گفتوگو با هادی آفریده، کارگردان مستند «کاریز»
روایت کارزاری هزارانساله برای آب
ملیکا نصیری- خبرنگار
هادی آفریده نامی آشنا در حوزه سینمای مستند ایران است و همواره در آثار مستند خود دغدغههایی مهم و قابلتامل را به ترسیم میکشد. او که در سال 1363متولد شده است، سینماگری مستقل به شمار میآید که تجربه ساخت مستندهایی همچون «کامیون آبی»، «صف سلام»، «باشگاه حیوانات»، «افوس، کوچ فراموشی»، «نوروز به سبک تهران»، «فرزندان باغچهبان»، «کودکی رنگپریده»، «درخت فراموش شده»، «خاطره نیآوران» و... را در کارنامه خود دارد که در جشنوارههای مختلف موردتحسین قرار گرفتهاند و فیلم مستند «چنارستان» از آثار او در هشتمین جشنواره «سینماحقیقت» رکورددار نامزدی جوایز شد و 3جایزه اصلی جشنواره را کسب و از آن خود کرد. هادی آفریده امسال با مستند «کاریز، قصه آب» در بخش «مستند کوتاه» پانزدهمین دوره از جشنواره سینماحقیقت شرکت کرده است. پیشتر آفریده مجموعه مستند «رگهای آبی زمین» را در 5قسمت با موضوع قناتهای ثبت جهانی یونسکو در استانهای یزد و اصفهان و همچنین 2مستند «کامیون آبی» و «باغ بلوچی» را درباره تنشهای آبی استان سیستانوبلوچستان تهیه کرده بود و این تازهترین اثر مستند او در این گونه است. در خلاصه داستان این مستند آمده است: «هر سال در ایران حدود هزار رشته قنات خشک میشوند! زنگ خطر نابودی قناتها، که راز پایداری تمدن ایرانیان به آنها وابسته است، به صدا درآمده است». مستند کاریز، قصه آب، سال گذشته موردحمایت کمیسیون ملی یونسکو ایران قرار گرفت و این موضوع میتواند خودش به تنهایی برای تماشای این فیلم انگیزه ایجاد کند.
از همین رو با هادی آفریده درباره این مستند و تازهترین حضورش در جشنواره سینماحقیقت گفتوگو کردهایم.
کاریز، قصه آب تازهترین مستند شماست که بار دیگر در حوزه مستندهای زیستمحیطی آن را ساختهاید. این بار از چه زاویهای به این موضوع که دغدغه شخصی خودتان نیز هست پرداختهاید؟
باید بگویم که این مستند محیطزیستی به داستان شکلگیری تمدنهای آبی و ساخته شدن نخستین قناتها در ایران میپردازد که پژوهشی درباره این موضوع، دریچهای از تمدن چندین هزارساله سرزمین ایران را پیش چشم مخاطب ترسیم کرده و مهندسی بومی ایرانی را با زبانی انتزاعی به تصویر میکشد. از آنجا هم که کلمه «کاریز» اسم واژه فارسی «قنات» است، نام کاریز، قصه آب برای این مستند کوتاه انتخاب شد.
قطعاً بحران آبی موجود در کشور یک انگیزه مهم برای مستندسازی است. در این مستند با چه رویکردی با این بحران روبهرو میشویم؟
کشور ایران، کشوری خشک و بیآب است که از مدیریت صحیح آبی نیز بهره چندانی نبرده است. چنین مسائلی شرایطی را رقم زده که بخشهایی از دشتها خشک شوند و بسیاری از اقلیمهایی که پیشتر امکان سکونت در آنها فراهم بود، خالی از سکنه و غیرقابل سکونت باشند. نگاه من در این مستند راوی این وضعیت است.
ساختار و شیوه روایت در آثار شما همیشه بنمایه پژوهشی قوی داشته است. در این مستند چقدر به این اصل توجه کردید و تا چه حد از تجربههای پیشین خود در این زمینه بهرهبردهاید؟
من، پیش از ساخت کاریز، قصه آب، سریالی مستند بهنام رگهای آبی زمین را ساخته بودم. این مجموعه که در 5قسمت ساخته شده، داستان 5رشته قنات ایرانی است که ثبت جهانی یونسکو هستند. در نتیجه تولید این مجموعه که حدود 2سال زمان برد، پژوهشهای متعددی با محوریت موضوع «آب در ایران» انجام دادم و درباره رئوس چنین مبحثی به شناخت رسیدم. برایند این روند، باعث شد که تصمیم به ساخت یک فیلم مستقل مستند با شیوه بیانی متفاوت بگیرم. باید بگویم که این فیلم میتواند در زمره آثار «مستند تجربی» من جای بگیرد؛ زیرا کاریز، قصه آب بدون هیچ دیالوگی روایت میشود و قصهگویی تنها بر مبنای تصویر است. فیلم از ساختار و فرم روایت میانهنویس در4،5 فیلم بهره میبرد ولی عمده اطلاعات ارائه شده در فیلم، در خود سکانسها و براساس بار دراماتیکی است که چیدمان پلانها ایجاد کرده و از اینرو است که این اثر را فیلمی مستند تجربی میدانم.
