علاقه به کتاب و اهمیت سیستم آموزشی
نویسنده:آتله هتلند
مرجان آقبلاغی-مترجم
معمولا همه بچهها کتاب را دوست دارند. کتابهای عکسدار، رنگی، داستان، شعر و لالایی برای آنها جذابیتی به اندازه یک اسباب بازی دارد. کودکان نوپا دنیای عجیب و شگفتآور کتابها را دوست دارند و این علاقه حتی تا سالهای اولیه مدرسه نیز همراه آنهاست اما یادگیری یا فراموشی این عادت پسندیده بستگی به عوامل بیرونی خواهد داشت. عشق به کتاب را میتوان به کودکان تا زمان مدرسه آموخت اما نمیتوان در آنها نهادینه کرد؛ چرا که در سالهای مدرسه بچهها تغییر میکنند و توجه کمتری به کتابها نشان میدهند، گرچه این درباره همه صدق نمیکند. البته در این امر قصور از بچهها نیست بلکه کوتاهی از سیستم رقابتی مدارس است. در مدارس به کتابهای غیرآموزشی بهطور ناخواسته، بهعنوان یک سرگرمی نگاه میکنند نه تکلیف. در مدرسه ناخواسته به بچهها یاد میدهند که نقش آنها بهعنوان دانشآموز انجام تکالیف مدرسه است. با این روش، غیرمستقیم رفتار مثبت را در کودکان سرکوب کرده و یادگیری کلیشهای و اجباری را به آنها میآموزیم. به همین دلیل بیشتر سیستمهای آموزشی مدارس هیچ جذابیتی برای کودکان ندارند. بچهها متغیرند و این طبیعت و بخشی از رشد آنهاست. بسیاری از والدین میخواهند به زور علاقه به ادبیات را در کودکانشان بهوجود بیاورند، چرا که اغلب برخی از کتابها و مجلات را تأیید نمیکنند و همین اجبار عشق به مطالعه را در کودک سرکوب میکند. چرا که در انتخاب علاقهاش اختیار ندارد. در این موارد نباید موشکافانه برخورد کرد. هیچیک از ما تنها ادبیات آموزنده را نخواندهایم و این امر با پیشرفت تکنولوژی و دسترسی به دنیای مدرن بیشتر اتفاق میافتد، چرا که دسترسی به تلویزیون، اینترنت و فیلم بیشتر شده که ممکن است رسانههای زیان آوری باشند. اما اگر منطقی فکر کنیم به این موضوع پی میبریم که اگر تنها نشانههای مثبت در زندگی وجود داشته باشد ناخودآگاه همه مثبت میشویم و این مهم است که با وجود مثبتها و منفیها باز هم ما مثبت باشیم. بسیاری از افراد اوقاتشان را با تماشای تلویزیون، گوش دادن به رادیو و انجام کارهای غیرضروری میگذرانند و اگر دوست داشته باشند کتاب میخوانند. این لزوما بد نیست اما کتاب بهعنوان یکی از لوازم ضروری زندگی است که نهتنها جنبه سرگرمی دارد بلکه بسیاری از ویژگیهای مثبت را برای افراد به ارمغان میآورد.
بسیاری از دانشجویان کتابهای درسیشان را بسیار خوب میخوانند اما هنوز برای آنها این مطلب جا نیفتاده که باید در کنار خواندن کتابهای درسی کتابهایی مرتبط با رشتهشان را نیز تهیه کنند و آنها را بخوانند تا در این رشته تخصص پیدا کنند یا یک شخص با شغل مشخصی که دارد کتابهایی در زمینه کاریاش بخواند تا بیشتر در آن زمینه مهارت پیدا کند. در واقع این بهدلیل آن است که هیچیک از ما هنوز عشق به مطالعه را پیدا نکرده و مفهوم آن را نمیدانیم. عشق به مطالعه یعنی اینکه مطالعه بهعنوان یکی از لوازم لذتبخش زندگی بهکار برود و درصورتیکه یک روز انجام نشود (مانند نوشیدن چای) شخص احساس کمبود و کسالت کند. تحقیقات نشان داده که مردها بیشتر از زنها علاقهمند به مطالعه هستند. سیستم آموزشی مدارس و دانشگاهها در هر جای جهان هنوز به آن حدِ رشد و شکوفایی نرسیده که از دانشآموزان خوانندگانی مشتاق بسازد. همین امر باعث شده در کشورهای عقب مانده یا در حال توسعه کارهای فرهنگی جایگاه بسیار پایینی داشته باشد. بنابراین والدین باید بدانند اگرچه عشق به کتاب و مطالعه را میتوان از همان سالهای کودکی در فرزندانشان بهوجود بیاورند اما بیشترین عاملی که میتواند موجب نهادینه کردن این عادت در کودک باشد سیستم آموزشی است.
منبع:نیشن نیوز