درنگی در پیشینه تاریخی رفراندوم در تاریخ معاصر ایران
راه طولانی مردمسالاری دینی
معصومه رضایی؛ تاریخپژوه
تغییر و تحولات جهان و آشنایی ایرانیان با فرهنگ و نظامهای سیاسی غربی و پیشرفت سریع مغرب زمین، مردم تحت ستم پادشاهی مطلقه قاجار را، با دستمایههای ملی و بالاخص مذهبی، برای تغییر نظام حکومتی سلطنت مطلقه به سلطنت مشروطه برانگیخت. آنچه در این تحولات، صرفنظر از نزاعها و اختلافنظرهای موجود، مورد نظر قرار داشت، تغییر نظام سلطنتی مطلقه، به مشروطه و تدوین قانون اساسی و بالاخص متمم آن بود که پلی برای رسیدن به جمهوریت شد. (1) این تغییر و تحولات که میرفت تا فصل جدیدی در اندیشه سیاسی ایرانیان بگشاید، بهعلت شکافهای عمیق در صفوف مشروطهخواهان، مسکوت ماند.با این همه اما، مهمترین رخداد در اواخر سلطنت احمدشاه قاجار، اعلام جمهوری از سوی سران نهضت جنگل در رشت، در سال 1299شمسی بود. این نهضت هم بنابه دلایل گوناگون، با شکست مواجه شد. پس از این رخداد، رضاخان، رئیس الوزرای وقت که در اندیشه تغییر سلطنت قاجار با حمایت انگلستان و تحتتأثیر ترکیه بود، شعار برقراری نظام جمهوری را، در اواخر مجلس چهارم و در زمستان سال 1302مطرح کرد اما این طرح نیز عملی نشد و در نهایت در سال 1304شمسی ماده واحدهای بهصورت طرح، تقدیم مجلس شد که به موجب آن، قاجار از سلطنت خلع گردید و حکومت بهطور موقت، به رضاخان سپرده شد تا مجلس مؤسسان برای تغییر چند ماده از قانون اساسی، تشکیل شود. با تشکیل مجلس مؤسسان، پس از 6روز بحث و گفتوگو، رضاخان به پادشاهی ایران انتخاب و سلطنت در خانواده او، موروثی شد!(2)حوادث در خور توجهی که پس از یک وقفه نسبتاً طولانی، از طرح جمهوری از سوی نهضت جنگل و سپس رضاخان رخ داد، تشکیل جمهوری خودمختار آذربایجان (حزب دمکرات آذربایجان) بهدست سیدجعفر پیشهوری و نیز در کردستان بهدست قاضی محمد است. این حکومتهای خودمختار را، دولت مرکزی سرکوب کرد.(3)
در آغاز دهه 40، پس از رحلت آیتالله بروجردی و طرح لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در شانزده مهر 1341 که با مخالفت علمای قم و بالاخص امامخمینی(ره) مواجه شد، روح جدیدی به کالبد نهضت ضداستبدادی و سلطنتی دمیده شد و با اعتراض رهبر نهضت اسلامی به طرح انقلاب سفید و متعاقب آن قیام خونین پانزده خرداد 1342، این نهضت وارد مرحلهای تازه شد. مخالفت امام(ره) با لایحه کاپیتولاسیون در تاریخ چهارم آبان 1343، نقطه شروعی برای طرح حکومت اسلامی، به شکل رسمی و علنی از سوی ایشان شد. رهبر انقلاب با اشراف کامل بر نهضتهای پیش گفته و آگاهی از خواست دیرینه مردم ایران، برای گسستن نظام استبدادی و در دست گرفتن سرنوشت اجتماعی خویش و با توجه به علل ناکامی حرکتهای قبلی که ریشه در عدمعلم و اطلاع جامعه ایرانی، از مواضع و برنامههای اسلامی داشت، نخستین گام خویش را در راستای معرفی ماهیت حکومت در اسلام برداشتند.
ایشان از این پس و در هر فرصتی، به تشریح حکومت اسلامی، به زبان ساده میپرداختند. اوج طرح حکومت اسلامی با تمامی ابعاد وجودی آن، تدریس ولایتفقیه بهعنوان یکی از پایههای اساسی حکومت اسلامی است. به هر تقدیر امامخمینی(ره) با تکیه به خدا و پشتوانه مردم، رژیم شاهنشاهی را ساقط کرده و درصدد پایهگذاری حکومت اسلامی، با ابتناء بر آرا و خواست مردم، از طریق رفراندوم برآمدند.
یکی از اهداف این رفراندوم، دستیابی به مشارکت حداکثری مردم در حاکمیت بر سرنوشت خود بود که هیچگاه تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تحقق پیدا نکرده بود. اگر چه در دوره مشروطه حق تعیین سرنوشت و مشارکت مردم، به رسمیت شناخته شد و در قانوناساسی مشروطه و متمم آن، پارهای سازوکارها و مجاری در این راستا تعیین شد اما شیوه همهپرسی بهعنوان تنها راه مراجعه مستقیم به آرای عمومی و مشارکت مردم، در متون قانون مزبور مسکوت ماند و تا پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357، این سکوت تداوم داشت. در این دوران طولانیمدت، تنها در دو مورد، یکی در دوره نخستوزیری دکتر مصدق و درخصوص امکان انحلال مجلس هفدهم و دیگری در بهمن 1341درخصوص انقلاب موسوم به سفید پهلوی دوم، با رویکردی ابزاری و مبتنی بر منافع شخصی و گروهی، رفراندوم برگزار شد اما معماران نظام جمهوری اسلامی، بهمنظور فراهمکردن زمینههای مشارکت حقیقی مردم در تأثیرگذاری بر سرنوشت خود، در نخستین اقدام، تعیین نوع نظام و حکومت را، به مردم واگذار کردند و به رأی عمومی گذاشتند و در این همهپرسی، مردم ایران طی یک مشارکت گسترده، با اکثریت قاطع به نظام جمهوری اسلامی رأی دادند.