سعید مروتی - روزنامهنگار
1- بعد از گذشت بیش از یک سالو نیم رکود کامل که تقریبا نه اکرانی در کار بود و نه عملا سینمایی، مدتی است شرایط تغییر کرده است. سایه کرونا از سرمان نه محو، که کمرنگ شده است. بعد از 2نوبت واکسیناسیون، پروژه عادیسازی به شکل جدیتری دنبال میشود و یکی از نتایجش اکران به نسبت پررونق پاییزی است. البته اگر آمار گیشه و تعداد تماشاگران پاییز ۱۴۰۰ را با پاییز ۱۳۹۸ مقایسه کنیم میبینیم هنوز فاصله بسیار است ولی اگر دامنه قیاس را با وضعیت کرونایی تراز کنیم متوجه میشویم که بعد از فترت و برهوتی تمامعیار، نمبارانی زده که همین هم امیدبخش است. سینمای ایران کمکم دارد مخاطبانش را باز مییابد؛ مخاطبانی که قبل از کرونا هم تعدادشان به نسبت جمعیت کشور خیلی بالا نبود ولی همین سینماروهای تقریباً ثابت، رزق و روزی سینماییها را تامین میکردند. در این مدت تعداد زیادی از کارکنان سالنهای سینما، بیکار شدند. سرمایههای بسیاری راکد ماند و جز عدهای که به سمت سریالهای نمایش خانگی شیفت کردند، خیلیها بیکار ماندند. روشنشدن چراغ اکران حتی با همین سوسویی که میزند، میتواند مطلعی بر بازگشت به روزگاری باشد که سینماروها هنوز سینما میرفتند؛ فروش چند فیلم روی پرده میگوید بخشی از آنها با سینما آشتی کردهاند. هرچند که داستان قدیمی فیلمسوزی هم همچنان ادامه دارد.
2- برگزاری جشنواره سینما حقیقت یکی دیگر از نشانههای بازگشت است. سال گذشته مدیران جشنواره چارهای جز نمایش آنلاین فیلمها نداشتند و از سر ناچاری قابلیتی کشف شد تا آن جوان برازجانی علاقهمند به فیلم مستند هم بتواند مخاطب سینما حقیقت باشد. امسال جشنواره هم حضوری است و هم آنلاین. جمعیت مشتاقی که این روزها به پردیس چارسو میروند تا هم مستندها را ببینند و هم بساط خوش و بش در محفلی سینمایی را برپا دارند، ترکیب تقریباً ثابت و آشنایی هستند که معمولاً در همین جنس دورهمیها یکدیگر را میبینند. به شکلی آگاهانه و خودخواسته، جلوی شلوغی جشنواره گرفته شده است ولی همین حضور کنترلشده هم غنیمت است. بحث درباره کیفیت مستندهای امسال، موضوعی ثانویه است. فعلا همین حال و هوا و گپ و گفت در فستیوال بیشتر از هر چیز دیگری اولویت دارد.
3- بحث بودجه ۱۴۰۱ داغ است؛ بودجهای که نخستین برنامهریزی مالی، اعتباری دولت سیزدهم است. براساس لایحه بودجه پیشنهادی، سهم سینمای ایران افزایش یافته است. تا آنجا که به یاد میآورم، در محافل سینمایی، بیشتر از مبلغ بودجه (که کم و زیادش را کاری نمیشد و نمیشود کرد) بحث بر سر چگونگی هزینهکرد بودجه بوده است. این هم البته برای طیفی از سینماییها اهمیت داشته و دارد. چون بخشی از بدنه سینما، اساسا ارتباط مالیای با دولت ندارد و حسابش را کلا جدا کرده است. اینکه این حساب چگونه جدا شده و اینکه گوشه این سفره همچنان چسبندگی عمیق با منابع مالی دولتی و بودجه عمومی دارد یا نه، خودش داستانی مستقل و مفصل است. فعلا آنچه عیان است تلاش برای جذب منابع پیشبینی شده برای تولیداتی است که بخش خصوصی نمیتواند یا نمیخواهد واردش شود. قبل از هر اقدامی بد نیست مدیران سینمایی، نگاهی به گذشته بیندازند و مروری بر تولیداتی کنند که بعضاً با عناوین دهان پرکن ساخته شدند و بیتأثیر و بیکارکرد آمدند و رفتند بیآنکه این آمدن و رفتن برای کسی اهمیت داشته باشد. اگر تا همین چند سال پیش میشد با خاصه خرجی ردیف بودجهای برای فلان تولید مثلا فاخر اختصاص داد، الان و در این شرایط اقتصادی باید کمی هوشمندانهتر عمل کرد. در قدم اول باید به همان بدیهیاتی عمل کرد که معمولاً نادیده گرفته میشود؛ شاید مهمتر و بدیهیتر از همه اینکه موضوع در سینما فقط گام اول است و همه ما انبوهی از فیلم بد و ضعیف در ذهن داریم که موضوعات خوبی داشتند ولی بسندهکردن به مضمون ارزشمند هیچ اثری را عاقبت به خیر نکرده است. پنهانشدن پشت مضمون، تخصص ویژهای است که عدهای از جذبکنندگان حداکثری بودجه، در حد اعلا از آن برخوردارند. نکته دیگر ساختار فربه بوروکراسی اداری سازمان سینمایی و نهادهای تابعه است که همیشه بخش قابل توجهی از بودجه را بهخود اختصاص میدهد. حالا که دولت تازهای بر سر کار آمده میتوان کمی چابکسازی را در دستور کار قرار داد و از هزینههای جاری کاست. لحاظ کردن خروجی سازمانها و نهادهای دولتی، شفافترین و بهترین رویکرد برای تصحیح اشتباهات گذشته است.
4- سینمای ایران و چشمانداز پیشرو، از آن موضوعاتی است که هماکنون نمیشود تصویر روشن و مشخصی برایش ترسیم کرد؛ سینمایی که پس از وقفهای طولانی اکرانش تازه راه افتاده (و البته شلوغیاش بیشتر از رونقش است و خیلی از صاحبان فیلمها معترضند) و تکلیف تولیدش اصلا روشن نیست. این را میشود از روند صدور پروانه ساختها حس کرد که کند و پرابهام است. تا ابهامات برطرف نشود فضا همچنان غبارآلود خواهد ماند.
ایستاده در غبار
سینمای ایران با خروج از دوران رکود چه مسیری را در پیش دارد؟
در همینه زمینه :