• یکشنبه 29 مهر 1403
  • الأحَد 16 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 20
یکشنبه 26 دی 1400
کد مطلب : 150968
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/NkqQL
+
-

روح خانه

مان
روح خانه

شیدا اعتماد

رابطه‌ای که انسان با خانه‌اش دارد، با هیچ شیء یا مکان دیگری ندارد. خانه برای ما زنده است. جزئی از زندگی ماست، آنچنان که اعضای خانواده‌مان هستند. خانه، روحی دارد که وقتی در آن ساکن می‌شوی، به جریان درمی‌آید. برای همین ترک کردن خانه‌هایی که دوست‌شان داشته‌ایم سخت است؛ برای اینکه رابطه‌ای عمیق بین ما و خانه به‌وجود می‌آید.
اگر از من بپرسید خانه کجاست می‌گویم خانه جایی است که به آن برمی‌گردیم. همین «برگشتن» تفاوت آن با بقیه مکان‌هاست. ما همیشه به خانه برمی‌گردیم. چیزی که امید را در ما زنده نگه‌می‌دارد همین است. همین «برگشتن» پیاپی. از شهر شلوغ، از خیابان‌های بارانی، از سر کاری طولانی و خسته‌کننده، از سفری دلپذیر حتی.
نوع ارتباطی که هر کسی با خانه‌ا‌ش دارد برای افراد مختلف متفاوت است. برای خیلی‌ها خانه استراحتگاهی است در انتهای روز. برای بعضی‌ها پناهگاهی ا‌ست برای فرار از ناخوشایندی‌های زندگی. اگر از افراد مختلف در مورد خانه و تعریفش بپرسیم تعریف‌های مختلفی می‌شنویم و همه‌شان هم درست هستند. چون خانه برای هر شخصی با توجه به نیازها و روحیات خودش معنی می‌شود.
اما آن چیزی که در همه اینها مشترک است آن «برگشتن» و «امید برگشتن» به خانه است. اگر خانه‌مان را دوست داشته باشیم، در آن احساس امنیت کنیم و اگر از زندگی با همخانه‌هایمان دلخوش باشیم چه چیزی خوشایندتر از برگشتن به خانه می‌تواند باشد؟ وقتی که شلوغی روز به اوج می‌رسد، وقتی که خستگی پنجه‌هایش را در تن آدم فرو می‌کند، فقط خانه و فکر خانه است که می‌تواند ادامه راه را ممکن کند. برای همین‌هاست که می‌گویم خانه روحی نامرئی دارد که در ما جاری است؛ روحی که با ما پیوند خورده است و از طریق ارتباط با ما، ساکنان خانه، بزرگ می‌شود و اوج می‌گیرد.
برای همین دیدن خانه‌های خالی غم‌انگیز است. مانند یک جسم بی‌جان می‌مانند. تهی از هیاهو، تهی از خنده و تهی از حس برگشتن و صدای چرخاندن کلید در قفل و دستی نوازشگر که غبار را از چهره‌شان پاک کند. خانه‌های خالی صبورانه در انتظار انسانی هستند که روحش را با آنها شریک شود و از راه‌های رفته بسیار بالاخره به آنها برگردد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید