سعید مروتی- روزنامه نگار
راه طولانی طیشده در طول ۴دهه، آنقدر داستان و ماجرا به همراه داشته که میشود از دل نکتههایش به کتابی قطور رسید. فقط یک قلم، حاشیههای داوری جشنواره خودش به تنهایی میتواند فصل مفصلی باشد؛ آنقدر مفصل که خودش میتواند موضوع کتابی مفصل باشد. داستان جشنوارهای که امسال چهلسالگیاش را جشن گرفته، با 40نکته کوتاه و گذرا مرور کردهایم. طبیعتاً رخدادهایی از قلم افتاده ولی همین روایت گذرا هم خودش یک تاریخ است؛ تاریخ سینمای بعد از انقلاب که جشنواره فجر همیشه مهمترین رخدادش بوده.
1- بدون اعلام برگزیدگان/ نخستین دوره جشنواره فیلم فجر با حضور ۵ فیلم «خط قرمز» (مسعود کیمیایی)، «مرگ یزدگرد» (بهرام بیضایی)، «حاجیواشنگتن» (علی حاتمی)، «اشباح» (رضا میرلوحی) و «سفیر» (فریبرز صالح) در بخش مسابقه فیلمهای بلند برگزار شد. برای نخستین و آخرین بار در تاریخ جشنواره فجر، فیلمهای ایرانی و خارجی در یک بخش قرار گرفتند و باز هم برای نخستین و آخرین بار، هیچ برگزیدهای در بخش فیلمهای بلند معرفی نشد. ظاهراً نامزدهای دریافت جایزه هم مشخص شده بود ولی در آخرین لحظات وزارت ارشاد بهعنوان متولی جشنواره تصمیم گرفت برگزیدهای در بخش فیلمهای بلند نداشته باشد.
2- بدون بازیگر برگزیده زن/ در دومین دوره جشنواره فیلم فجر، یک گام به جلو برداشته شد و به برگزیدگان، لوح زرین تعلق گرفت. در جشنواره دوم اما جای یک جایزه خالی ماند و هیأت داوران هیچ بازیگر زنی را شایسته دریافت لوح زرین ندانست. سال۶۲ هنوز تکلیف شیوه حضور زنان در سینمای ایران خیلی مشخص نبود و داوران جشنواره دوم (با ترکیبی کاملا دولتی) ترجیح دادند هیچ بازیگر زنی را بهعنوان برنده لوح زرین انتخاب نکنند.
3- فقط یک گزینه؛ پروانه معصومی/ در جشنواره سوم پروانه معصومی نخستین جایزه بهترین بازیگر زن نقش اول فجر را برای فیلم «گلهای داوودی» دریافت کرد. جالب اینکه در جشنوارههای چهارم و پنجم باز هم جلوی نام برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن خط تیره قرار گرفت. مهری مهرنیا برای «تنوره دیو» جایزه بهترین بازیگر نقش دوم زن را در جشنواره چهارم گرفت. (در جشنواره چهارم سوسن تسلیمی با فیلم «مادیان» حضور داشت) در جشنواره ششم بعد از 2سال دوباره لوح زرین بهترین بازیگر نقش اول زن اهدا شد و باز هم پروانه معصومی این بار برای بازی در فیلمهای «شکوه زندگی» و «جهیزیهای برای رباب».
4- به رسمیتشناختن صدابرداری سرصحنه/ رواج صدابرداری سرصحنه بهعنوان یکی از اهداف مدیریت سینما از میانههای دهه۶۰ به مرور در دستور کار مدیریت سینما قرار گرفت. در جشنواره پنجم برای نخستین بار به صدابرداری سرصحنه جایزه تعلق گرفت؛ جایزهای که البته بیشتر بار تشویقی داشت. لوح زرین جایزه ویژه هیأت داوران برای بهترین صدابرداری اهدا شد به جهانگیر میر شکاری، اصغر شاهوردی و بهروز معاونیان برای فیلمهای «خانه دوست کجاست» و «اجارهنشینها».
5- ملودرام بسازید/ الگوسازی از طریق اهدای جوایز جشنواره یکی از اهداف مهم فجر در دهه۶۰ بود. اهدای جایزه بهترین فیلم به «مترسک» (حسن محمدزاده) در جشنواره سوم بعد از اینکه در جشنواره دوم هیأت داوران هیچ فیلمی را شایسته دریافت لوح زرین بهترین فیلم ندانسته بود در کنار اهدای چندین جایزه به گلهای داوودی این پیام را به فیلمسازان منتقل میکرد که ملودرام بسازید. در جشنواره پنجم هم فیلم «پدربزرگ» برنده جایزه بهترین فیلمنامه شد.
