ابراهیم حسنبیگی از داستاننویسانی است که مضامین دینی را به خوبی در رمانهایش به دور از کلیشهپردازیهای مرسوم و با خلاقیت خاصی به تصویر میکشد، شمار قابلتوجــهی از داستانهایش نیز به انقلاب اسلامی و جنگ اختصاص دارد. بهدلیل تسلطاش روی ادبیات انقلاب، بهعنوان رماننویس این عرصه با او گفتوگو کردهایم. گپوگفت خودمانی ما را با او بخوانید.
اساساً با چه معیارهایی میتوان داستانها و رمانهای انقلاب را از دیگر رمانها جدا کرد؟
در بررسی داستان انقلاب، پیش از هر نکتهای باید بدانیم که چه بعد زمانیای را برای خلق داستان انقلاب میتوان درنظر گرفت و در یک کلام چه داستانهایی را میتوان داستان انقلابی قلمداد کرد و چه داستانهایی داستان انقلاب محسوب نمیشوند.
آیا هر رویدادی که مربوط به انقلاب باشد، جزو ادبیات انقلاب محسوب نمیشود؟
در گذشته فکر میکردند هر رویداد و حادثهای که درباره انقلاب سال1357با بعد زمانی 19دیماه 1356تا 22بهمن 1357باشد، اعم از قیامها، شورشها، راهپیماییها و مبارزات مردم با رژیم شاه، ادبیات انقلاب است اما واقعیت این است که باید بعد زمانی این مضمون را کمی طولانیتر درنظر گرفت. برخی میگویند از خرداد1342 به بعد را میتوان بعد زمانی داستانی انقلاب درنظر بگیریم. قدری عقبتر و جلوتر مهم نیست و مهم این است که هر نوع مبارزه سیاسی و حتی مسلحانهای که گروههای مختلف سیاسی و مذهبی با رژیم شاه داشتهاند، وقایع و رویدادهایی را ایجاد کرده که اگر در رمان بازتاب دهیم، میتوان به آن داستان انقلاب اسلامی گفت.
مضمونهای داستانهای خودتان آبشخورش کجاست؟
خوب بهخاطر دارم که اوایل انقلاب که سیاهمشقهایی با عنوان داستان انقلاب مینوشتیم و داستاننویسان نسل جوان انقلاب بهوجود آمده بودند، میدانستیم و احساس میکردیم که این رویداد، یعنی رویداد انقلاب در هر کشوری که رخ دهد، مانند روسیه، فرانسه و کوبا و جاهای مختلف، بنمایههای داستانی درخشانی خواهد داشت. این بنمایهها فرصت مغتنمی برای نویسندگان، شاعران و هنرمندان آن کشورها بهوجود میآورد تا درباره این رویداد اثر هنری خلق کنند. ما از همان ابتدا با مشاهده این رویدادها میدانستیم که این اتفاقات، مهم و حتی جهانشمول است و باید درباره انقلاب نوشت.
شروع داستان انقلاب برای شما چه حال و هوایی داشت؟
شروع داستاننویسی انقلاب برای ما همراه با شور و هیجان بود اما با شروع جنگ تحمیلی بسیاری از ارادهها و ایدهها به سمت نوشتن داستان جنگ رفت. جنگ هم مفهوم غنی، انسانی و جهانشمولی داشت که نویسندگان را به سمت خود جذب میکرد. لذا 8سال نوشتن درباره جنگ، بسیاری از نویسندگان نسل پس از انقلاب را که دوست داشتند درباره انقلاب بنویسند، از موضوع انقلاب دور کرد. داستان انقلاب، سالهایی پس از جنگ گامهایی برداشت و عدهای پس از پایان جنگ تحمیلی شروع به نوشتن داستان انقلاب کردند. از سوی دیگر هر چه زمان جلوتر میرفت و ما از انقلاب فاصله میگرفتیم، تمایل و علاقه نسبت به نوشتن داستان درباره انقلاب حتی میان نویسندگان نسل انقلاب هم کم میشد.
اوج داستان انقلاب از نگاه شما کجاست؟
شاید 20- 10سال اخیر تمایل و گرایش به نوشتن داستان انقلاب میان نویسندگان، چه نویسندگان نسل نخست انقلاب و چه نویسندگان نسل دوم و سوم انقلاب، نضج گرفت. دلیل آن هم جریانی بود که در حوزه هنری راهافتاد و به گمانم بخش قابلتوجهی از آن جریان را باید مدیون امیرحسن فردی باشیم که جشنواره داستان انقلاب را راهاندازی کرد. جشنواره داستان انقلاب حتی پس از مرحوم فردی هم قرص و محکم ادامه یافت و بسیاری از نویسندگان را ترغیب کرد که درباره انقلاب بنویسند و این همزمانی ماهیت و هویت خودش را نشان داد که تطهیر رژیم پهلوی بهطور جدی در دستور کار بسیاری از رسانههای خارجی قرار گرفت؛ تطهیر به این معنا که پرسش بزرگی را مطرح میکردند که با این همه گرفتاری و مشکلاتی که جامعه ایران دارد، شما پدر، مادر و پدربزرگ چرا سال57 انقلاب کردید؟ این سؤال بزرگ نیاز به پاسخ بزرگی داشت. شاید در قالب آن جشنواره یا علایقی که نویسندگان داشتند، میخواستند به این پرسش پاسخ دهند که چرا سال1357 انقلاب کردیم. به همین دلیل ادبیات انقلاب در این دوره شکل گرفت و نقش ساواک در سرکوب آزادیخواهان و سرکوب مطبوعات و مبارزههای سیاسی آن دوران که مخالفان رژیم داشتند، به شکل برجسته در ادبیات داستانی بازتاب یافت. اگر بخواهیم نام ببریم، داستاننویسانی مانند داوود غفارزادگان و محمدعلی علومی، داستانهایی درخشان در این زمینه نوشتند. حتی رضا براهنی که جزو نویسندگان نسل انقلاب نبود، در این زمینه چند جلد کتاب نوشت. به همین روی میتوانیم بگوییم که در این دوره ادبیات انقلاب جان تازهای گرفت و حرکت تازهای را پس از سالها در پیش گرفت و این داستانها نوشته شده و نوعی اعادهحیثیت برای نویسندگان نسل انقلاب بود که چرا سال1357 انقلاب کردند.
شاخصترین رمانتان بهزعم خودتان در این زمینه کدام است؟
رمان نوجوانان «روایتی ساده از ماجرایی پیچیده» مربوط به آن دوران است که برای نوجوانان نوشته شده است. یا رمان «دو روایت از یک عکس» که به اواخر عمر رضاخان و اوایل دوره محمدرضا پهلوی مربوط میشود. این رمان دقیقا به این نیت نوشته شد که به نسل جوان مطلبی منتقل کند و عنوان شود که آن انقلابی که سال57 شد، دلیل و برهان داشت، نمیتوانیم عملکردهای رژیم پهلوی را تطهیر کنیم و بگوییم که انقلاب اتفاقی بیهوده بود. به گمانم چنین نیست. به هر حال از هر سو که بنگریم، وظیفه ادبیات داستانی این است که چنین پیامهایی را به نسل جوان منتقل کند و تصاویر آن دوره را به شکل روشن و داستانی شده به نسل جوان نشان دهد.
یکشنبه 10 بهمن 1400
کد مطلب :
152331
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/XD4Ko
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved