ایمنی را از خانه آغاز کنیم
از مردم پرسیدهایم چقدر به ایمنی محل سکونت خود اهمیت میدهند؟
مرضیه ثمره حسینی، روزنامه نگار
سکونت در خانه و محل امن از نیازهای اساسی انسان است. از همان ابتدا، انسان اولیه بهدنبال امنیت بود و برای حفظ خود از خطر حیوانات وحشی و بلایای طبیعی به غار پناه برد و برای خود سرپناه ساخت. امروز هم از اهمیت موضوع امنیت کاسته نشده و حتی اهمیتش بیشتر شده چرا که نسبت به گذشته خطرات بیشماری ما را احاطه کردهاند. بر این مبنا، همچنان باید تلاش کنیم لااقل جایی که ما بیشتر ساعات عمرمان را در آنجا سپری میکنیم امن باشد. هر چند امروز مسائل مالی، سودجویی در ساختوسازها و استاندارد نبودن وسایلی که از آن استفاده میکنیم باعث میشوند که ما در این زمینه چندان حق انتخاب نداشته باشیم، با این حال، باید تلاش کرد که جایی که برای زندگی انتخاب میکنیم حداکثر ایمنی را داشته باشد. در گزارش پیشرو از مردم پرسیدهایم آیا ناایمنیهای محل زندگی خود را میشناسند؟ چقدر از اهمیت موضوعات ایمنی مانند دربهای ضدحریق، حوزهبندی، آشپزخانه امن، جانپناه و... مطلعاند؟ آیا با طرحهای سازمان آتشنشانی مانند طرح «پلاک ایمن» در جهت شناساندن ناایمنیهای محل زندگی خود آشنایی دارند؟ و آیا حاضرند برای ارتقای ایمنی در منزل خود هزینه کنند؟
ساختمان ما سست است
مهتاب در راه رفتن به محل کار خود است. درباره ناایمنیهایی که در محل سکونتش وجود دارد میگوید:«مجتمع ما بسیار قدیمی است و هرچند قدیمیسازها معمولا از مصالح بهتری استفاده میکردند اما هنگام نصب تابلو متوجه شدم که دیوارهای خانه ما سست است و نگران هستم که با هر تکان و زلزلهای ساختمان ریزش کند. علاوه بر آن، ساختمان ما سیستم اطفای حریق ندارد، پله اضطراری هم ندارد که موقع خطر از آن استفاده کنیم. بالکنها بسیار کوچک است و تصور اینکه در زمان حادثه از بالکن خارج شویم هم وجود ندارد. در مورد وسایل گرمایشی نگرانی کمتری داریم چون ساختمان شوفاژخانه دارد و خطر نشت گاز از بخاری را نداریم اما شیر روشنایی گاز در آشپزخانه قرار دارد و روزهای اول که خانه را اجاره کردیم بوی گاز را احساس میکردیم و خودمان شیر را تعمیر کردیم». از او میپرسم با فعالیتهای سازمان آتشنشانی در زمینه شناساندن ناایمنیهای محل زندگی خود آشنایی دارد؟ پاسخش خیر است؛ میگوید:«من بهعنوان کسی که در شهر زیاد رفتوآمد دارم هیچوقت نشانی از سازمان آتشنشانی در محله خودمان که غرب تهران است و محلات دیگر ندیدم؛ نه بنری، نه استندهایی که سازمانهای دیگر برای تبلیغات استفاده میکنند. در هر صورت میتوانم بگویم به هیچ عنوان نمیدانم سازمان آتشنشانی چه فعالیتهایی برای شناساندن ناایمنیهای سطح شهر انجام میدهد».
دعا میکنیم حادثهای رخ ندهد!
طاها کنار دکه روزنامهفروشی مشغول مرور تیتر روزنامههاست. میگوید اهمیت موضوعات ایمنی را میداند اما دانستن این موضوعات یک بحث است و اینکه آنها را بشود برای خود و خانواده فراهم کرد بحثی دیگر. سیگاری روشن میکند و ادامه میدهد:«من و همسرم هر دو شاغل هستیم و دختر 13سالهمان بعضی از ساعات روز در خانه تنهاست و ممکن است خدای نکرده در ساختمان آتشسوزی اتفاق بیفتد، اگر خانه ما مثلا درب ضدحریق داشته باشد خیالمان خیلی راحت میشود اما اینگونه نیست. متأسفانه بهدلیل گرانی مسکن، بسیاری از مردم ازجمله خود ما چندان امکان انتخاب براساس منطق و ایمنی را نداریم و مجبوریم هر جا که پولمان میرسد زندگی کنیم و دعا کنیم که حادثهای رخ ندهد!»
مستأجرم اما حاضرم برای ارتقای ایمنی خانهام هزینه کنم
رسول در خیابان مطهری زندگی میکند. او با بیان اینکه یک محل ایمن، امکان دسترسی راحت به خدماتی مانند آتشنشانی، پلیس و اورژانس را دارد میگوید:«عرض کوچه ما بسیار کم است و بهدلیل شیب کوچه هم امکان رفتوآمد راحت را نداریم اما ساختمانمان چون قدیمی است محکم است و عریض بودن خیابان مطهری نیز کمی خیالمان را راحت کرده. از مشکلات دیگری که در محل سکونت و همچنین کار ما وجود دارد احتمال بروز آتشسوزی بهدلیل نشت علمکهای گاز است که ممکن است بر اثر تصادف وسایل نقلیه با آنها مشکلساز شوند». رسول با بیان اینکه برای ارتقای امنیت محل زندگی خود حاضر است هزینه کند، میافزاید: «هرازگاهی تاسیساتی مانند برقکشی، لولهکشی و اتصالات گاز را که ممکن است ایجاد خطر کنند بررسی میکنم و منتظر صاحبخانه نمیمانم. هر چند به گمانم روال این است که هزینهها را صاحبخانه پرداخت کند اما من آنجا زندگی میکنم و مشکلی برای اینکه بخواهم ایمنی محل زندگیام ارتقا یابد ندارم».
از تنگی کوچهها خیلی میترسم
سحر حوالی بزرگراه نواب زندگی میکند. میگوید:«من مطلعام که تهران ایمن نیست اما فکر میکنم جایی که در آن زندگی میکنم تا حدودی ایمن است و نزدیکمان یک مرکز حوادث است. از طرف دیگر، در همه جای ساختمان ما شیر اطفای حریق و آژیر خطر نصب شده که به محض انتشار دود، به صدا درمیآید. اما نگرانی من از ترک موجود بر دیوار پذیرایی ساختمان است. مدیران ساختمان، کارشناس آوردند و گفته شد که ترک بهدلیل فرونشست ساختمان رخ داده است». از نگرانیهای بزرگ سحر، تنگی کوچههاپسکوچههای خیابانهای نواب است؛ میگوید:«نواب، ساختمانهای بلندمرتبه قدیمی زیادی دارد که برِ بزرگراه قرار دارند، از آنطرف بهدلیل واقع شدن تونل توحید، همیشه ترافیک زیاد است. تراکم جمعیتی هم در منطقه بسیار بالاست و وضعیت کوچهها به لحاظ شهرسازی افتضاح است. مشکل بزرگ دیگر این است که نواب اصلا فضای باز بزرگی ندارد، پارکهای محلهای خیلی کوچک هستند و پارک رازی در میدان قزوین هم خیلی از ما دور است».
اصلا چیزی درباره ایمنی نمیدانم
حسین راننده است و میگوید با اینکه دوست دارد از همهچیز سر دربیاورد اما تاکنون هیچچیزی درباره ایمنی نشنیده و تا به حال اصلا به مسائل ایمنی توجه نکرده. او با مادرش ساکن کرج هستند. میگوید:«مرداد امسال حوالی فردیس خانهای را با 200میلیون تومان پول رهن کردیم. خانه هنوز کامل نشده بود و صاحبخانه به ما قول داد که خیلی زود کولر، کابینتها و شوفاژ را نصب میکند. اما به زور و با درخواست مکرر ما آبانماه این کارها را انجام داد ولی راهپله هنوز حفاظ ندارد و آسانسور هم در حال نصب است». بهنظر حسین، توجه به مسائل ایمنی و هزینه کردن برای آن بر عهده شهرداری، سازندگان خانهها و صاحبخانهها است.
اگر قرار شد خانه بخرم، خانه امنی میخرم
نیما هم مستأجر است، میگوید: «برای اجاره خانه همواره به متراژ خانه، داشتن حداقل 2 اتاق خواب، نورگیر بودن، سکوت و تمیزی ساختمان و ویوی خانه توجه میکنم». او معتقد است که ایمنی در شرایط فعلی دغدغه کسی نیست و خودش نیز چندان به آن توجه نکرده است. میگوید:«اگر زمانی قسمت شد و خواستم خانه بخرم حتما هنگام خرید به نکات ایمنی از جمله استحکام بنا، نوساز بودن آن و تجهیزات آتشنشانی توجه خواهم کرد تا خانه امنی بخرم». او در مورد اقدامات سازمان آتشنشانی میگوید:«خدا را شکر تا به حال به نیروهای آتشنشانی نیازی پیدا نکردهام، اما در محل زندگی ما مشکلات زیرساختی وجود دارد که از عهده سازمان خارج است. کوچهها و خیابانهای سمت ما باریک و بدون تعبیه محل فرار هستند که اصلاح وضعیت آنها برعهده شهرداری است».
ما پولی برای ایمنسازی نداریم
نظر صباح هم این است که ملاکهای اجاره و خرید منزل مسکونی را پول تعیین میکند و بهدلیل قیمتهای سنگین حوزه مسکن، اکثر مردم نمیتوانند به نکات ایمنی توجه کنند. او در مورد ناایمنیهای محل زندگیاش میگوید:«عامل ناامن بیرون از خانه که امنیت مردم را تهدید میکند تاریکی خیابانها و کوچههاست. ظاهرا برای صرفهجویی در مصرف برق، لامپ برخی خیابانها را در ساعاتی از شب قطع میکنند خطر زورگیری را نیز افزایش میدهد». از صباح میپرسم حاضر است برای تقویت ایمنی خانهاش هزینه کند؟ پاسخ میدهد:«چون ما اصولا طبقه اول خانه میگیریم به حفاظ خیلی اهمیت میدهیم و برایمان مهم است که هم درِ بیرونی و هم پنجرههایی که رو به کوچه است حتما حفاظ داشته باشند. سال گذشته، صاحبخانه حاضر نشد هزینه این کار را بپردازد و ما با هزینه خودمان این کار را انجام دادیم اما همانطور که گفتم صاحبخانهها برخی هزینههای ایمنی را قبول نمیکنند و بهنظر من مردم وضعیت مناسبی برای هزینهکرد در این مسائل ندارند و از آنطرف چون جمعیت مستأجرها بسیار زیاد است و اصولا صاحبخانهها هم هزینه نمیکنند فکر نمیکنم شاهد اتفاق خاصی در این زمینه باشیم».
اقدامات آتشنشانی رسانهای نمیشود
دو خانم حدودا 50ساله روی نیمکت کنار خیابان نشسته و مشغول صحبت هستند. از آنها درباره طرح پلاک ایمن سازمان آتشنشانی که در جهت شناساندن ناایمنیهای خانههای مسکونی و ادارات است میپرسم، هر دو پاسخ میدهند که اطلاعی از طرح ندارند؛ یکی از آنها میگوید:«من فقط تا این حد اطلاع دارم که برای گرفتن پایان کار یک ساختمان به مجوز سازمان آتشنشانی نیاز است». دیگری حرف دوستش را تأیید میکند و میافزاید:«من اصلا اسم چنین طرحی به گوشم نخورده و این نشان میدهد که در زمینه تبلیغات و اطلاعرسانی ضعف وجود دارد. متأسفانه اقدامات آتشنشانی رسانهای نمیشود و حداقل من ندیدهام که رسانه فراگیری چه به شکل مجازی و چه به شکل مکتوب داشته باشد. در رسانه ملی هم بیشتر تبلیغ چیپس و پفک است، درحالیکه با توجه به اهمیت موضوع، باید بیشتر اطلاعرسانی شود».