6- توجه به نسل تازه سینماگران/ در غیبت فیلمسازان قدیمی که معاون سینمایی وقت هم در یکی از سخنرانیهای رسمیاش از آنها انتقاد و بر تربیت نسل تازه سینماگران تأکید کرد، جشنواره فیلم فجر به محلی برای درخشش فیلمسازان تازه نفس تبدیل شد. وقتی داوران جشنواره «جادههای سرد»(مسعود جعفری جوزانی) و تنوره دیو (کیانوش عیاری) را بهعنوان نخستین ساخته سازندگانشان تحویل گرفتند و جای فیلمبردارانی چون علیرضا زرین دست، لوح زرین بهترین فیلمبرداری را به تورج منصوری و محمود کلاری برای جادههای سرد اهدا کردند، مشخص بود که سیاست داوران بر مبنای توجه به جوانان بنا شده است.
7- تلاقی نسلها / بعد از نخستین دوره جشنواره فیلم فجر که با حضور کارگردانهای نسل اولی (کیمیایی، بیضایی، حاتمی) برپا شد در دورههای دوم، سوم و چهارم عرصه بیشتر در اختیار نسل تازه سینماگران پس از انقلاب قرار گرفت. (البته در دوره دوم «کمالالملک » و «دومیها» به نمایش درآمدند). وقتی مدیریت سینما به این نتیجه رسید که حذف کارگردانهای موج نویی سیاست مناسبی نیست، در جشنواره پنجم حضور موج نویی ها در کنار فیلمسازان نسل انقلاب به جشنواره رونق داد.
8- رونق بخش بینالملل و بزرگداشتها و مرور آثار/ در دهه۶۰ با توجه به دسترسی اندک سینمادوستان، بخش بینالملل و بزرگداشتها و مرور آثار سینماگران خارجی با استقبال گسترده تماشاگران جشنواره همراه میشد. صفهای طولانی جشنواره مقابل سینما عصر جدید برای تماشای آثار سینماگرانی چون برسون و ازو و فیلمهای کلاسیک سینمای جهان در خاطرهها ثبت شده است. ماجرای مرور آثار سرگئی پاراجانف و آندره تارکوفسکی در جشنوارههای ششم و هفتم هم که خود داستانی مفصل است.
9-مجله فیلم/ یکی از ارکان صفهای جشنواره در دهههای ۶۰ و ۷۰، مجله فیلم بود. معمولا در دست کسانی که در صف جشنواره ایستاده بودند به همراه جدول نمایش فیلمها، تنها نشریه سینمایی آن سالها هم به چشم میخورد. ماهنامه فیلم کمی بعد از برگزاری نخستین جشنواره فیلم فجر منتشر شد و از دوره پنجم شروع به انتشار شماره ویژه جشنواره کرد. انتشار اطلاعات و مطالب مرتبط با فیلمهای جشنواره، ویژهنامه مجله فیلم را در عصری که خبری از اینترنت نبود، به یکی از معدود منابع مکتوب قابل اعتنا در ایام برپایی جشنواره مبدل میکرد. ماهنامه سینمایی فیلم تقریباً تا 2دهه این جایگاه را حفظ کرد و در سالهای بعد هم البته همچنان میشد آن را در دست تماشاگران جشنواره مشاهده کرد.
بلوغ
10- آیینه سینمای ایران/ جشنواره فیلم فجر از همان دورههای اول بهعنوان رخدادی در خدمت افزایش تولید بهکار گرفته شد. الزام حضور در جشنواره فیلم فجر برای گرفتن پروانه نمایش، باعث میشد همه تولیدات سالانه سینمای ایران در جشنواره به نمایش درآیند. بنابراین کنار بخش مسابقه سینمای ایران، بخشی هم به نام مرور یک سال سینمای ایران وجود داشت تا جز فیلمهای توقیف شده (که تعدادشان هم از نیمهدهه۶۰ به بعد دیگر زیاد نبود) همه فیلمها در جشنواره به نمایش درآیند. قانون الزام حضور فیلمها در جشنواره تا سال ۱۳۷۶ اجرا شد.
11- از «رنگ انار» تا «نار و نی» / گرایش به سینمای عرفانی بهعنوان یکی از سیاستهای سینمایی دهه۶۰ با نمایش آثار پاراجانف و تارکوفسکی و از راهرسیدن فیلمهایی چون «پرستار شب» (محمد علی نجفی) آغاز شد و در سالهای بعد ادامه یافت. فاصله «رنگ انار» پاراجانف (نمایش دادهشده در جشنواره ششم) تا «نار و نی» (سعید ابراهیمیفر) فقط یک سال بود و در جشنواره هشتم یکی از دلایل توجه به فیلم «هامون» (داریوش مهرجویی) به تصریح بیانیه هیأت داوران، ترویج فرهنگ« علیخواهی» بود. گرایش و توصیه به سینمای عرفانی کار را به جایی رساند که امیر قویدل بعد از فیلم پرحادثه «ترن»، فیلم عرفانی «دل نمک» را کارگردانی کرد و ساموئل خاچیکیان برای خروج از دایره ممنوعالکاری مجبور شد «چاووش» را کارگردانی کند که تکمضرابی در دستگاه عرفان بود. جشنواره فیلم فجر در نیمهدوم دهه۶۰ یکی از مهمترین جلوههایش را در فیلمهای عرفانی مییافت؛ دورانی که انار پای ثابت بسیاری از فیلمها بود و کار به «باغ سید» (محمدرضا اسلاملو) هم رسید که در آن باغ انار به نمایش در میآمد.
12- جشنواره جشنوارهها / در اواخر دهه۶۰ پایان جنگ تحمیلی و کاهش محدودیتها با بلوغ سینمای هدایتی- حمایتی همراه شد تا هشتمین جشنواره فیلم فجر به پربارترین جشنواره دهه۶۰ تبدیل شود. تعدادی از بهترین و شاخصترین فیلمهای سینمای پس از انقلاب در این دوره به نمایش درآمدند: « دندان مار»(مسعود کیمیایی)، هامون (داریوش مهرجویی)، «کلوزآپ» (عباس کیارستمی)، «مادر» (علی حاتمی)، «مهاجر» (ابراهیم حاتمیکیا) و... «ای ایران» (ناصر تقوایی) هم که گفته شد دیر آماده نمایش شده و در بخش خارج از مسابقه به نمایش درآمد. چنین جشنواره پرستارهای به ندرت در تاریخ فجر تکرار شد.
13- جنجالیترین جشنواره/ ورود مضمون عشق به فیلمهای جشنواره نهم، این دوره را به جنجالیترین دوره فیلم فجر مبدل کرد. در انتهای دهه۶۰ جامعه در عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تحولاتی را پشت سر میگذاشت؛ درگذار از دوران دفاعمقدس به دوره سازندگی، سینمای ایران هم تغییر لحن داد؛ چه در نمایش معضلات اجتماعی و چه در پرداختن به عشق که جزو تابوهای سینمای دهه۶۰ بود. به این ترتیب جلوههایی از عشق زمینی در تعدادی از فیلمهای جشنواره نهم به نمایش درآمد. در سالی که «عروس» حضوری پدیدهوار داشت و مورد تأیید برخی محافل فرهنگی هم قرار گرفت، تماشای «مجنون» از سازنده «پرواز در شب» و «افق» همان قدر عجیب بود که حضور 2فیلم جنجالی «نوبت عاشقی» و «شبهای زایندهرود» که هیچ قرابتی به ساختههای قبلی سازندهاش نداشت. جنجالها در مورد این دو فیلم چنان بالا گرفت که برای نخستین بار پای جشنواره فجر به محافلی چون مجلس شورای اسلامی و نمازجمعه باز شد. بیشتر جوایز این دوره به فیلم هنری «پرده آخر» رسید که هیچ نکته جنجالیای نداشت.
14- شروع توفانی دهه۷۰ / جشنواره فیلم فجر در شروع دهه۷۰ بعد از سپریکردن بیشترین جنجالها در آخرین جشنواره دهه۶۰، شروع توفانیای داشت. حضور فیلمهای شاخص چون «مسافران»، «ناصرالدین شاه آکتور سینما»، «زندگی و دیگر هیچ»، «دلشدگان»، «نرگس» و «خانه خلوت» در جشنواره دهم و «ردپای گرگ»، «سارا»، «آبادانیها»، «هنرپیشه»، «از کرخه تا راین» و «یک بار برای همیشه» در جشنواره یازدهم، آسمان فیلم فجر را پرستاره کردند.
15- برهوت / بعد از جشنواره پرفروغ یازدهم، فیلم فجر ناگهان با کمترین میزان حضور کارگردانهای شاخص برگزار شد. جشنواره دوازدهم خالی از نامهای بزرگ فقط یک حاتمیکیا داشت که با «خاکستر سبز» نتوانست انتظارات دوستداران از کرخه تا راین را برآورده کند و یک کیارستمی که «زیر درختان زیتون»اش در بخش خارج از مسابقه به نمایش درآمد.
16-روز واقعه/ در جشنواره سیزدهم دبیر جشنواره بعد از 12 دوره عوض شده بود.خداحافظی سیدمحمد بهشتی از فیلم فجر محصول تغییر مدیریت سینمای ایران پس از دورانی طولانی بود. «کیمیا»، «پری»، « روسری آبی»، «سلام سینما» و «روز واقعه» بهعنوان محصولات دورانگذار مورد توجه قرار گرفتند.
17- اکشن، ژانر غالب جشنوارههای شلوغ/ رونق تولید در سالهای ۷۴ و ۷۵ دورههای چهاردهم و پانزدهم را به جشنوارههایی شلوغ مبدل کرد. در اقدامی عجیب، در دوره پانزدهم خبری از هیأت انتخاب نبود و همه ۵۰ فیلم حاضر در جشنواره در واقع در بخش مسابقه هم حضور داشتند. در دوران ترکتازی اکشنها، تعدادی از مهمترین فیلمهای سینمای دفاعمقدس (نجاتیافتگان، سفر به چذابه، برج مینو، لیلی با من است و...) در کنار فیلمهای مهمی چون «سلطان» و «لیلا» به فجر رونق دادند. مجید مجیدی با «پدر» و «بچههای آسمان» کشف بزرگ این سالها بود.
18-مقدمهای بر ورود به عصری تازه/ نمایش «آژانس شیشهای» در شانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر، نشانهای از پایان یک دوره و ورود به عصری تازه بود. هنوز کارگردانهای قدیمی مثل مهرجویی و کیمیایی در جشنواره حاضر بودند ولی ستاره اصلی حاتمیکیایی بود که با آژانس شیشهای هم بیشتر سیمرغها را به خانه برد و هم حساسیت جناحهای سیاسی را که به تازگی انتخاباتی مهم و سرنوشتساز را پشت سر گذاشته بودند، برانگیخت.
افول
19- اختیاریشدن حضور در جشنواره/ سیفالله داد بهعنوان دبیر جشنواره و معاون امور سینمایی، یکی از مهمترین تصمیمات تاریخ جشنواره را گرفت و شرط الزام حضور فیلمها در جشنواره را برای دریافت پروانه نمایش حذف کرد؛ اقدامی که جشنواره را خلوت کرد تا همه فیلمها دیگر مجبور به حضور در فیلم فجر نباشند. این مهمترین رخداد جشنوارهای بود که فیلمهای شاخصاش «هیوا»، «روبان قرمز»، «رنگ خدا»، «قرمز»، « دو زن» و «مصایب شیرین» بودند.
20- به رنگ سیاست/ سیاسیشدن فضای جامعه، سینمای ایران را هم سیاسیتر از همیشه کرد. هجدهمین جشنواره فیلم فجر بهعنوان سیاسیترین دوره در اذهان ثبت شد؛ جشنوارهای با حضور «اعتراض»، «بوی کافور عطر یاس»،
« متولد ماه مهر» و «مومیایی ۳» که با مرور آثار رزی و گاوراس بهعنوان مطرحترین سیاسیسازان عصر خود که با حضورشان در تهران همراه شد، نقطه اوجی برای بخش بینالملل رقم زد.
21- اولین منتقد / ترکیب هیأت داوران جشنواره که از دهه۷۰ جای مدیران دولتی با حضور سینماییها شکل میگرفت در انتهای این دهه برای نخستین بار یک منتقد سینما را نیز پذیرا شد. در جشنواره نوزدهم جواد طوسی، عضو هیأت داوران شد، در سالی که «سگکشی» بهرام بیضایی در بخش مسابقه حضور داشت، طوسی بیانیه هیأت داوران را هم نوشت، جمله «میشود استادی را به رخ نکشید» در یادها ماند.
