![کشتی سلطان](/img/newspaper_pages/1400/11-%20bahmen/17/Roye/08-05.jpg)
کشتی سلطان
![کشتی سلطان](/img/newspaper_pages/1400/11-%20bahmen/17/Roye/08-05.jpg)
سیدجواد رسولی - کارشناس رسانه
جف بزوس، رئیس شرکت آمازون که سومین مرد ثروتمند جهان (طبق اعلام مجله فوربس) است، سفارش یک کشتی تفریحی غولپیکر را به شرکتهای مربوطه در بندر رتردام هلند داده بود که حالا به مراحل پایانی خود رسیده و آماده استفاده است. ارزش این کشتی عظیم را روزنامه گاردین حدود ۴۳۰میلیون یورو تخمین زده است. مسئله اینجاست که ابعاد کشتی بسیار بزرگتر از پل مشهور و تاریخی کونینگشاون شهر رتردام است اما کشتی را باید فقط از همین مسیر بیرون برد چون تنها مسیر به سمت دریاست. از شورای شهر رتردام خواسته شده تا تصویب کنند قسمت میانی پل باز و به بیرون منتقل شود تا کشتی بتواند از میان آن عبور کند. این پل سال۱۸۷۸ ساخته شده و یکی از آثار تاریخی شهر به شمار میآید. در دوران جنگ جهانی دوم نازیها آن را بمباران کردند اما پس از جنگ این پل بازسازی شد و حالا نهتنها بخشی از تاریخ شهر، که به نمادی از جنگ و قربانیان آن نیز تبدیل شده است. اما مسئولان شهر باید تصمیم میگرفتند: کدام مهمتر است؟ پول یا هویت؟ همراهی با یکی از قدرتمندترین مردان روی زمین یا وفاداری به تاریخ؟ مسئولان شهر پول را انتخاب کردهاند. این انتخاب به مذاق بسیاری از شهروندان خوش نیامده است و به این تصمیم اعتراضاتی شده است. با این حال تصمیم تغییری نکرده و در عوض گفتهاند پروسه ساخت این کشتی در رتردام شغلهای زیادی ایجاد کرده و همچنین قول دادهاند که دیگر کسی دست به پل نزند. در سال۲۰۱۷ نیز مسئولان شهری پس از یک بازسازی دیگر روی پل قول داده بودند که قرار نیست به این زودیها تغییری در آن ایجاد شود. طبیعی است که بخشی از هزینه این تغییرات و جابهجایی برای عبور کشتی مذکور را باید شهرداری این شهر از محل عمومی تامین کند. خبر شبیه داستانهای اسطورهای است. انگار که پادشاه قدرتمند دوران قرار است از شهری عبور کند و دستگاه پرابهت پادشاهی به علاوه خدم و حشم و همراهان و سرداران و خانوادههای وابسته پادشاه با اسبها و فیلها و تخت بزرگ شاهی به راحتی از دروازه شهر نمیتوانند عبور کنند و باید دروازه را خراب کنند. با این تفاوت که امروز ما جزئیات بیشتری را هم از پادشاه قدرتمند میدانیم و هم از مردمانی که زیر حاکمیت او زندگی میکنند؛ مثلا میدانیم ارتفاع کشتی پادشاه داستان، آقای بزوس، حدود ۴۰متر است. میدانیم که او درآمد گزافی دارد درآمد دارد و مجموع ثروتش به حدود ۲۰۵میلیارد دلار میرسد. از اوضاع و احوال روزگار و مردمان هم چیزهایی میدانیم؛ مثلا اینکه در این سالهای همهگیری کووید، زنان، کارگران و نسل جوان تازه وارد بازار شده مجموعه ۳.۷ تریلیون دلار از دست دادهاند. در عوض میلیاردرهای جهان ازجمله همین پادشاه داستان ما حدود ۳.۹ تریلون دلار ثروت بیشتری بهدست آوردهاند. با این جزئیات است که تصویر عجیب و اسطورهای برداشتن یک پل تاریخی برای عبور کشتی آقای بزوس نمادین میشود و روزگاری که در آن زندگی میکنیم را بازتاب میدهد. هرودوت روایت کرده بود که خشایارشاه پس از طغیان داردانل و از بین رفتن پلهایی که قرار بود سپاه ایران از روی آن عبور کند آنقدر خشمگین شد که دستور داد رود را 300ضربه تازیانه بزنند. خیلی وقتها این حکایت را بهعنوان تمثیلی از غرور و جنون بهکار میبرند. درحالیکه در اسطورههای امروزین، پادشاه دستور داده است تا نهتنها پل را خراب کنند، که به همان مردمی که کشتی را ساخته و به آب انداختهاند تازیانه بزنند. خشایارشاه لااقل به کسی آسیب نرسانده بود، اما آقای بزوس و پادشاهی جهانیاش چطور؟