• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
چهار شنبه 4 اسفند 1400
کد مطلب : 154669
+
-

گفت‌وگو با محمدرضا ایدرم؛ نویسنده آثار فانتزی و برگزیده جایزه ادبی نوفه

توجه به ادبیات ژانر امیدوارکننده است

گفت‌وگو
توجه به ادبیات ژانر امیدوارکننده است

علی‌الله سلیمی- روزنامه‌نگار

محمدرضا ایدرم، از نویسندگان جوان و فعال در ژانر فانتزی است که آثارش مورد توجه خوانندگان و کارشناسان ادبی قرار گرفته و جوایز ادبی متعددی را برای این نویسنده جوان به ارمغان آورده است. رمان«ماورا» وی که ابتدای یک مجموعه‌ چند جلدی «اپرای فضایی شرقی» است، در نخستین دوره جایزه‌ نوفه برنده سنجاقک طلایی رمان گمانه‌زن سال شد. همچنین رمان «رزونانس» این نویسنده در فهرست ۹ رمان متفاوت سال ۹۷ جایزه «واو» قرار گرفت. داستان «زندگی وحشت‌آور آقای هدایت جبرپور» ایدرم هم در بخش خوانندگان جایزه ادبی بهرام صادقی به‌عنوان یکی از آثار برتر شناخته شد. محمدرضا ایدرم، مؤسس و سردبیر مجله‌ سفید است و در مجله در موضوعات مختلفی چون کتاب و ادبیات، سینما، فیلم و سریال، گیم و رسانه، فرهنگ، علم و تکنولوژی به معرفی، نقد و بررسی، تحلیل و تولید محتوایی متفاوت و در حیطه ادبیات گمانه‌زن می‌پردازد. با محمدرضا ایدرم درباره آثارش و ادبیات گمانه‌زن که این روزها مخاطبان پروپاقرصی در بازار کتاب ایران دارد، گفت‌وگو کرده‌ایم.

