• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
یکشنبه 15 اسفند 1400
کد مطلب : 155619
+
-

آغاز و انجام ابوالحسن بنی‌صدر  به مثابه برگی مهم از تاریخ انقلاب اسلامی

دیکتاتوری یعنی  قانون را قبول نداشتن!

نگاه
دیکتاتوری یعنی  قانون را قبول نداشتن!

زکیه عاقلی؛ تاریخ پژوه

خوانش آغاز و انجام ابوالحسن بنی‌صدر، در کسوت نخستین رئیس‌جمهوری اسلامی ایران، درس‌ها و عبرت‌هایی فراوان در بردارد. در زمان برگزاری انتخابات نخستین دوره ریاست‌جمهوری، برخی از اعضای خانواده امام‌خمینی(ره) همچون آیت‌الله سیدمرتضی پسندیده، آیت‌الله شهاب‌الدین اشراقی و حجت‌الاسلام سیدحسین‌خمینی، از طرفداران جدی کاندیداتوری بنی‌صدر به‌شمار می‌رفتند. این در حالی بود که در آن دوره، موضع امام بی‌طرفی و تشویق مردم به شرکت در انتخابات بود. بنی‌صدر پس از پیروزی در انتخابات و در مواردی چند، ازجمله اختلاف با مجلس شورای اسلامی نیز، سعی کرد که با استفاده از مکانت امام، به حل مشکلات خویش بپردازد.
 این در حالی بود که رهبر انقلاب اسلامی، در پاسخی مکتوب تصریح کرده بودند:«اینجانب دخالتی در امور نمی‌کنم، موازین همان بود که کراراً گفته‌ام، سفارش من آن است که آقایان تفاهم کنند و اشخاص مؤمن به انقلاب و مدیر و مدبر و فعال انتخاب نمایند.»(صحیفه امام، جلد 13، ص 175). بنی‌صدر در مقطع انتخابات ریاست‌جمهوری نیز، به‌گونه‌ای مصاحبه می‌کرد که گویی کاندیدای مورد تأیید امام است. ادعای دروغی که 10سال بعد، رهبر کبیر انقلاب آن را در نامه عزل به آیت‌الله منتظری از قائم‌مقامی رهبری، در تاریخ ششم فروردین 1368.ش، به صراحت نفی کرد و فرمودند:«والله قسم، من رأی به ریاست‌جمهوری بنی‌صدر ندادم... .»(صحیفه امام، جلد 21، ص331).
با این همه بنی‌صدر پس از احراز مسند ریاست‌جمهوری نیز، همچنان سعی می‌کرد تا خود را به امام(ره) نزدیک نشان دهد و در مقام انتخاب نخست‌وزیر نیز، ابتدا اعلام کرد که قصد دارد حجت‌الاسلام والمسلمین حاج‌سیداحمد خمینی را، به‌عنوان نخست‌وزیر دولتش معرفی کند! امام‌خمینی در فردای آن روز، در پیامی ضمن مخالفت با این انتخاب، اعلام کردند: «بسمه‌تعالی اینجانب بنا ندارم تا اشخاص منسوب به من، متصدی این امور شوند، احمد خدمتگزار ملت است و در این مرحله، با آزادی بهتر می‌تواند خدمت کند... .»(صحیفه امام، جلد 13، ص56).
بعد از آن اما، هنگامی که قدرت‌طلبی‌ها و فتنه‌انگیزی‌های بنی‌صدر آغاز شد، بزرگان انقلاب گاهی از رفتارهای او، به امام‌خمینی(ره) شکایت می‌کردند ولی رهبر انقلاب آنها را به صبوری دعوت کرده و در تمام طول مدت ریاست‌جمهوری بنی‌صدر، تنها به دادن تذکر به وی بسنده کرده و رسما هیچ برخورد مستقیمی، با فتنه‌گری‌های او نداشتند. از سوی دیگر بنی‌صدر، هیچ توجهی به نصایح مشفقانه امام نمی‌کرد و با قدرت، بر طبل اغتشاش‌آفرینی و رویارویی با نیروهای انقلاب می‌کوبید! به هر حال این روش تعاملی امام با رئیس‌جمهور وقت ادامه داشت تااینکه پس از اعلام موضع هیأت حل اختلاف درباره تخلفات عدیده رئیس‌جمهور، رهبر به موضع‌گیری مستقیم علیه وی پرداخته و اظهار داشتند:«نباید چنانچه یک قانون برخلاف نظر من بود، من بیایم بیرون و هیاهو کنم که من این قانون را قبول ندارم، این قانون، خوب قانونی نیست. قانون خوب است، شماها باید خودتان را تطبیق بدهید با قانون؛ نه قانون [خودش را] با شما تطبیق بدهد. اگر قانون بنا باشد که خودش را تطبیق بدهد با یک گروه، تطبیق بدهد با یک جمعیت، تطبیق بدهد با یک شخص، این قانون نیست... اگر یک جایی عمل به قانون شد و یک گروهی در خیابان‌ها، بر ضد ‌این عمل بخواهند عرض اندام کنند، این همان معنای دیکتاتوری است... .»(صحیفه امام، جلد 14، صفحات 415تا417).
و در نهایت اینکه بعد از تصویب طرح عدم‌کفایت سیاسی بنی‌صدر در مجلس و سپس عزل او از ریاست‌جمهوری توسط رهبرکبیر انقلاب، ایشان همچنان با نگاهی پدرانه، به نصیحت او پرداختند و گفتند:«شما توبه کن و یک قدم طرف خدا برو و پشت به هوای نفسانی بکن، خداوند می‌پذیرد تو را، آبروی تو را اعاده می‌دهد، حیثیت تو را اعاده می‌دهد... .» (صحیفه امام؛ ج ۱۴، ص 
۴۹۳). اما متأسفانه ابوالحسن بنی‌صدر، به این واپسین نصیحت نیز بی‌توجهی کرد و از سر برقراری پیوند با منافقین، به همراه مسعود رجوی و به شکلی مفتضحانه [با لباس و چهره مبدل]، از ایران فرار کرد تا نامش در تاریخ، به‌عنوان یکی از موانع ضعیف و ناتوان، در برابر حرکت نظام جمهوری اسلامی و بنیانگذار آن، ثبت شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید