برخی تصور میکنند باید قدیسانه پرستیده شوند
محمدعلی علومی- نویسنده و منتقد ادبی
برخی از نویسندگان و ناشران ما فکر میکنند که هنوز باید برای مخاطب خود کتابهای 500صفحهای بنویسند و احساس میکنند باید کاملاً ایدهها و خواستههای آنان بدون چون و چرا از سوی مخاطبان پذیرفته شود، درصورتی که شرایط فرق کرده و نمیتوان با مخاطب ادبیات، از موضع اجبار حرف زد. ادبیات امروز اگر بخواهد با رسانه و سایر وسایل ارتباطجمعی که در دنیا موجود است، در جذب مخاطب رقابت کند، باید جهان جدید را بشناسد و خود را با آن هماهنگ کند وگرنه نمیتوان به تداوم حیات آن امید چندانی داشت.
از اینرو ادبیات معاصر ما به گواهی همگان، بسیار مریض احوال، بیخون و بیرمق است و فقط چند اثر را میتوان در این حوزه شاخص بهحساب آورد. بقیه آثاری را که توسط نویسندگان این مرز و بوم تولید شده، نه من میفهمم و نه هیچ بنده خدایی در هیچ جای جهان.
این در حالی است که ادبیات آمریکای لاتین انگار از زبان ما مردم بحرانزده جهان سوم نوشته شده و به خوبی قابل هضم و درک است. همچنین برخی نویسندگان ما متأسفانه در توهمات بیمارگونه ذهن خود ریشه دارند و فکر میکنند که باید قدیسانه پرستیده شوند، درحالیکه باید خود را عضوی از جامعه دردمند بهحساب بیاورند و با مردم باشند، خود را بر مردم میدانند و نمیدانم تا کی میخواهند بر کشتی شکسته توهم سوار باشند؟ از سویی جهانیشدن ادبیات ایران با شرایط موجود اتفاق نخواهد افتاد، زیرا مسائل و مشکلات زیادی در این زمینه بهعنوان مانع وجود دارد.
اگر تا امروز آثاری هم از ادبیات ایران به خارج از مرزهای جغرافیایی راه یافته است، باید آن را وامدار فرهنگ غنی با پشتوانه کمنظیر ایران دانست و هرکس این موضوع را شقالقمر نویسندگان ایران فرض کند، دچار توهم است، چرا که با مرور فرهنگ و ادبیات پرمایه ایران در قرون گذشته و مطالعه دقیق همین نثرها و شعرهای پرمایه گذشتگان، میتوان آیندهای قابلقبول را برای ادبیات ایران رقم زد و هرکس تأثیر این مرور و بررسی را انکار کند، بهتر است کاری بهکار ادبیات نداشته باشد و به سوءتفاهمی که در زمینه ادبیات برایش بهوجود آمده پایان دهد.
در همین راستا برخی از نویسندگان جوان، متأثر از موجهای افراطی در ادبیات، چیزهایی مینویسند که خودشان در تعریف و تعیین قالب آن عاجزند. همین عده معدود، ادعای جهانی شدن ادبیات نسل خودشان را مطرح میکنند، که به طنز شبیه است. البته نباید منکر برخی آثار شاخص نویسندگان جوان هم بود. جسته و گریخته، گاه آثاری قابل اعتنا در حوزه ادبیات داستانی منتشر میشود و چون جریانی نقد ادبی در ایران فعال نیست، خیلی زود به تعارف یا تکذیب از کنار اثر میگذرند و راه را برای آثار دیگر باز میکنند، البته همیشه جریان مسئلهداری در حاشیه کار وجود دارد و بهگونهای که خودش مصلحت بداند، درباره آثار ادبی در مطبوعات و صفحات ادبی قضاوت میکند.