22- کم اهمیتشدن بخش بینالملل/ از دهه۸۰ نمایش فیلمهای خارجی در جشنواره به مرور موضوعیتش را از دست داد. بهطوری که بخش بینالملل تبدیل به بخش حاشیهای شد که برای کمتر کسی اهمیت داشت؛ بخشی که علت وجودیاش عنوان بینالمللی جشنواره فجر بود. برخلاف دهه۶۰ حالا فیلمهای قدیمی و روز سینمای جهان در دسترس بود و کمتر کسی حاضر به تماشای نسخههای جرح و تعدیلشده در جشنواره بود.
23- سیمرغهایی که پر کشید/ در سالی که کمتر فیلمساز شاخصی در جشنواره حضور داشت و میدان در اختیار کارگردانهای تازه نفس بود، تعدادی از سیمرغها پر کشیدند. با تصمیم محمد مهدی عسگرپور، دبیر جشنواره بیستویکم تعدادی از جوایز بخش مسابقه حذف شد تا فیلم فجر که در شیوه اهدای جوایز به شیوه مراسم اسکار عمل میکرد، به استاندارد جشنوارههای سینمایی نزدیک شود. اعتراض اصناف و تغییر دبیر در سال بعد، سیمرغهای رفته را به خانه بازگرداند.
24- سیمرغ برای فیلمی که هیأت انتخاب نپسندید/ در جشنواره بیست و دوم فیلم «بوتیک» در حالی سیمرغ بهترین فیلم اول و دوم را دریافت کرد که هیأت انتخاب آن را شایسته حضور در بخش مسابقه سینمای ایران ندانسته بود. در سالی که «دوئل» و «مارمولک» بیشتر به چشم آمدند و اولی بیشترین جایزه و دومی سیمرغ بهترین فیلم به انتخاب تماشاگران را برد، «شهر زیبا» فیلم دوم اصغر فرهادی، اعتنای داوران را جلب نکرد.
25- جشنواره شلوغ، صفهای خلوت/ درحالیکه از طول صفهای جشنواره به واسطه کمرنگشدن حضور کارگردانهای شاخص کاسته شده بود، شاهد بخشهای متعددی چون سینمای آسیا، فیلم معناگرا، جایزه بینالمذاهب و... بودیم. در دوره بیست و چهارم در یکی از کمحاصلترین ادوار فیلم فجر، «چهارشنبهسوری» فرهادی از راه رسید تا تنها اتفاق هیجانانگیز جشنواره رقم بخورد.
26-چهارراه حوادث/ جشنواره فیلم فجر در میانههای دهه۸۰ به رخدادی تبدیل شده بود که نوستالژی دهههای ۶۰ و ۷۰ در اذهان تماشاگران جشنواره زنده شده بود. در جشنواره بیستوپنجم حضور جنجالی «اخراجیها» با اعتراض کارگردان در مراسم اختتامیه تکمیل شد و «سنتوری» بیشترین توجه عمومی را برانگیخت. جای فیلمها، حاشیهها تنور جشنواره را داغ میکردند. اعتراض به داوریهای جشنواره هم از همین سالها اوج گرفت.
27- مسئله کیفیت/ بهرام بیضایی بعد از ۷ دوره غیبت به جشنواره آمد و فیلمش ۳سیمرغ هم گرفت ولی کیفیت «وقتی همه خوابیم» کمتر کسی را راضی کرد. واکنشهای تند منتقدان جوان به فیلم بیضایی، نشان داد که در یکی از ضعیفترین ادوار جشنواره حتی از نامهای بزرگ هم نمیتوانند جشنواره را رونق ببخشند. مهمترین فیلم جشنواره تا آخرین لحظات کنار گذاشته شده بود و تنها با دخالت مشاور هنری رئیسجمهور توانست به فیلم فجر بیاید. جشنواره بیستوهفتم با «درباره الی» مترادف شد و در یادها ماند.
28- عصبانی هستم/ در یکی از ملتهبترین ادوار فیلم فجر، حاشیههای جشنواره به اوج رسید. برای نخستین بار برج میلاد بهعنوان کاخ جشنواره انتخاب شد. جشنواره بیست وهشتم از مرحله انتخاب داوران، وارد حاشیه شد. فیلمهای کنارگذاشته شده بیشتر از اغلب فیلمهای بخش مسابقه خبرساز شدند و برج میلاد به محلی برای نمایش عصبیت تبدیل شد. در نهایت این فیلم سالها به محاقرفته حاتمیکیا بود که بیشتر جوایز را گرفت تا روزنامهها تیتر بزنند سیمرغها ارغوانی شد.