شما چه تعریفی از داستان‌های علمی- تخیلی دارید و کدام‌یک از جاذبه‌های آن باعث شد به طرف این ژانر ادبی بروید؟
علمی-‌تخیلی از این نظر جذاب است که یکسره از واقعیت جدا نیست، ولی کاملاً هم به واقعیت محدود نمی‌شود. علمی-‌تخیلی امکان بی‌نهایت آزمایش‌ ذهنی را فراهم می‌کند. همیشه برای خودم جالب بود که در زبان فارسی هم بافت کلمات علمی-‌تخیلی را ببینم. همیشه هوس این را داشتم که «سفر به فضا»، «آزمایش‌های عجیب علمی»، «بیگانه‌ها» و «سفر به ابعاد دیگر» را در زبان فارسی بخوانم. دلم خواسته معجونی درست کنم از داستان‌گویی شرقی و هزار و یک‌شب، داستان‌های سای‌فای، ویژوال‌افکت‌ها، فانتزی‌های‌ هالیوودی و ادبیات گمانه‌زن و شکاک به واقعیت. به‌نظرم هنرمندان و نویسندگان این را به زبان فارسی بدهکار بودند و من سعی کردم بخشی از این بدهکاری را در داستان‌هایم بپردازم.
درباره کتاب خودتان، ماورا و رزونانس بگویید که برگزیده دوره اول جایزه نوفه شد؟
ماورا داستانی خواب‌گونه از سفر فضایی فردی به نام کمال سرادقی است که به سیاره‌ای باستانی همچون بهشت سفر می‌کند، اما این سفر و رؤیای بهشت اصلاً مطابق تصورش پیش نمی‌رود و متهم به قتل می‌شود و در خلال داستان، روایت سردرگمی و فرار این شخصیت از سیاره‌ای همچون بهشت را می‌خوانیم. رزونانس، داستان دیگر من است که در این داستان دنیایی همچون ایران زمان مشروطه تصور شده است. در رزونانس من گرته‌برداری‌ای از یادداشت‌های دست اول راویان انقلاب مشروطه ایران انجام دادم و به دنیای بدیع رسیدم که ترکیبی از ایران کهنه و دنیایی علمی-‌تخیلی و رو به انحطاط است. شخصیت‌های داستان رزونانس در مرور وقایع متوجه می‌شوند که اشباحی فراابعادی در حال تصرف دنیایشان هستند و مردم همه‌چیز را فراموش می‌کنند و تمام اسم‌ها، خاطرات و ارتباطات عوض می‌شوند. رزونانس داستان مبارزه فکری و جسمی شخصیت‌های داستان با این اشباح فراابعادی است که در حال تصرف‌شان هستند و داستان ادامه دارد تا لحظه‌ای که نتیجه نبرد مشخص می‌شود.
گرفتن این جایزه چه تأثیری بر روند کاری‌تان گذاشت و آیا شما را در نوشتن داستان‌های علمی-تخیلی مصمم‌تر کرد؟
معمولاً داستان‌های خاص در رادار ادبیات جریان اصلی ایران قرار نمی‌گیرند. داستان‌های روزمره‌ و محافظه‌کار که با خلاقیت کمتر ادبی نوشته شده‌اند و تشابه بیشتری با آثار آشنا دارند، شانس بسیار بیشتری دارند که در رسانه‌ها و کتابفروشی‌ها مورد توجه قرار بگیرند. جایزه‌ نوفه فرصت خوبی شد تا به داستان‌های گمانه‌زن و ادبیات ژانری هم قدری توجه شود و بالاخره جایزه‌ای داشته باشیم که نویسنده‌ها و رمان‌هایی را هدف قرار بدهند که از منطقه‌ امن ادبیات خارج شده‌اند و در فضایی متفاوت می‌نویسند. اینکه جامعه‌ داوران نوفه به رمان من توجه ویژه‌ای کردند، باعث شد کمتر احساس خلأ کنم و صحنه مخاطبان خودم را بهتر بتوانم ببینم.
داستان‌های علمی-تخیلی چه پیشینه‌ای در ادبیات داستانی ایران دارد و الان شرایط آن چگونه است؟
داستان تألیفی علمی-‌تخیلی فارسی هنوز به جایی نرسیده که بتوانیم در یک کتابفروشی قفسه‌ای جداگانه برای آن درنظر بگیریم. هرچه بوده جرقه‌هایی بوده که قبلاً هر چند دهه یک‌بار رؤیت می‌شده، ولی حالا فرکانس انتشار رمان‌های علمی-‌تخیلی فارسی بسیار بیشتر شده و شاید سالی ۵ تا ۱۰رمان فارسی علمی-‌تخیلی منتشر شود. به‌خوبی می‌توان دید نسل جدیدی از نویسنده‌ها در حال بلوره‌ کردن هستند که کمتر فکر خودشان را ممیزی می‌کنند و راحت‌ از منطقه‌ امن ادبیات فارسی خارج می‌شوند و می‌نویسند. حالا در شرایطی هستیم که داستان‌های ژانری سایت‌های تخصصی فارسی دارند، مجله‌ای‌ مختص این ژانر شروع به‌کار کرده‌ است، حالا کتابفروشی‌‌ای در تهران داریم که فقط به ادبیات ژانری می‌پردازد و همینطور جایزه ادبی نوفه و جوایز ادبی دیگر مثل واو، افسانه‌ها و... که محدوده‌های خاص‌تر ادبیات فارسی را کاوش می‌کنند.
برخورد ناشران با این ژانر ادبی چگونه است؟ آیا استقبال لازم صورت می‌گیرد؟
اگر 5سال پیش به من می‌گفتید این تعداد نشر، آثار تألیفی ژانری و علمی-‌تخیلی منتشر می‌کنند من هرگز باور نمی‌کردم. البته تا حدی می‌شود گفت فضای جریان اصلی ادبیات ایران در یک وضعیت انزوا قرار گرفته و از هر اتفاق جدیدی احتمالاً استقبال می‌کند. ناشران و نویسندگان برخلاف دهه‌ 60یا 70مطمئن نیستند که یک فرمول مشخص برای پرمخاطب‌شدن و رشد تجاری صددرصد مطمئن وجود دارد. به‌خاطر وجود اینترنت و رسانه‌ها هم سرعت تبادل ایده‌ها و رویاها هم این‌قدر بیشتر شده که در مجموع می‌شود گفت فضا مثل سال‌های گذشته آنقدر محافظه‌کاری نیست و ناشران و سرویراستاران خیلی معقول‌تر با انواع خاص ادبی برخورد می‌کنند.
درباره آثار در دست تألیف یا زیر چاپ خودتان بگویید.
خوانندگان ماورا بعد از گذشت بیشتر از 3سال توقع داشتند هرچه زودتر ادامه‌ ماجراها را بخوانند و من هم تمام این مدت مشغول پردازش ایده‌ها و زبانی بودم که حتی از جلد اول ماورا هم بیشتر دوستش داشته باشم. هم‌اکنون مشغول نوشتن‌ بخش‌های پایانی جلد دوم رمان ماورا هستم. برنامه‌ من از ابتدا این بود که ماورا اثری چند جلدی باشد که در هر جلد این منظومه سراغ یک سیاره‌ جدید بروم و داستانی نو تعریف کنم. جلد اول ماورا اگر روایت سیاره‌ای همچون بهشت بود، جلد دوم روایت سیاره‌ای دیگر است که می‌توان گفت مشابه برزخ است. جلد دوم ماورا در سیاره‌ای به نام میافارقین می‌گذرد و شخصیت‌های جدیدی به خواننده معرفی می‌شود و البته اطلاعات بیشتری از شخصیت‌های جلد اول داستان هم
می‌شنویم.

مکث
کوتاه درباره ادبیات فانتزی در دنیای امروز

این روزها ادبیات فانتزی مخاطبان فراوانی در بین گروه‌های سنی مختلف دارد و پررنگ بودن عنصر تخیل در این ژانر ادبی باعث شده نوجوانان بیش از سایر گروه‌های سنی به این نوع آثار ادبی گرایش پیدا کنند. البته در توضیح این ژانر تعاریف مختلفی از سوی نویسندگان و کارشناسان ادبی ارائه شده که شاید یکی از کامل‌ترین آنها، تعریف استیون دونالدسون رمان‌نویس آمریکایی است که در مورد چرایی اهمیت فانتزی در دنیای امروز می‌گوید؛ «یکی از کهن‌ترین و باسابقه‌ترین قالب‌های ادبی در تمامی زبان‌ها، فانتزی است. ما برای درک اوضاع و احوال زندگی بشر به استعاره‌هایی در مورد جادو و هیولاها نیاز داریم. تنها در عصر مدرن است که ما یکباره تصمیم گرفته‌ایم که چنین روایت‌هایی جدی نیستند یا بچگانه هستند و آدم‌های بالغ این چیزها را باور نمی‌کنند! انسان به نقطه‌ای از درک رسیده که دیگر نمی‌توان حرف‌هایی پرطمطراق و حماسی در مورد معنای زندگی زد و اگر این کار را بکنید به شما خواهند خندید. دیگر آثار حماسی هم به شکل سابق وجود ندارند؛ به همین منظور، اگر می‌خواهیم درباره موضوعاتی چون دلاوری، زیبایی، شکوه، جادو و قدرت صحبت کنیم، باید از زندگی واقعی دور شویم که این یعنی پناه‌بردن به داستان‌های فانتزی.»

این خبر را به اشتراک بگذارید