• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
دو شنبه 22 آذر 1400
کد مطلب : 147949
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/n53XP
+
-

گفت‌وگو با محمد صالحی، مستندسازی که امسال با دو فیلم «تولدت مبارک بامیلا» و «چند قدم آن‌طرف‌تر»در جشنواره سینما حقیقت حضور دارد

قصه جنگندگی شهدای مدافع حرم

قصه جنگندگی شهدای مدافع حرم

ملیکا نصیری - خبرنگار

بخش «شهید آوینی» بخشی ویژه از جشنواره «سینما حقیقت» است که به آثاری اختصاص می‌یابد که موضوعات متنوع در حوزه مقاومت را به تصویر کشیده و روایت کرده‌اند. «تولدت مبارک بامیلا» و «چند قدم آن طرف‌تر» 2عنوان از مستندهای این بخش ویژه هستند که درباره قصه شهدای مدافع حرم و محافظان مخصوص سردار شهید حاج قاسم سلیمانی توضیحاتی را ارائه می‌دهند و به‌دلیل فضا و اتمسفرشان شرایط تولید سختی داشتند. هر دو مستند را محمد صالحی، مستندساز، کارگردانی کرده است و به همین بهانه با او به گفت‌و‌گو نشستیم.

شما امسال با 2اثر در بخش «شهید آوینی» پانزدهمین دوره جشنواره سینما حقیقت حضور دارید. با نخستین اثر شروع کنیم که روایتگر زندگی یک شهید مدافع حرم است. در مستند تولدت مبارک بامیلا از چه منظری به زندگی این شهید نگاه می‌شود؟
تولدت مبارک بامیلا، مستندی پرتره درباره زندگی یکی از مدافعان حرم، یعنی شهید مهدی نعمایی است. باید بگویم که این قانون وجود داشت که هر رزمنده‌ای که برای دفاع و جنگ به خاک سوریه پا می‌گذاشت، باید نامی مستعار را برای خود برمی‌گزید تا با همان اسم مورد‌خطاب قرار بگیرد. شهید مهدی نعمایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در کشور سوریه با عنوان «حاج مسلم» شناخته می‌شد و از این اسم مستعار استفاده می‌کرد. در این مستند زندگی ایشان در دوران جنگ و روایت شهادتشان به تصویر کشیده شده است.

تعداد بسیار زیادی از مدافعان حرم در جریان جنگ‌ها به شهادت رسیدند. چه شد که شما تصمیم گرفتید درباره شهید مهدی نعمایی مستند بسازید؟
او 5سال در کشور سوریه اقامت داشته و در زمانی که شهر حلب در محاصره کامل نیروهای داعش بود، با سازماندهی حاج مسلم تمامی ساکنان آن شهر که در واقع نیروی صفر به شمار می‌آمدند برای دفاع از خود آموزش دیدند و درنتیجه این دوراندیشی شهر حلب توانست پیروز شود و از محاصره دشمن نجات پیدا کند. ضمن اینکه در فصل دوم از روایت حماسه‌ها و دلاوری‌های این شهید باید بگویم که حاج مسلم موفق می‌شود استان حما که شاهراهی ارتباطی به‌حساب می‌آمده و موقعیتی بسیار استراتژیک داشته را نیز از محاصره دشمن نجات دهد و برای مردم سوریه به یک قهرمان شکست‌ناپذیر و بی‌بدیل تبدیل شود.

تولدت مبارک بامیلا عنوانی نیست که ذهن انسان را به سمت جنگ و شهدای مدافع حرم سوق بدهد. به چه دلیل این نام را برای چنین اثری انتخاب کردید؟
حاج مسلم یا شهید مهدی نعمایی به زبان عربی به خوبی تسلط داشت و می‌توانست به آسانی با مردم سوریه ارتباط بگیرد. این مستشار نظامی در دوران اقامت خود در آن کشور شروع به ارتباط‌گیری با مردم آن دیار می‌کند و به‌سرعت به‌عنوان یک شخصیت محبوب و دوست‌داشتنی در دل مردم آنجا جا باز می‌کند. روزی خانمی از رزمنده‌های سوری که از قضا باردار بوده است به حاج مسلم می‌گوید که اگر بچه‌ام پسر شود دوست دارم نام او را مسلم بگذارم تا بتواند همانند تو شده و مسلک تو را الگوی خویش قرار دهد که از همین صحبت متوجه این نکته می‌توان شد که رابطه میان رزمندگان ایرانی با مردم سوریه بسیار قوی بوده است اما درنهایت بچه آن خانم دختر می‌شود و نام «بامیلا» را برای او برمی‌گزینند. عنوان مستند ما نیز بر همین اساس تولدت مبارک بامیلا انتخاب شده است.

