بازدارندگی همهجانبه ارمغان اتکا به اقتصاد نوآور
بین توسعه با اقتصاد علممدار و تولید قدرت در مقیاس بازدارنده میتوان ارتباط مستقیمی را تصور کرد
صفیه رضایی، روزنامهنگار
در گذشتههای دور تنها مولفه قدرتمندی یک کشور را با تشکیلات نظامی و میزان تجهیزات و تعداد نیروی نظامی میسنجیدند. به این معنی که هر کشوری که میتوانست قوای کارآمد نظامی بیشتری را تربیت و حفظ کند توان مقابله بیشتری را اتخاذ میکرد. رفتهرفته و با پیشرفت بشر این نگاه تغییر کرد. مکاتب ثابت کردند که تنها قدرت نظامی تعیینکننده قوای تمام یک کشور نیست و ظرفیتهای انسانی، فنی و مهارتی نیز میتواند در قدرتگیری یک سرزمین مهم باشد. هر چند هیچگاه از اهمیت قدرت نظامی کاسته نشد اما همواره یک پایه قدرتگیری یک کشور تکیه بر توان علمی، مهارتی، فنی و در کل اهمیت منابع انسانی نوآور و خلاق بوده است. این رویه امروز تا جایی موردتأیید است که علم و نوآوری حرف نخست را در اختراعات و ابداعات نظامی نیز میزند و اتفاقا دولتمردان واقعگرا نیز بر این اعتقاد هستند که تنها با تکیه بر ظرفیتهای علمی، فناوری و نوآورانه میتوانند بسترهای توسعه را در تمامی بخشها ایجاد کنند. اگر بخواهیم با چنین رویکردی بهعنوان سال 1401یعنی «تولید؛ دانشبنیان و اشتغالآفرین» تامل داشته باشیم درخواهیم یافت که مجموعه تولید و اقتصاد نوآور و دانشمدار میتواند از اجزای اصلی قدرتگیری و قدرتمندی و توانافزایی داخلی باشد تا جایی که میتواند قدرت ظهور و بروز بینالمللی را بیشتر کند. این مسئله را در گزارش پیشین تحت عنوان«چشمانداز روشن کشور با تولید دانشبنیان» به خوبی موردبررسی قرار دادیم. در اینجا نیز بنا داریم که بگوییم آنچه میتواند توان بازدارندگی را هم پای قدرت نظامی و دفاعی تعمیق بخشد تکیه بر اقتصاد نوآور و دانش بنیانی است که میتواند ظرفیتهای توسعه را بیش از پیش محقق کند. به این معنی که امروزه کشوری در دنیا میتواند حرف نخست را بزند که دارای زوایای اثبات شده علمی و نوآورانه باشد. بدون این بنیانها نمیتوان تنها با تکیه بر قوای نظامی نقش سازنده بینالمللی را احیا و ابقا کرد. با نگاهی به کشورهای توسعهیافته به خوبی این مسئله قابلباور است. خوشبختانه در کشور ما توجه به علم و فناوری چند سالی است که موردتوجه و در دستور کار دولتمردان قرار دارد. تلقی از سیاستگذاری فناورانه، توسعه دانشگاههای نسل سوم و چهارم، توسعه شرکتهای دانشبنیان و پارکهای علم و فناوری نمونههای موفقی از تلاش برای قدرتگیری در عرصه علمی است؛ عرصهای که بهصورت مستقیم میتواند مولد و توسعهدهنده اقتصاد نوآور باشد؛ اقتصادی که اگر هم به ناچار دولتی باشد باز هم به لحاظ پایههای علمی و توجه به نوآوری قطعا میتواند در میانمدت و بلندمدت ثمرات ملموسی بر جای گذارد. توجه رهبر معظم انقلاب در انتخاب عنوان سال به خوبی نشاندهنده اهمیت علم، نوآوری و اقتصاد بر محور دانش است. ایشان در بیانات گذشته خود نیز فرمودهاند: «علم و دست برتر علمی، راز پیشرفت هر کشوری در اقتدار اقتصادی، سیاسی، نظامی و روحیهای است.» در عنوانگذاری سالجاری نیز ایشان بر اهمیت سیاستگذاری و اهمیت دانشبنیانها و تولید علممدار صحه گذاشتند.
همهجانبهگری در قدرتمداری
میشل فوکو، اندیشمند فرامدرن با تامل و تحلیل رابطه قدرت و دانش معتقد است که آنچه باعث پیشرفت جوامع غربی شده است ترکیب قدرت و دانش است. وی در تحلیلهای خود به نوعی به قدرت فراگیر اشاره میکند که دیگر تکجانبه نیست و گسترده است. با لحاظ خط فکری فوکو میتوانیم اینگونه بگوییم که امروزه دانش یکی از پایههای قدرتساز است؛ قدرتیکه میتواند همهجانبه تلقی شود و آنچنان گسترده شود که توان بازدارندگی را به همراه داشته باشد. مرتضی شکری، تحلیلگر مسائل سیاسی در این زمینه به همشهری میگوید: «امروزه یکی از پایههای قدرتساز برای تمامی کشورها، نوآوری، دانش و اقتصاد نوآور است. این رویه را اگر بخواهیم از زمان جنگ سرد تا به الان موردواکاوی قرار دهیم خواهیم دید که برتری بنیانهای علمی همواره اثبات شده است. هر چند مظاهر علمی و نوآورانه در غرب با ظاهری بزککرده رشد کرده تا جایی که خلاف منافع بشریت بوده اما نمیتوان انکار کرد که قدرتهای هژمون امروزه در عرصه علمی و فناوری حرف نخست را میزنند. کشوری حرف اول را میزند که بنیانهای دانشی و تولیدات علم در آن کشور در درجه اول محور اهمیت قرار داشته باشد. همین رویه بهطور قطع میتواند سطوح بازدارندگی را در بستر بینالملل برای آنها به همراه داشته باشد. تا جایی که گاه مرجع علمی محسوب میشوند و گاه تولیدات نظامی و دفاعی آنها نیز در مقیاس علم و نوآوری قابلپیشرفت و توسعه دانسته میشود».
شکری معتقد است که ارتباط مستقیمی بین توسعه با اقتصاد علممدار و تولید قدرت در مقیاس بازدارنده میتوان تصور کرد. تا جایی که حتی اگر از زاویه نگاه فوکویی هم بخواهیم این مسئله را موشکافی کنیم باز هم این دانش است که قدرت میآورد. بهعبارتی هژمونپنداری در دنیای امروز بهطور قطع، بدون تصوری از علمداری، دانشمحوری و حرکت بر مدار و مرزهای دانش میسر نیست. از اینرو باید دولتها برای توسعه تلاش کنند که در مرزهای دانش حرکت کنند و به اقتصاد دانشبنیان و نوآور بها دهند. خوشبختانه رویداد مبارک نامگذاری سالجاری از سوی رهبر معظم انقلاب این فرصت را فراهم میکند تا بیشتر به زوایای تولید علممدار و اقتصاد دانشبنیان پرداخته شود.