دیدار با حجتالاسلام رسول جعفریان، پژوهشگر و مولف درباره کتاب تازه منتشر شدهاش به نام «کتاب مستطاب شش فصل»
علم باید ثروت بیاورد
علیالله سلیمی، روزنامهنگار
حجتالاسلام رسول جعفریان از پژوهشگران و مولفان نامآشنای معاصر که بیشتر در حوزههای دین و تاریخ، آثار متعددی تالیف و منتشر کرده است. وی متولد سال ۱۳۴۳ در خوراسگان از توابع اصفهان است. سال 57 و در آستانه پیروزی انقلاب، برای ادامه تحصیلات حوزوی، راهی قم شد و به مدرسه خان رفت و سپس در مدرسه رسالت، به ادامه تحصیل پرداخت.در قم از درس استادانی چون آیتاللهعبدالله جوادی آملی، آیتالله محمدتقی مصباح یزدی، آیتالله حسن ممدوحی، آیتالله محمدعلی گرامی و نیز آیتالله جعفر مرتضی جبلعاملی کسب فیض کرد.جعفریان با بازگشایی دانشگاهها، در سال 59 به تدریس معارف اسلامی و تاریخ اسلام در دانشگاههای اصفهان و تهران پرداخت و نخستین اثر خود را در سال 64 با عنوان«پیش درآمدی بر شناخت تاریخ اسلام» منتشر کرد. او ضمن همکاری با مؤسسات پژوهشی و تأسیس کتابخانه اسلام و ایران در قم، به کوشش پیگیر خود در زمینه تألیف، تصحیح، ترجمه و نیز تحقیق در تاریخ اسلام، ایران و تشیع همچنان ادامه داد. وی ریاست کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و ریاست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران را در کارنامه کاری خود دارد و از جمله آثار تالیفی او میتوان به«دخالت انگلیس در واقعه مشروطه»، «ذهنیت غربی در تاریخ معاصر ما»، «بستنشینی مشروطه خواهان در سفارت انگلیس»، «تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن هفتم هجری»، «مقدمهای بر تاریخ حدیث»، «ارزیابی مناسبات فکری آیتالله مطهری و دکتر علی شریعتی»، «دین و سیاست در عصر صفوی»، «تاریخ اسلام و ایران تا پایان قرن چهارم هجری»، «قصه خوانان در تاریخ اسلام»، «نمازجمعه، زمینههای تاریخی و آگاهیهای کتاب شناسی»، «دنباله جستوجو در تاریخ تشیع»، «منابع تاریخ اسلام»، «تأملی در نهضت عاشورا»، «برگهایی از تاریخ حوزه علمیه قم»، «الحیاه الفکریه و السیاسیه لائمه اهلالبیت»، «القرآن و دعاوی التحریف»، «با کاروان ابراهیم»، «با کاروان عشق» و «بهسویام القری» اشاره کرد. به تازگی هم تصحیح اوبر کتاب«کتاب مستطاب شش فصل» که کنکاشی درباره علم، اندیشههای عوامانه و ماهیترؤیا از نگاه «اللهکرم حیات داوودی» است، منتشر شده است. درباره این کتاب با جعفریان گفتوگو کردهایم.
کتاب مستطاب شش فصل به کدام بخش از تاریخ ایران، نور میتاباند و زوایای تاریک و کمتر دیده شده آن بخش را نمایان میکند؟
کتاب مستطاب شش فصل، در شمار آثاری است که تاریخ تفکر در ایران را روشن میکند. در دوره تغییر، دورهای که فکر جدید کوشش میکند تا افکار و اخلاقهای سنتی را که دیگر کارایی ندارند، به چالش بکشد. این آثار ارزش بازنمایی عصر تغییر و دگردیسی در افکار را دارند. اگر بخواهم برای شما مثال بزنم، باید به رسائل سیاسی دوره مشروطه اشاره کنم؛ آثاری که در جریان انقلاب مشروطه در حوالی سالهای 1286شمسی نوشته شدند. اینها که نمونهاش کتاب «تنبیه الامه» نائینی است، افکار متفاوتی را در جامعه ما مطرح کردند که با نظام فکری پیشین متفاوت بود. همواره در جوامع و به دلایلی، آثاری تولید میشود که مسیر تفکر را تا اندازهای تغییر میدهد. نویسندگان بزرگ، آنهایی هستند که اهل تفکرند، هراسی از بر هم زدن اوضاع فکری گذشته ندارند و حاصل کارشان از یک رساله کوچک تا یک کتاب، میتواند مسیر یک جامعه را عوض کرده و یا تحتتأثیر قراردهد. این به معنای آن نیست که لزوما درست فکر میکنند، اما همین که تلاش میکنند پارادایمهای علمی و فرهنگی را تغییر بدهند، ارزشمند هستند. ما همواره باید فهرستی از این آثار را داشته باشیم و درباره آنها و چگونگی تغییری که در یک جامعه ایجاد میکنند بحث کنیم. به نظرم این اثر، در شمار این قبیل آثار است.
این کتاب از نظر تاریخی چه جایگاهی در تاریخ معاصر ایران دارد؟
کتاب مستطاب شش فصل، اثر معروفی نیست، همان زمان نگارش در اواخر دوره قاجار و در سال 1297.ش منتشر شد اما فکر نمیکنم زیاد توزیع شده باشد. اینکه فکر کنیم اثر مهم و معروفی است، چنین نیست اما در مقطعی نوشته شده که جامعه ما در حالگذر از وضعیت سنتی خود به عصر تازهای است. این دورهها خیلی اهمیت دارد. عقلانیت در جامعه، دچار بحران شده و زمینه برای تغییر آن پدید میآید. مردم در بحران فکری هستند، معیارهای اندیشه جابهجا میشود و هر اثری که بتواند در این بحران نقش مثبتی را ایفا کند، اهمیت دارد. حتی اگر خود بهعنوان یک کتاب در آن زمان اثری نداشته باشد اما میتواند تغییراتی را که در حل رخدادن بوده به ما بنمایاند. ما براساس این کتاب میتوانیم نگرش به علم، نگرش به طب، نگاه به تفسیر خواب، نگاه به مفاهیم کلیدی جامعه را در این مقطع دریابیم. این کتاب در نگاه حداقلی، آیینهای است که نشان میدهد چطور ذهن جامعه در حال تغییر است؛ آن هم بعد از انقلاب مشروطه و البته در جنوبیترین نقطه ایران. جایی نه مثل تهران که شاید این قبیل آثار وجود داشته باشد، در نقطهای که اصلا فکرش را نمیکنیم.
براساس چه نیازی در حوزه کتاب و کتابخوانی در جامعه امروز، روی این کتاب کار کردید؟
خواندن این کتاب به شما جرأت میدهد که درباره بسیاری از تفسیرهای سنتی اما نادرست که ناشی از نوعی تربیت اشتباه است، تأمل کنید. ما در بین مردم هنوز هم فراوان داریم کسانی که بیشتر بخشهای زندگی شان، تحتتأثیر خوابهای شگفت انگیز است. این نویسنده بیش از صد سال پیش تلاش میکند نشان دهد که شما باید در زندگی آدم واقع بینی باشید. او برای فهم واقعیت خواب تلاش میکند، انواع آنها را نشان میدهد و سعی میکند توده مردم را از اشتباهاتی که نسبت به این مسئله دارند بیرون بیاورد. در حوزه علم هم در یادگیری و روی آوردن به علم تأکید میکند. شاید برای بسیاری از افراد این امر توصیه عادی باشد، اما به نظر می رسد همچنان یکی از مشکلات ما بیتوجهی به مفهوم علم و دانایی حقیقی است. این نویسنده صد سال پیش بحث از این نکته را دارد که علم باید ثروت بیاورد، درحالیکه حتی الان هم فراوان هستند کسانی که این ایده را مورد تمسخر قرار میدهند. او سعی میکند نشان دهد که بخش مهمی از عقب ماندگی ما به دلیل نداشتن نگاه علمی به زندگی است. آن وقت همه دنبال کارگری بودند، اما او میگوید: ما حتی در کارگری هم باید دانش داشته باشیم تا بتوانیم ثروت بیشتری را کسب کنیم؛ مثالهای او جالب است. آن زمان هزاران نفر از مردم جنوب ایران، برای کار به کشورهای دیگر حاشیه جنوبی خلیجفارس میرفتند و عملگی میکردند. نویسنده از این وضعیت، سخت انتقاد میکند و میگوید: چرا اینها سعی نمیکنند در رشتهای متخصص باشند تا درآمد بهتری را کسب کنند. این کتاب، یک تمرین نظری - عملی برای کنارگذاشتن عادات بد در زندگی شغلی و فکری ما ایرانیان است؛ عاداتی که سبب تربیت بد نسل بعدی میشود.
اللهکرم حیات داوودی در مقام مولف نسخه اولیه اثر چه جایگاهی در میان مفاخر یا نویسندگان عصر خود داشته است؟
الله کرم حیات داوودی یک خانزاده است، اما تحصیلکرده. مردی است که در زندگی بهدلیل ایمانی که به دانایی و علم داشته، خیلی زود زبان انگلیسی را از تلگرافخانهها و کارمندانی که در آنجا بودند فرا گرفته و چند اثر ترجمه کرده است. او هیچ وقت جزو مفاخرِ شناخته شده نبود اما فرد آزادهای بوده که 2 بار در برابر رضا شاه هم ایستاده بود که بار دوم هم منجر به تبعید او شده بود، وی توسط رضاخان به تهران و بعدها به شیراز تبعید شد. مرگ وی در اواخر سال 1319.ش بوده است.الله کرم، فردی علاقهمند به ایران و سربلندی کشور، از راه گسترش علم بوده اما مهمتر از آن، این است که به نظر من اهل تفکر بوده است. یک سال برای این کتاب 150 صفحهای فکر کرده و آن را نوشته است. ما مردان صاحب اندیشه و فکر کم داریم. او شیفته غرب نیست، اما درک میکند که باید بهترینها را بگیرد تا از دنیا عقب نماند. او تلاش میکند راهکارهایی ارائه دهد که بتواند ملت خود را به حرکت فکری و عملی وا دارد. بنده نمیخواهم بگویم که این اثر خیلی عالمانه است، اما تأکید میکنم اثری است که علم را مبنای زندگی قرار میدهد زمانی که کسی ارزش این امر را نمیداند. در فصلی که به حفظ الصحه یا بهداشت میپردازد، تلاش میکند از مجموعه تجارب و دانستههای روز برای جامعه خود، توصیههایی داشته باشد. البته به نظرم فصلی که در آن به ارزش و اهمیت علم پرداخته و توضیحاتی که در این زمینه داده از همه عالیتر است. وی در جایی از کتابش مینویسد: «ما میبینیم که در سال چندین صد نفر گرسنه و عریان هیچ مدان، از دیار خود آواره صحرای غربت شده و در بنادر فارس میریزند و لقمه لقمه میاندوزند و پاره پاره میدوزند که شاید بتوانند خودشان را از گرسنگی و برهنگی نجات بدهند. این است حال صدها نفر بیعلم و بیکسبِ هیچ مدان».
ایده و هدفی که باعث شد به سراغ انتشار این اثر تاریخی بروید، چه بود و تا چه اندازه این موضوع برای شما دغدغه بود؟
سالهاست که بنده درباره اهمیت و ارزش علم در ایران تحقیق میکنم؛ اینکه مردم ما چه مفهومی از علم در ذهن خود داشتهاند و چرا نتواستهاند سهمی قابل ذکر در پیشرفت علمی در عالم داشته باشند. وقتی فردوسی یا ناصرخسرو از خرد میگویند، این چه نوع خردی است. آیا خردی در حوزه عقل نظری است یا عقل عملی. چرا ما داستان پرست شدهایم و نتوانستیم در علم پیشگام باشیم. متأسفانه بهرغم اهمیتی که در فرهنگ اسلامی و ایرانی به علم داده شده، علم در میان ما برای هزار سال، تحول جدی نداشته است. بسیاری از عالمان، دنبال علمی بودند که زندگی مردم را بهبود نمیبخشیده است. وقتی علم غربی آمد، مردم ما شوکه شدند و اعتماد به نفس خود را از دست دادند. چون دیدند علم در میان آنها بهگونهای است که توانایی زیادی به ایشان داده است. بنده سالهاست به سرنوشت علم در کشورم علاقهمند هستم، وقتی این کتاب را دیدم که جوانی 28ساله در بیش از صد سال قبل، این درد را کاملا درک و برای بهبود آن تلاش کرده و راهحلی ارائه داده، خیلی شیفته آن شدم. برای همین این کتاب را تصحیح و منتشر کردم تا بدانیم و بفهمیم صد سال پیش یک جوان فرهیخته ما، درباره علمی کردن نگاه به زندگی و پرهیز از جهل چه اندازه تأکید میکند و چه مثالهایی میزند.
عجیب است که همان زمان از ژاپن مثال میزند که چگونه صنعتش رشد و تا کجا پیشرفت کرده است. عبارتش این است: « ملّت ژاپن که چند سال قبل مثل جانوران بودند، اکنون یکهتازِ میدان تجارت شدهاند که حتّی خلال دندان را هم از ملک خود به خارجه میفرستند و هر ساله کرورها و میلیونها منفعت از علم خود میبرند. واضح است که هیچچیزی بیسبب بهدست نشود.» علم باید برای همیشه دغدغه اصلی ما باشد و عقیده من این است که باید روی بحث «ترویج علم» و نشان دادن جنبههای آن برای نسل جدید تلاش کنیم. من فکر می کنم سالانه باید هزاران کتاب در خصوص کودکان برای تشویق آنها به علم بنویسیم. این منافاتی ندارد که برای اخلاق و دین هم بنویسیم اما دادن فهم علمی به بچهها بسیار مهم است. توصیهالله کرم این است: «در این موقع باریک که اشعه تابناک علم سراسر جهان را گرفته، حتّی وحشیان آفریقایی از پرتو علم پا در دایره تمدّن نهاده و سری میان سرها آوردهاند و دارای مدارس و شهرههای اعظم و اشیای نفیس شدهاند، بر همه کس واجب است که عمر خود را به بطالت نگذراند و کسب دانش کند که اگر منعم بود، آرایش اوست وگرنه مسکین مر او را دستگیر است.»
درباره کتاب
کتاب مستطاب شش فصل، اثر الله کرم حیات داوودی، در شش فصل، و پس از آنکه در فصل یکم به بیان زندگینامه کوتاه خود پرداخته است، تلاش میکند تا نگاه جدیدی به آنچه از آن با عنوان عوام گرایی در جامعه، ضدیت با علم و دانایی و آشفتگیهای فکری در جامعه میداند، سخن بگوید. او علم را ثروت زا دانسته است و فقر ایران را ناشی از بیتوجهی به مفاهیم علمی میداند. او در فصلی ویژه درباره ماهیت رؤیا و خواب دیدن و در فصلی دیگر به مسئله بهداشت و اهمیت آن برای سلامت جامعه میپردازد.حیات داوودی این اثر را در سال 1336ق / 1296خورشیدی و زمانی که تنها 28سال داشت، نوشته است. او پس از تبعید اجباری توسط رضا شاه به شیراز، در سال 1320(یا در اواخر سال 1319) در این شهر از دنیا میرود.