• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
شنبه 27 آذر 1400
کد مطلب : 148379
+
-

مستند نیمه‌‌بلند «تکیه دولت»

میراثی که دیگر پیش چشمان ما نیست

محمد احسان مفیدی- روزنامه‌نگار


 وقتی تجددخواهی پهلوی در سال1325 دستور داد آنچه از بزرگ‌ترین نمایشخانه تمام اعصار ایران به جامانده بود را تخریب کنند، نه‌تنها آیندگان را از دیدن یک بنای معظم محروم کرد، بلکه جایگاه قریب به 80سال فرهنگ و هنر خاص ایرانی را از صحنه‌ روزگار برداشت. تکیه دولت، نه فقط یک تماشاخانه‌ آیینی، بلکه شاهدی بر مهم‌ترین رخدادها از عهد ناصری به این سو بود؛ از فرمان قتل ناصرالدین شاه و مجلس ترحیم مظفرالدین شاه تا برپایی مجلس مؤسسان و آغاز عصر پهلوی و ... . علیرضا قاسم‌خان، پژوهشگر و کارگردان باسابقه، مستند نیمه‌بلند «تکیه دولت» را با بهره‌بردن از هرآنچه درباره‌ این بنای تاریخی که یکی از نمادهای تهران ناصری است، ساخته. عکس‌ها، نقشه‌ها، نامه‌ها و دستخط‌ها و حتی چند فریم باقی مانده از مظفر‌الدین شاه در کنار پویانمایی از بنا، جامع‌ترین اطلاعات را درباره متن و زیرمتن تکیه‌ همایونی دولت به مخاطب ارائه می‌دهند. اندکی شخصیت‌‌پردازی موقع نقل‌قول‌ها در گفتار متن و استفاده خوب و به‌جا از موسیقی آرشیوی باعث شده تا اثر از یکنواختی فاصله بگیرد و مخاطب را پای خود نگاه دارد. آنچه مهم است اینکه پرداختن به میراث فرهنگی به نحو درخور و شایسته موضوع، یکی از اهداف مستندسازی است؛ چه اینکه این میراث دیگر پیش چشمان ما نیست و ما به واسطه همین تصاویر است که یاد آنچه داشته‌ایم را در دل زنده نگه‌می‌داریم. یاد تکیه دولت را... .

 مستند کوتاه «آشیانه خالی»
وداع با آشیانه خالی


  نوشتار ابتدایی فیلم از بحران سالمندی می‌گوید؛ از اینکه زمانه فرق کرده و فرزند دیگر مثل قبل به پدر و مادرش دلبسته نیست؛ از اینکه کسانی که باید بر صدر خانه بنشینند را در خیابان رها می‌کنند و گاهی به جایی به امانت می‌سپرند. مستندساز صادقانه می‌گوید که اول برای ساختن یک فیلم تبلیغی به خانه سالمندان رفته و بعد که اوضاع را اینگونه یافته، دست به‌کار تولید مستند اجتماعی «آشیانه‌ خالی» شده است و همان ابتدای کار می‌گوید که عنوان فیلم عنوان یک سندروم روانی است. سندرومی که پدرها و مادرها پس از رفتن بچه‌ها از خانه به آن دچار می‌شوند. مستندساز 2سوژه‌ اصلی دارد؛ یک پدر و یک مادر که از قضا هر دو دبیر بوده‌اند و بنا به مشغله‌ زیاد فرزندان خودشان را به خانه‌ سالمندان سپرده‌اند. طبیعی است که ابتدا و در ظاهر امر گله‌ چندانی نداشته باشند اما کافی است کمی پیش برود که بهت ناشی از کنار گذاشته شدن را در لابه‌لای کلماتشان بیابیم. تعامل بیانی فریبا عرب به‌عنوان مصاحبه‌کننده و کارگردان مستند با سوژه‌ها، به پیش رفتن مفاهیم مدنظر او کمک می‌کند و ما را جمله به جمله جلو می‌برد تا بفهمیم که چه بر سرمان خواهد آمد اگر مراقب آنچه اکنون هستیم نباشیم. ضربه‌ نهایی به مخاطب وقتی می‌خورد که دریابد تنها پس از چند سال اتاقی که مصاحبه‌ها در آن ضبط شده دست‌به‌دست شده و دیگر هیچ نشانی از آقای حدادی و معصومه خانم نیست و تأسف‌بارتر اینکه فرزندانشان حتی برای گرفتن تصاویر آنها هیچ علاقه‌ای از خود نشان نداده‌اند. همین‌قدر تلخ و باورناپذیر با آشیانه‌ خالی وداع می‌کنیم.

مستند کوتاه «سایه باد»
مصایب زنان کپرنشین


 «سایه باد» را فرهاد درودگر ساخته و در 13دقیقه همه‌ مصایب زنان کپرنشینی که تمام دارایی‌شان مرغ‌هایی است که از بی‌دانه ماندن، حال خوشی ندارند را روایت می‌کند. مردها به چوپانی رفته‌اند و برای تماس گرفتن با کسی که دانه می‌آورده باید سرکوه رفت. دختر خانواده که از کوه برمی‌گردد بر سر یک دوراهی است: امید زنان روستا را نامید کند و بگوید که دانه‌ای در کار نیست یا دروغ بگوید و امیدشان را نکشد. «سایه باد» روایت جمع و جوری است، همه‌‌چیز به‌ویژه رنگ اثر در خدمت این است که ما رنج این مردمان را حس کنیم، دردشان را بفهمیم و بدانیم که همیشه، خودشان از عهده مصایبشان برآمده‌اند.

مستند کوتاه «آب. باد. خاک. نان»
غیرت مردی که ۸ ساله است

 کودکان مرزها را نمی‌فهمند، مثلاً ابوالفضل هرچند که دستانش مثل باقی بچه‌ها معمولی نیست اما با همه‌ غیرت و قوت 8سالگی‌اش، مرد خانه می‌شود و به امور گاو و مرغ و باغشان می‌پردازد یا ستایش که هر روز با مادرش از خانه‌های فقیرتر آن‌سو می‌آید و به ابوالفضل و مادرش کمک می‌کند. این سو ابوالفضل به مدرسه رفته و مداد را با هر سختی‌ای که شده ولو اینکه با دو دست به‌کار می‌گیرد و انشایی می‌نویسد درباره‌ ستایشی که آن سو است و شناسنامه ندارد و نمی‌تواند به مدرسه برود. گروه مهدی زمانپور‌کیاسری به‌عنوان کارگردان، حسن سیدی‌پریشان تصویربردار و سمیه زراعت‌کار تهیه‌کننده، که قبلاً هم با مستند تحسین شده «مشتی اسماعیل» خود را به مخاطب جدی فیلم‌های مستند نشان داده بودند، این بار هم توانسته یک محصول چندوجهی تولید کند و ما را با نشان دادن روزمرگی‌های شخصیت‌هایی باورپذیر با مسئله‌ای بغرنج و حل‌نشده مواجه کنند.

این خبر را به اشتراک بگذارید