در این مستند از چه طریقی به مخاطبان خود درباره کاراکتر اصلی خود یعنی حاج مسلم اطلاعات می‌دهید و ساختن اثر درباره آدمی که دیگر زنده نیست و محل شهادتش ایران هم نبوده چه چالش‌هایی را با خود به همراه دارد؟
در فیلم ما 90درصد خود مردم اهل کشور سوریه درباره این دلاور دلیر و شجاع صحبت می‌کنند و جریان جنگندگی و شهادتش را توضیح می‌دهند. این شهید شهادتی بسیار دراماتیک و ناراحت‌کننده داشته به این شکل که در جریان گذشتن از یکی از روستاهای مرزی استان حما در برخورد با یک مین کنار جاده‌ای به مقام رفیع شهادت نایل می‌شود. حتی جالب است بدانید که این شهید بزرگوار 2مزار دارد که یکی از آنها در ایران است که پیکرش نیز به آن‌جا منتقل شده است و دیگری در همان محل شهادتش است که خود مردم سوریه برای یادبود و بزرگداشت و زنده نگاه‌داشتن نام این رزمنده شجاع و دلیر برای ایشان ساخته‌اند. باید به این نکته اشاره کنم که تصویربرداری در کشور سوریه طبیعتا کار سختی برای ما به‌حساب می‌آمد اما جالب است بدانید که زمانی که نام حاج مسلم را بر زبان می‌آوردیم خود مردم برای ما گره‌گشایی کرده و مجوزهای لازم را اخذ می‌کردند و مقدمات اسکان خوب و پذیرایی را برایمان به ارمغان می‌آوردند و می‌گفتند کسی که درباره حاج مسلم فیلم می‌سازد، دوست ماست و حتی اگر دعوتشان به پذیرایی را اجابت نمی‌کردیم، دلگیر می‌شدند. برای همین خیلی با چالش خاصی هنگام فیلمبرداری در کشور سوریه مواجه نشدیم. بیشترین مشکل و چالش ما قبل از سفر به سوریه و انجام تدارکات و اقدامات لازم برای رفتن به آن‌جا بود؛ یعنی برای سفر به سوریه با مشکلاتی روبه‌رو شدیم که با یاری خدا درنهایت همه موانع برداشته شد و ما به سمت سرزمین سوریه پرواز کردیم.

در چند سال اخیر شاهد مستندهایی بسیار از کارگردانانی متفاوت بودیم که در آنها به موضوع شهدای مدافع حرم پرداخته شده بود. فکر می‌کنید وجه‌تمایز اثر شما با دیگر آثاری که درباره زندگی شهدای مدافع حرم ساخته شده‌اند در چیست و چه تفاوتی با دیگر مستندها دارد؟
در اغلب فیلم‌هایی که درباره شهدای مدافع حرم ساخته شده، دوربین خانواده این افراد را نشانه گرفته و کارگردان به سراغ عزیزان او رفته و زندگی شهید را از زاویه دیدگان آنها روایت کرده است. البته که این رویکرد اشتباه نیست اما نکته مهم این است که شهدای مدافع حرم علاوه بر اینکه انسان‌هایی پاک و بامحبت نسبت به خانه و خانواده خود بودند، در میدان رزم حماسه‌ها آفریدند و اتفاقا در آن لحظه تمام عاطفه خود را کنار گذاشته و با تمام قوا علیه دشمن پیکار می‌کردند؛ برای مثال همین حاج مسلم سرنوشت جنگ را به کل تغییر داد. حتی سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی درباره او به هنگام شهادتش به فرمانده کل قوا می‌گوید: «گویی من مهدی باکری زمانه‌ام را از دست داده‌ام». لذا حرف من در ‌این مستند تصویر کردن جریان جنگ و روایت دلیری‌ها و حماسه‌آفرینی‌های او بود تا مردم ایران آگاه شوند که او و امثال او در جنگ چه کار بزرگی را به انجام رسانده‌اند.

چرا میان دریای سوژه‌هایی که برای ساختن فیلم‌های مستند در حوزه‌های گوناگون اجتماعی، سیاسی، تاریخی و... وجود دارد، به سراغ ساخت چنین موضوع ملتهب و بحث‌برانگیزی رفتید؟
من به این موضوع پرداختم چون فکر می‌کنم جنگ سوریه اتفاقی مهم است و باید به آن پرداخته شود. در این جنگ نوابغ بسیاری شهید شدند که ازجمله آنها می‌توانم به هادی باغبانی اشاره کنم که تصویربردار بود و برای فیلمبرداری در سوریه حاضر بود و حتی من برای ساخت تولدت مبارک بامیلا از تصاویر و راش‌های او استفاده کرده‌ام.

کمی هم درباره مستند دیگرتان که در جشنواره حضور دارد صحبت کنیم. چه عاملی شما را برای ساخت مستند چند قدم آن‌طرف‌تر ترغیب کرد؟
زمانی آقای مرتضی شعبانی، تهیه‌کننده کار ساخت مستند چند‌قدم آن طرف‌تر را به من پیشنهاد داد. موضوع از این جهت برایم جذاب شد که دیدم این مستند پرتره به موضوع محافظ‌های سردار شهید حاج قاسم سلیمانی می‌پردازد و از صمیم قلبم دوست داشتم که درباره این موضوع مستندسازی کنم.

کسانی که وظیفه حفاظت از حاج‌قاسم سلیمانی را داشتند چه وجه‌تمایزی نسبت به دیگر محافظان داشتند که شما را وادار به روایتگری قصه‌شان کرد؟
درواقع نکته جالب در اینجاست که معولا بادیگاردهای تمامی چهره‌ها 2نوع از محافظت را در دستور کار خود قرار می‌دهند؛ محافظت آنها یا به‌صورت علنی و حفاظت آشکار است و یا اینکه به شکل پنهانی محافظت می‌کنند اما نوع محافظت از حاج‌قاسم سلیمانی در هیچ‌کدام از این دو دسته جای نمی‌گیرد و شیوه‌ای مختص به‌خود را داشته است؛ زیرا این چهره بسیار مردمی بود و همواره دوست داشت از مردم فاصله نداشته باشد اما از آن طرف چهره‌ای سیاسی نیز بوده  و مورد‌محافظت قرار گرفتن امری حیاتی برای ایشان بوده است. پس درنتیجه از محافظان خود می‌خواهد همواره چند قدم آن‌طرف‌تر نسبت به ایشان بایستند به‌طوری که محافظان وظیفه خودشان را انجام بدهند اما حاج قاسم سلیمانی آنان را نبیند.

شما در این مستند نوع حفاظت آنها را به تصویر کشیده و شرح می‌دهید؟
من در این مستند به چگونگی کار این محافظان پرداخته‌ام و جریان حضور پنهان آنها را شرح داده‌ام و نشان داده‌‌ام که چگونه به خوبی از عهده محافظت از این چهره برجسته برآمدند. چنانچه دیدیم در آخر دشمن مجبور شد به خصمانه‌ترین و نامردانه‌ترین حالت ممکن یعنی به شیوه هوایی آن هم در یک کشور بیگانه سردار را ترور کند و 3نفر از محافظان این مرد میدان نیز در جریان این ترور همراه با سردار سلیمانی به درجه رفیع شهادت نایل می‌شوند.

شما با 2اثر که هر دو در حوزه مستندهای مقاومت به‌حساب می‌آیند در جشنواره حضور دارید. ساختن چنین موضوعاتی دغدغه‌های شخصی شما هستند و آیا نگران نبودید که به‌عنوان کارگردانی سفارشی‌ساز شناخته شوید؟
من در دانشکده هنر تحصیلاتم را تمام کرده‌ام و آنجا همواره همکلاسی‌هایم به من می‌گفتند که تو به‌دنبال ساخت موضوعات سفارشی هستی اما برای من ساختن چنین موضوعاتی جنبه سفارشی ندارد و رویکرد و هدفم کارگردانی آثاری دراماتیک و به دور از شعارزدگی است. من هم مثل تمامی افراد از دریچه نگاه خودم به موضوعات می‌پردازم و اعتقاد دارم اگر فیلمی را به‌صورت خوب و خوش‌ساخت بسازیم، حتما توجهات را به سمت خود جلب خواهد کرد.

فکر می‌کنید حضور آثارتان در پانزدهمین دوره از جشنواره سینما حقیقت چه آورده‌ای برای مستندهایتان خواهد داشت و اصلا به چه علت دوست داشتید که در این رویداد سینمایی حضور داشته باشید و آثارتان را به دبیرخانه جشنواره ارسال کردید؟
به اعتقاد من جشنواره سینما حقیقت بزرگ‌ترین رویداد سینمایی حوزه مستند در کشور است که بهترین مستندسازان ایرانی را به دور هم جمع می‌کند و درواقع می‌توان گفت که ویترینی سالانه از تولیدات سینمای مستند ایران است. من نیز دوست داشتم که در این اتفاق جشنواره‌‌ای حضور داشته باشم و آثارم به این وسیله بیشتر دیده شوند.

این خبر را به اشتراک بگذارید