجربه ثابت کرده که اکثریت ملت ایران، عواطف انساندوستانهای نسبت به مردم همسایه خود دارند. در جایی ممکن است با ایرانیها نیز بدرفتاریهایی صورت بگیرد و بالطبع مهاجران نیز با مشکلاتی مواجه شوند. این موضوع بدین معنی نیست که بدرفتاری سیستماتیک با مهاجران در جریان است.
در این میان دولت چه سیاست و رویکردی را میتواند در پیش بگیرد؟
بهنظرم این وظیفه دولتهاست که از یکسو شهروندان را با چارچوبهای رفتاری حقوقبشری در این عرصه آشنا کنند و از سوی دیگر سازوکارهای مشخصی برای مدیریت مهاجران داشته باشند. من قبلا پیشبینی کرده بودم که با توجه به تحولات روی داده در کشور افغانستان، ورود مهاجران به کشورمان افزایش مییابد اما باید این سؤال را مطرح کرد که مسئولان مربوط تا چه میزان برای چنین موضوعی آمادگی داشتند و ترتیبات لازم را تدارک دیدند؟ متأسفانه بهنظر میرسد اقدامهای تدارکاتی انجام شده در این زمینه چندان مؤثر نبودهاست. کنترل مرزها و مدیریت مهاجران موضوع پیچیدهای است که نیاز به رصد و ارائه آموزشهای مناسب دارد.