تعطیلات خود را چگونه گذراندید؟
سعید مروتی - روزنامهنگار
سیلی ویل اسمیت، شکست از کره و بردن لبنان، قرعهکشی جام جهانی و قرار گرفتن در سیاسیترین گروه تورنمنت و در میانههایش تکرار «نون خ»، دوباره «عصر جدید» و «دورهمی» و بعد سینما رفتن و تماشای «موقعیت مهدی»، «روز صفر» و «سگ بند».
اینها با قدری اضافه و کم، اوقات فراغت ایرانیها را در نخستین نوروز قرن پر کرد.اینها به علاوه دید و بازدید و مسافرت که بعد از ۲نوروز سخت کرونایی؛ که این آخری مهمتر از هر رخداد دیگری بود. ملت بعد از مدتها نفسی کشیدند و با فراغ بال بیشتر به جاده زدند و سفر رفتند. شاید به همین دلیل در نوروز امسال نه سریالی خیلی گل کرد و نه فیلمهای اکران عید خیلی دیده شدند.
تدارک تلویزیون برای نوروز۱۴۰۱ شامل سریالهایی شد که بیشترشان نسبتی با این ایام نداشتند و چندان هم مورد توجه قرار نگرفتند. سریالهایی از جنس «نجلا۲»، «خانه پرتقالیها»، «دردسرهای شیرین» و «خداداد» را میشود در امتداد بقیه تجربههای شکست خورده سیما در این سالها قرار داد که از ملودرام تا طنز در حال و هوایی تکراری قصههایی
کم مایه را روایت میکردند. برگ برنده تلویزیون قرار بود «زیرخاکی۳» باشد تا با تکیه بر موفقیت نسبی ۲سری قبلی و محبوبیت پژمان جمشیدی مخاطب جذب کند که این هم شکستی دیگر از کار درآمد. سریالهای تلویزیون عملا دیده نشدند و توجه مردم در حال سفر و دید و بازدید را جذب نکردند.
میماند برنامههایی چون عصر جدید و دورهمی که همان همیشگی را با ظاهری نو عرضه میکردند. کوششهایی برای تکرار موفقیتهای پیشین که احسان علیخانی با عصر جدید تا حدودی موفقتر بود و مهران مدیری و دورهمیاش همانی بود که قبلا دیده بودیم. نتیجه اینکه سریالها و برنامههای نوروزی تلویزیون راه خودشان را رفتند و مردم هم چه آنها که سفر رفتند و چه آنها که در خانه ماندند راه خودشان را.
تماشای چند دقیقه و نه حتی چند قسمت از سریالهای دردسرهای شیرین یا خداداد کافی بود تا مجاب شوی دلیلی برای دنبال کردن چنین مجموعههایی وجود ندارد. شکست سرگرمی سازان تلویزیون، نیاز به تجدید نظر در سیاستگذاریهای تدارک و تولید سریالها و برنامهها را موکد میکند. اینکه در تمام ایام تعطیلات تقریبا هیچ سریال و برنامهای میان مردم گل نکرد و موضوع گپ و گفتها و دیدارهای نوروزیشان قرار نگرفت، قاعدتا باید مورد توجه مدیریت تازه رسانه ملی قرار گیرد. اینکه در این سالها بر تلویزیون چه گذشته داستانی است طولانی.
در نوروز امسال سینماها قرار بود بازگشت به رونق اکرانهای عید دهه۹۰ را جشن بگیرند که بهشهادت آمار و ارقام منتشر شده این اتفاق رخ نداد. طبیعی بود که «سگ بند» بهعنوان تنها کمدی روی پرده بیشتر مورد استقبال قرار گیرد که این هم در مقایسه با کمدیهای پرفروش سالهای گذشته چنان که انتظار میرفت تماشاگر نیافت.
سفره متنوع اکران نوروزی که در آن همه جور متاعی یافت میشد، با تعدادی از مهمترین فیلمهای این یکی دو سال (موقعیت مهدی، روز صفر، مرد بازنده و شادروان) و 2 نماینده از 2 جریان سابقا مهم سینمای عامه پسند و فیلم کودک (قدغن و گل بهخودی)، خیلی مردم را مجاب به خریدن بلیتهای ۴۵هزار تومانی سینماها نکرد.
در روزهایی که تهران خلوتتر از همه این سالها شده بود، مردم تعطیلات خود را با کمترین توجه به تلویزیون و سینما سپری کردند؛ به جاده زدند، سراغ فامیل و آشنا رفتند و ظاهرا و به استناد آنچه در فضای مجازی شاهدش بودیم بیشتر از هر چیز تکههایی از کار تازه ایرج طهماسب را دیدند که اینبار دور از تلویزیون برای نمایش خانگی برنامهسازی کرده بود.
«مهمونی» بدون کلاه قرمزی و پسرخاله و دیگر عروسکهای محبوب، مهارت طهماسب در سرگرمیسازی را بار دیگر نشان داد. مردم در تعطیلات نوروزی مهمانی رفتند و بیش از هر چیز مهمونی را دیدند. بیشتر از همه سریالها و برنامههای تلویزیون و فیلمهای روی پرده سینماها.