مورینیو در مسیر کیروش
چرا سرمربی پرافتخار پرتغالی همچنان بهکار پرفشار در عرصه باشگاهی ادامه میدهد؟
فاتح تریم چهارمین دورهاش در گالاتاسرای را به بدترین شکل به پایان برد. این سرمربی مشهور 68ساله پس از شکست یک بر صفر مقابل گیرسوناسپور تیمش را با 27امتیاز از 20بازی به رده دوازدهم جدول برد و به همین دلیل اخراج شد. ژوزه مورینیو که با 2تیم مختلف قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را تجربه کرده و به افتخارات زیادی در رئال مادرید، چلسی، پورتو، اینتر و حتی منچستریونایتد دست یافته، حالا یک مربی بازنده است. او در تاتنهام و آاسرم هیچ دستاوردی نداشته و از همه باشگاههای آخر خود اخراج شده است. ماسیمو آلگری پرافتخار در بازگشت به یوونتوس نتوانسته نتایجی در حد آندرهآ پیرلوی تازهکار بهدست بیاورد. مائوریتسیو ساری، کلود رانیری، فاتح تریم، مورینیو و آلگری انگار یکجای کار را اشتباه کردهاند. در این سنوسال کار روزانه و فعالیت در عرصه باشگاهی شاید جواب ندهد. مورینیو کسی است که دستش کاملا رو شده و تاکتیکهایش برای همه آشناست. شاید او و دیگران بهجای ادامه دادن در فوتبال باشگاهی، بهتر باشد رده ملی را تجربه کنند.
همین حالا مورینیو میتواند فدراسیونهای فوتبال کشورهایی مثل چین، روسیه، مصر، کلمبیا، سوئیس، لهستان، پرتغال و حتی ایران را به خدمت خود درآورد. نامی به بزرگی او میلیونها دلار ارزش دارد. برای کشوری مثل چین که غیر از فوتبال در همه ورزشهای دیگر افتخارات جهانی و بینالمللی دارد، مهم نیست که تیم ملی فوتبالش به جام جهانی راه نیابد. مورینیو میتواند سالی مثلا 20میلیون دلار از این کشور بگیرد و در طول سال تیمش را برای 10 یا نهایت 12بازی آماده کند. اگر دستاوردی بود، مورد تمجید قرار میگیرد و اگر شکستی رخ داد، او میتواند سرش را بالا بگیرد و به آنها طعنه بزند که در 40 یا 50سال پیش هم هیچ برد بزرگی نداشتهاند. نسبت به کاری که الان میکند و وادار میشود در کنفرانسهای مطبوعاتی پیش و پس از هر بازی حاضر شود و تیمش را برای هر 3 روز یکبار مسابقه آماده کند، کار کردن در تیم ملی تقریبا حالت بخور و بخواب دارد. او میتواند مثلا 4سال در چین بماند و با پایان قراردادش یا برکناریاش تیمی در آفریقا بگیرد. از سوئیس و لهستان کسی انتظار قهرمانی در هیچ تورنمنتی ندارد ولی در تیم ملی پرتغال فشار زیادی وجود دارد. مورینیو امسال نسبت به پائولو فونسکا در همین بازه زمانی در فصل گذشته 8 امتیاز کمتر بهدست آورده و در 9بازی از 21بازی شکست خورده که بیشترین تعداد باخت رم در 43سال اخیر بوده است. در رم کسی انتظار ندارد تیم هر فصل جام بیاورد اما چنین عملکردی هم قابلتحمل نیست. از فونسکا ایراد میگرفتند که در بازیهای بزرگ برنده نیست اما او حداقل بلد بود بازیهای کوچک را تضمینی ببرد. برای فرار از چنین مقایسههایی و چنین فشارهایی، شاید بهتر باشد مورینیو راهی را در پیش بگیرد که هموطن و همکارش یعنی کارلوس کیروش سالهاست در آن مسیر حرکت میکند؛ کار در تیمهای ملی. گواردیولا هم اعلام کرده که منچسترسیتی آخرین تیم باشگاهی اوست و این سرمربی میخواهد فعالیت خود را در عرصه ملی ادامه دهد. زیدان هم با وجود پیشنهادهایی که در این چند ماهه از منچستریونایتد، پاریسنژرمن و حتی نیوکاسل داشته، ترجیح داده همه آنها را نادیده بگیرد و منتظر پایان دوره دیدیه دشان در تیم ملی فرانسه بماند. او در رئال مادرید 3جام پیاپی در لیگ قهرمانان و 2لالیگا و درمجموع 12جام آورد اما همواره زیر فشار انتقادات بود. در تیم ملی که هر 2سال یکبار یک تورنمنت مهم وجود دارد، این فشارها کمتر است؛ حتی اگر کار در تیم ملی پرمهره و پرافتخار فرانسه باشد.