این اثر مستند در کدام مناطق کشور فیلمبرداری شد و چه چالشهایی سر راه ساخت آن وجود داشت؟
مستند کاریز، قصه آب لوکیشنهای زیادی داشته است و در شهرهای کرمان (در استان کرمان)، یزد (در استان یزد)، شیراز (در استان فارس)، اصفهان و کاشان (در استان اصفهان) و چابهار (در استان سیستانوبلوچستان) فیلمبرداری شده است. درباره چالشهایی که سر راه تولید این مستند کوتاه وجود داشت، باید بگویم که به هر حال زندگی کردن امری است که همواره با چالش همراه است و هیچ مسیری تماما هموار نیست. به هر حال کار کردن با بودجههای کم، عوامل را در مسیر تولید با چالشهای کوچک و بزرگی روبهرو میکند که درنهایت باعث دور شدن از استانداردهای اولیه ذهنی و سطح مطلوبی میشود که کارگردان در وهله اول در ذهن خویش ایدهپردازی کرده است. اگر بخواهم به یک نمونه از این چالشها اشاره کنم، برای مثال، یکی از چالشهایی که داشتیم این بود که برای فیلمبرداری ناگریز بودیم به اعماق چاهها برویم و خاطرم هست که رضا تیموری، فیلمبردار این مستند، با یک طناب پوسیده تا عمق150یا 200متری زمین پایین میرفت تا تصویربرداری کند و سختیهای زیادی را متحمل شد. درنهایت، کار فیلمبرداری این مستند به سختی انجام شد و اگر ازخودگذشتگی تکتک عوامل نبود، هیچگاه کاریز، قصه آب به شکل امروزیاش ساخته نمیشد؛ درواقع نتیجه این مستند مرهون تلاش یک تیم همراه و حرفهای است.
کاریز، قصه آب قرار است برشی بر کدام قسمت از واقعیتهای موجود محیطزیستی در این سرزمین باشد و از چه منظرهایی میتواند با برشمردن دغدغههای آبی و محیطزیستی موجود، بر مخاطبان و کارشناسان اثرگذار باشد؟
واقعیت امر این است که عموم مردم ایران در تهران و شهرستانها با داشتن دغدغههای اجتماعی نسبت به مسئله کمآبی آگاهی دارند و واکنش نشان میدهند. لذا، امیدوارم که فیلم من و دیگر مستندهایی که به بحرانهای محیطزیستی میپردازند، موردتوجه مسئولان کلان مملکتی و همینطور نمایندگان مجلس قرار بگیرد. دیدهشدن این قبیل آثار توسط نمایندگان مجلس میتواند مسیر آگاهیرسانی برای ایشان را هموارتر کند تا با آگاه شدن نسبت به چنین معضلاتی در جهت رفع بحران، فعالیت کنند و از این مسیر گامی هرچند کوچک برای آبادانی هرچه بیشتر این مرز و بوم برداشته شود.
چه برنامههایی برای اکران و نمایش این مستند کوتاه در ذهن دارید؟
فیلم در پانزدهمین دوره از جشنواره سینما حقیقت اکران دارد و با دیگر آثار مستند به رقابت میپردازد. برای ادامه مسیر نمایش این مستند هم علیرضا شاهرخی مسئولیت پخش بینالمللی آن را بر عهده دارد و پس از این جشنواره برای شرکت دادن کاریز، قصه آب در فستیوالهای بینالمللی اقدام خواهیم کرد.
سالها تجربه حضور در رویداد تخصصی و بینالمللی سینمای مستند در کشور و بارها موفقیت در این جشنواره را در کارنامه دارید اما بهنظر میرسد که حضور تازهترین اثرتان در جشنواره سینماحقیقت، کماکان برای شما مهم و دارای جایگاه است. چرا این رویداد همچنان برایتان اهمیت دارد و به چه علت برای حضور مستند خود در جشنواره متقاضی میشوید؟
با مستند کاریز، قصه آب برای بار دوازدهم، سیزدهم یا چهاردهم است که در این رویداد مهم سینمایی حضور پیدا میکنم. جشنواره سینماحقیقت به اعتقاد من نتیجه سالها ممارست، کوشش و تلاش از جانب هنرمندان و همینطور نگاه حرفهای تکتک افرادی است که در جایگاههای متفاوت این جشنواره، با دل و جان خود، فداکارانه کار کردهاند و همچنین نگاه تیزبینانه مستندسازانی که آثار خود را به این فستیوال ارائه دادهاند.
تجربه حضور در دورههای قبل را چگونه ارزیابی میکنید و چه انتظاری از دوره پیشرو دارید؟
من در ادوار متفاوت جشنواره سینماحقیقت، اتفاقات عجیب و غریب بسیاری را از سر گذراندم و تجربیات منحصربهفرد، جالب و تلخ و شیرین بسیاری دارم. دوست دارم اظهار امیدواری کنم که در این دوره براساس سطح کیفی آثار و آنچه در دل ساختار خود مستندها وجود دارد، تقسیمبندی جایزههای جشنواره عادلانه و به حق صورت بگیرد. البته من هیچگاه فیلم خودم را برای جایزه گرفتن به این فستیوال ارائه ندادهام و هدفم اخذ تندیس و جایزه نیست اما امیدوار هستم که جایزهها به آثاری که استحقاقش را دارند، اختصاص داده شود.
با توجه به اشارهای که به سالها ممارست برای برپایی سینماحقیقت میکنید، به عقیده شما برگزاری این رویداد چقدر میتواند برای اعتلا و رونق حوزه مستند مؤثر باشد؟
جشنواره سینماحقیقت، چکیده تولیدات یک سال سینمای مستند را اکران میکند و فستیوالی بسیار درخور، آبرومند و حرفهای است اما طبیعتا نمیتوان چه از جشنواره سینماحقیقت و چه از هر جشنواره دیگری انتظار جادو یا معجزه داشت. جشنوارهها و فستیوالهای سینمایی تریبونی برای اکران و دیده شدن گزیدهای از آثار هر حوزه هستند. من فکر میکنم که بخش عمدهای از آثار مستند نیاز به اکران تلویزیونی دارند و اصلا خاستگاهشان تلویزیون است و باید در آن بستر دیده شوند اما در زمانهای که آثار مستند در تلویزیون به سختی کنداکتور پخش میگیرند و شرایط نمایش برای بسیاری از آنها حتی فراهم نمیشود، جشنواره سینماحقیقت با اکران آثار مختلف میتواند نقشی بسیار مهم و قابلاتکا داشته باشد و بارقهای از امید را به دل هنرمندان این حوزه بپراکند.
برای بهبود وضعیت حاکم در سینمای مستند و کمک به رشد و اعتلای این حوزه چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
واقعیت امر این است که متأسفانه در حوزه سینمای مستند ما، زیرساخت حرفهای، بودجه و شیوه مدیریت صحیحی در طول دههها وجود نداشته است. کیفیت پخش در حوزه مستند زمانی بهبود پیدا میکند که نگاه درستی نسبت به این حوزه مهم و تأثیرگذار شکل بگیرد. به زبان سادهتر حرف من این است که نگاهی که به حوزه مستند حاکم است، نباید رویکردی شبیه به دورچین غذا باشد؛ زیرا حوزه مستند خودش غذای اصلی و اصل است و به هیچوجه نباید به حاشیه رانده شود؛ درواقع باید بحث تولید نظام و ساختار حرفهای تهیهکنندگی در سینمای مستند ما شکل بگیرد و بهوجود بیاید، ضمن اینکه مدیریت صحیحی در سطح کلان برای این حوزه باید بهکار گرفته شود که با رویکردی درست و برداشتن گامهایی محکم و استوار برای اعتلای هر چه بیشتر و روزافزون حوزه مهجور مستند، تلاش شود. امیدوارم جشنواره که محل برگزاری این رویداد سینمایی است، مکانی باشد که محیط آن قابلیت پاتوق فرهنگی شدن را داشته باشد. این مسئلهای مهم است و باید بدانیم که «فرهنگ» مقولهای محترم است و نمیتوان در هر مکانی جشنواره فرهنگی برگزار کرد.