29- و سرانجام کیمیایی/ در سال «جدایی» و « جرم» رونق به جشنواره بازگشت. فیلم فجر همچنان بیشتر از متن، حاشیه داشت و تعداد بخشهایش بیجهت زیاد و اغلب بیکارکرد بود. نمایش جنجالی «پایاننامه» حاشیههای جشنواره را به اوج رساند. اتفاق مهم جشنواره بیست و نهم توجه به مسعود کیمیایی پس از حدود ۳دهه بیاعتنایی بود. همزمان با برپایی بزرگداشت کیمیایی، «جرم» سیمرغ بهترین فیلم جشنواره را هم گرفت تا یکبار برای همیشه فیلم فجر، به فیلمساز تاریخساز سینمای ایران توجه نشان دهد. با جدایی نادر از سیمین فرهادی برای آخرین بار به جشنواره آمد و برای سومین بار سیمرغ بهترین کارگردانی را برای جدایی نادر از سیمین گرفت.
پایان باز
30- تسویه حساب/ جشنواره سیام در اوج اختلافات خانه سینما و وزارت ارشاد برگزار شد؛ در سالی که ملودرامهای مرتبط با طبقه متوسط متاثر از فیلمهای فرهادی، در جشنواره حضور پررنگی داشتند، از دل اختلاف خانه سینماییها با وزارت ارشاد جشنواره دچار حاشیه شد. در فضایی ملتهب و فیلمهایی که اغلب راضیکننده نبودند، سیمرغ بهترین فیلم اهدا نشد و هنوز جشنواره تمام نشده بود که حاشیهها با اسم رمز خیانت دامن تعدادی از فیلمها را گرفت.
31- سینمای فاخر/ در آخرین جشنواره دولت دهم، فیلم فجر همچنان سیر نزولیاش را طی میکرد. محصولات موسوم به سینمای فاخر که با هزینه زیادی تولید شده بودند، اغلب کوههایی از کار درآمدند که موش زاییده بودند. «استرداد» بهعنوان فیلم استراتژیک فارابی مورد توجه داوران قرار گرفت؛ داورانی که به شکل عجیبی همگی از میان کارگردانها انتخاب شده بودند.
32- تعویض برنده سیمرغ در دقیقه۹۰ / موضوع دخالت ارشاد در داوری جشنواره و مصلحتاندیشیهای برگزارکنندگان بهعنوان یکی از داستانهای همیشگی فیلم فجر در دوره
سی و دوم شکلی علنی بهخود گرفت. درحالیکه نوید محمدزاده برگزیده هیأت داوران بهعنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد بود، فیلم «عصبانی نیستم» با نامهای که رضا درمیشیان به اصرار دبیر جشنواره نوشت از داوری خارج شد تا رضا عطاران در دقیقه۹۰ جای محمدزاده را بگیرد. اعتراض حاتمیکیا به برگزارکنندگان جشنواره که با فیلم «چ» در جشنواره حاضر بود دیگر حاشیه مهم این دوره بود؛ حاتمی کیایی که سهمش از جشنواره تنها جایزه ویژه بخش بینالملل بود.
33- خداحافظی با بخش بینالملل / پس از سالها حضور باری به هر جهت بخش بینالملل، جشنواره فیلم فجر در نهایت تکلیفش را با این بخش روشن کرد. با تصمیم برای برگزاری جشنوارهای جداگانه، بخش بینالملل از فیلم فجر حذف شد؛ تصمیمی مهم که جشنواره فجر را رسماً به همان چیزی تبدیل کرد که بود؛ رخدادی داخلی. در بهمن۹۳ عنوان بینالمللی از کنار نام جشنواره کنار گذاشته شد؛ مهمترین اتفاق فجر
سی و سوم.
34- نسل تازه/ جشنوارههای دهه۹۰، جشنواره جوانها بود. افول فیلمسازان برخاسته از سینمای دهه۶۰ و امتداد غیبت بزرگان با ظهور نسلهای متاخر فیلمسازی همراه شد؛ جشنوارهای که حالا هیجانانگیزترین اتفاقهایش را در فیلم اولیها جستوجو میکرد؛ اتفاقی که در جشنواره سی وچهارم بهعینه رخ داد و فیلم کارگردانی ۲۷ ساله رکورد دریافت جایزه فجر را که در ربع قرن در اختیار «پرده آخر» بود را شکست.
«ابد و یک روز» سعید روستایی، در جشنوارهای درخشید که محمد حسین مهدویان با فیلم «ایستاده در غبار» دیگر پدیدهاش بود. سینمای ایران تغییر نسل میداد و جشنواره مهمترین ویترین نمایش تغییر بود.
35- حمله به داوران/ هیأت داوران جشنواره فیلم فجر به مرور و در گذر زمان از سنگر امن خود خارج میشد. داوری، یکی از مناقشهبرانگیزترین مسائل ادوار فیلم فجر، در مواجهه با نسلی که به اندازه اسلافش شکیبا نبود (و گاهی هم فیلمسازان باتجربه به آن دامن میزدند) در میانههای دهه۹۰ به مهمترین حاشیه فیلم فجر تبدیل شد. در سالی که «ماجرای نیمروز» و «ویلاییها» در جشنواره حاضر بودند بیشترین فشار بر داوران وارد شد. فیلمسازان معترض به داوری، برگزیده هم شدند ولی یا جایزه را نپذیرفتند یا آن را در خور تلاش خود و گروهشان ارزیابی نکردند.«همه سیمرغها» ؛ این غایت مطلوب جوانان تازه از راه رسیده بود؛جشنوارهای که دیگر حاشیه مهمش اختلاف تهیهکننده «قاتل اهلی» با مسعود کیمیایی بود.
36- اعتراض پیشه من است/ جشنواره شلوغ و پر هیاهو. فیلم فجر حالا هویتش را اینگونه تعریف میکرد. جشنواره کنایهها و اعتراضهای تمامنشدنی که از لحظه شروع تا اختتامیه، درگیر حاشیه بود. جشنواره «مغزهای کوچک زنگزده» و «تنگه ابوقریب» که فاتحان اصلی سیمرغها بودند و البته ابراهیم حاتمیکیا که با «سفر به شام» در فیلم فجر حاضر بود و این بار هنگام دریافت سیمرغ کارگردانی با لحن آشنا و معترض این سالهایش لب به گلایه گشود. سیمرغی که حاتمیکیا بهصورت مشترک با بهرام توکلی دریافت کرد؛ سازنده محصولی جنگی از سازمان اوج که بیشتر جوایز را هم گرفت.
37- مسخره ساز/ زوج نرگس آبیار و الناز شاکردوست کارگردان و بازیگر «شبی کهماه کامل شد» کامیابترین چهرههای جشنواره سی و هفتم بودند. همایون غنیزاده با «مسخرهباز» برنده چند جایزه شد اما ترجیح داد با فرستادن یک شهروند افغان صدای اعتراضش را به گوش جهانیان برساند!
38- انصراف کیمیایی/ انصراف مسعود کیمیایی از جشنواره نخستین حاشیه فجر سیو هشتم را رقم زد و بعد ورود بیدلیل شهاب حسینی به ماجرایی که هیچ ربطی به او نداشت، پیش آمد تا فیلم فجر به روال این سالهایش محل حاشیههای فراتر از متن باشد. تصویر محمد کارت از لاتها در «شنای پروانه»، یک فیلم اولی دیگر را چهره کرد.
39- زیر سایه کرونا/ در 2 سالگی کرونا، جشنواره فیلم فجر با کمترین شور و هیجان همه این سالها برگزار شد. در بدترین و سیاهترین اکران تاریخ سینمای ایران که سینماها تعطیل یا نیمهتعطیل و سالنها تقریبا همیشه خالی بودند، جشنواره
سیو نهم هم برگزار شد؛ جشنوارهای سرد و بیرونق که سایه سنگین کرونا بر سرش بود.
40- جشنواره جوانان/ داستان چهلمین جشنواره، داستان یکی از جوانترین ادوار فیلم فجر است. جز دورههای اولیه، هیچ وقت این میزان کارگردان فیلماولی در بخش مسابقه حضور نداشتند؛ جشنوارهای که با ترکیب اغلب گمنام یا کمتر شناختهشده کارگردانهای حاضر در آن، جوانی را در 40سالگی تجربه کرد. جشنوارهای که نشانههای تغییر نسل را به شکلی آشکارتر از همیشه نمایان میکند.
شنبه 23 بهمن 1400
کد مطلب :
153647
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/lYr6j
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved