خداحافظی با کارگردانی
بهروز افخمی که پیشتر، از مرگ سینما گفته بود حالا میگوید ترجیح میدهد دیگر فیلم سینمایی نسازد
مسعود پویا- روزنامهنگار
کارگردانی که ۳ دهه پیش با فیلم «عروس» منادی دورانی تازه در سینمای ایران شده بود، حالا میگوید که دیگر قصد ندارد بهعنوان کارگردان در سینما فعالیتی داشته باشد. افخمی در گفتوگوی مفصلی که دیروز ایسنا منتشرش کرد بار دیگر بر تمام شدن دوران سینما تأکید کرد و فعالیتش در سینمای ایران بهعنوان کارگردان را تمام شده دانست: «فکر میکنم «فرزند صبح» بهترین فیلمی است که ساختهام و دوست دارم این آخرین فیلم من بهعنوان کارگردان سینما در ایران باشد. شاید اگر عمری بود در خارج از کشور فیلم سینمایی برای پخش جهانی و عرضه در پلتفرمها میسازم که فکرهایی هم از این بابت دارم، اما در سینمای ایران دوست دارم با همین «فرزند صبح» کارگردانی را تمام کرده باشم.» البته فرزند صبح که نسخه مورد تایید کارگردان به تازگی در جشنواره عمار به نمایش در آمده است، آخرین فیلم افخمی نیست و او پس از این فیلم، «سن پطرزبورگ»،
«آذر شهدخت، پرویز و دیگران» و روباه را هم کارگردانی کرده است. بهروز افخمی که روزگاری با فیلمهای جریان سازش شناخته میشد حالا سالهاست که بیشتر با اظهارنظرهای جنجالیاش در یادها مانده است. کارگردانی که در جوانی مدیر گروه فیلم و سریال شبکه یک شد. سریال «کوچک جنگی» را که ابتدا ناصر تقوایی کارگردانش بود، ساخت و همین سریال سر آغاز حضورش در سینمای ایران شد.
دهه ۷۰، جریانسازی
در بهمن ۱۳۶۹ و در یکی از ملتهبترین ادوار برگزاری جشنواره فجر، «عروس»، چشمها را خیره کرد. در تابستان ۱۳۷۰ وقتی فیلم عروس رکورد گیشه را شکست، بهنظر میرسید سینمای ایران با خداحافظی از دهه ۶۰، آماده ورود به دورانی تازه شده است. ستارگان جوان عروس، فیلمبرداری اسکوپ، نمایش عشق و پیوند میان کهن الگوهای سینمای عامهپسند با تکنیک آمریکایی، به همراه درک از تحولات زمانه، فیلم و سازندهاش را بر صدر نشاند. افخمی وقتی فیلم ناتمام شهریار بحرانی را در دست گرفت و کمدی فانتزی «روز فرشته» را تحویل داد، بیش از هر صفت دیگری به حرفهای بودن شهره شد. حتی فیلم شکست خورده «روز شیطان» هم دوستدارانی داشت و عدهای به جاهطلبی افخمی در اقتباس از رمان فورسایت و فیلم زینه مان اشاره کردند. از دل همین جاهطلبی و اعتماد به نفس بود که فیلم ناتمام علی حاتمی درباره تختی به یک فیلم نوآر تبدیل شد و بعد با «شوکران» افخمی به اوج قله موفقیتهای سینماییاش دست یافت. در روزهایی که بهروز افخمی با رأی مردم تهران نماینده مجلس ششم شده بود، شوکران توجه سینماروها را بهخود جلب کرد. در انتهای دهه ۷۰ او یکی از موفقترین و حرفه ایترین کارگردانهای سینمای ایران بود.
دهه 80، خبرسازی
اقتباس از رمان ستایش شده جعفر مدرس صادقی یکی از عجیبترین کارهایی بود که امکان داشت کارگردان شوکران انجامش دهد. فیلم «گاوخونی» در نقطه مقابل تجربیات قبلی سازندهاش یک فیلم جشنوارهای ملالآور از کار درآمد و بعد از آن افخمی گفت میخواهد قیصر کیمیایی را با بازی بهرام رادان بازسازی کند. فیلمی که هرگز ساخته نشد. درست مثل بازسازی «تنگسیر» با بازی حمید فرخنژاد که آن هم جلوی دوربین نرفت. بعد از آن پروژه فرزند صبح جدی شد و بعد از جنجال و حاشیه فراوان جلوی دوربین هم رفت. فیلمی که تولیدش سالها طول کشید و در انتهای دهه 80 مجموعهای ویرایش نشده از آن در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. پیش از آن از افخمی کمدی سن پطرزبورگ اکران شده بود؛ آخرین فیلم موفق او در گیشه در آخرین سال دهه 80 اکران شد.
دهه 90، حاشیهسازی
بهروز افخمی در دوران حضورش در کانادا فیلمی ساخت که در یکی از بخشهای جنبی جشنواره فجر هم به نمایش درآمد. بعد سراغ رمان همسرش رفت و آذر، شهدخت... را ساخت که به شکلی غافلگیرکننده سیمرغ بهترین فیلم جشنواره فجر را گرفت ولی کمتر کسی آن را فیلمی موفق نامید. بعد از آن هم تریلر روباه تاکنون آخرین فیلم افخمی بوده است. فیلمی که در گیشه شکست خورد و منتقدان هم اعتنایی به آن نکردند. افخمی در سالهای بعد در تلویزیون سریال ساخت. مجری هفت شد و بیشتر در تلویزیون حضور یافت و هر چه گذشت بیشتر و بیشتر از سیمای یک کارگردان سینما فاصله گرفت: «تهیهکنندگی و کارگردانی سریال را کنار نمیگذارم فقط کارگردانی سینما را در ایران نمیخواهم ادامه دهم، چون وقتی میگویم سینما دیگر نمیتواند هیجانانگیز و دورانساز باشد، طبیعتاً خودم اگر به آن اعتقاد دارم، باید نخستین کسی باشم که به آن عمل میکنم. در نتیجه فکر میکنم ممکن است سریال بسازم و حتی ممکن است تئاتر اجرا کنم، اما برای کارگردانی سینما فکر میکنم «فرزند صبح» پایان خوبی است بهخصوص آنکه روی پرده هم خیلی جلوه دارد.»
اینکه اکران فرزند صبح میتواند پایانبندی مناسبی برای کارگردانی افخمی باشد، نکتهای قابل بحث است. نکته مهمتر اما، فاصله گرفتن کارگردانی موفق از حرفه اصلیاش(فیلمسازی) و در نهایت به آخر خط رسیدنش است.