گفتوگو با معاون محیط انسانی سازمان حفاظت محیطزیست
دولت محکم پشت دریاچه ارومیه ایستاد
زهرا رفیعی - روزنامه نگار
7سال از شروع پروژه نجات مردم از شر ریزگردهای نمکی حاصل از خشکشدن بستر دریاچه ارومیه میگذرد، ولی همچنان این ریزگردها با کوچکترین بادی بلند میشوند و چشمانداز آذربایجانهایشرقی و غربی را غبارآلود و نگرانکننده میکنند. بخش عمده پروژههای احیای دریاچه ارومیه فنی و سازهای است و بارها وعده راهاندازیشان از سوی مقامات مسئول داده شده است. با تغییر دولت عدهای بر این عقیده بودند که ستاد احیای دریاچه ارومیه لغو شده و پروژهها تغییر خواهد کرد، اما در نخستین جلسهای که معاون اول رئیسجمهوری با اهالی کارگروه احیای دریاچه گذاشت، اعلام کرد که «احیای دریاچه حیثیت نظام است و ربطی به این دولت و آن دولت ندارد.» در مصاحبه با مسعود تجریشی، معاون محیط انسانی سازمان حفاظت محیطزیست و مدیر برنامهریزی ستاد دریاچه ارومیه، به این جلسه، ایرادات طرح، نقدهایی که به آن وارد آمده و عملکرد ستاد در این سالها پرداختهایم.
نظر دولت جدید در مورد برنامههای احیای دریاچه ارومیه چیست؟
در جلسه کارگروه نجات دریاچه ارومیه، ستاد گزارش عملکردی به آقای مخبر ارایه داد. خوشبختانه او بهطور قاطع اعلام کرد که احیای دریاچه ارومیه حیثیت نظام است و قرار نیست با تغییر دولتها، ساختارها عوض شود، بلکه باید تقویت شود. تمام پروژههای نیمهتمام سازهای باید به سرعت تمام شود؛ بنابراین با همه ۵۰۵میلیارد تومانی که قرار بود برای اتمام پروژهها بگیریم، موافقت شد.
این پول قرار است صرف چه پروژههایی شود؟
این پول برای پروژههای نیمهتمام مثل همه تصفیهخانههای در دست احداث در حوضه آبریز دریاچه ارومیه هزینه میشود.
اما این پروژهها قرار بود که پارسال به اتمام برسد؟
یکی از موارد دیگری که به دولت جدید اعلام کردیم این بود که مجریان برخی از این پروژهها بارها قول دادهاند که پروژه را تا فلان تاریخ به بهرهبرداری میرسانند. در پاییز ۱۴۰۰ هم دستگاههای اجرایی برای اتمام پروژه تصفیهخانه پول خواستهاند با این وعده که تا ۶ماه دیگر تحویل میدهند. از معاون اول رئیسجمهور در این کارگروه خواستیم که این مسئله را نیز تعیینتکلیف کند. او هم دستور داد که سازمان برنامه و بودجه در این مورد تحقیق کند.
بهانه آنها برای به اتمام نرسیدن پروژهها چه بود؟
قیمتها بالا رفته است؛ به همین راحتی.
چه تضمینی وجود دارد که ۵۰۵میلیارد تومان به پروژه احیای دریاچه ارومیه تزریق کنید و باز هم نگویند بودجه کم است؟
این سؤال ما هم هست. مگر تورم چقدر و چندبار اتفاق افتاده است. اگر شرایط عادی بود، ما از معاون اول رئیسجمهور و دبیر کارگروه نمیخواستیم که به ماجرا ورود پیدا کنند؛ بهطور مثال تصفیهخانه تبریز ۴بار از ستاد احیای دریاچه ارومیه پول خواسته است و ۴بار گفته است که در فلان تاریخ افتتاح میشود. برخی از اعضای کارگروه در این جلسه گفتند که خواستههای ستاد احیای دریاچه ارومیه شدنی نیست؛ مثلا کاهش ۴۰درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی به دلایل مختلف امکانناپذیر است یا یکی از استانداران میگفت که نیاز به سدسازی بیشتر در منطقه دارد. یکی دیگر پیشنهاد میداد که آب را از جای دیگر تامین کنیم، برخی از اعضا مثل جهادکشاورزی اعلام کردند که از برنامهها بیاطلاعند و... . او فرصت 2هفتهای به آنها داد تا ایرادات موجود در برنامه را با راهحلهای پیشنهادی ارائه دهند. یکی از استاندارها در مورد کاهش ۴۰درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی اعتراض کرد، آقای مخبر به ایشان گفت که شما بهعنوان نماینده دولت نمیتوانید آنچه را که دولت تصمیم گرفته است، بگویی نمیشود یا انجام نمیدهم.
شاید آن استاندار پیچیدگیهای انجام این پروژه در مواجهه با جامعه محلی را عامل غیرممکن بودن آن میداند؟
او باید برای این بخش پیشنهاد داشته باشد. تاکنون هر برنامهای که انجام شده هیچکسی تحت فشار نبوده است.
کشاورزانی که قرار بود کاهش مصرف ۴۰درصدی داشته باشند آیا با شما همراه بودند؟ شما در بهترین حالت در زمینهای کشاورزی پایاب سدها توانستید این بخش از برنامه را اجرایی کنید؟
اشکالی ندارد. این خودش یک دستاورد است.
اما این دستاوردها باید منتج به احیای دریاچه ارومیه شود؟
ما داریم ایرادات را میگوییم. اگر کسی مشکلی برای اجرای مصوبات دارد، راهکار ارائه کند. آقا مخبر تأکید کردند که کسی سرخود نمیتواند با مصوبات مخالفت کند. حتماً باید برای مصوبات دولت احترام قائل شود و آنها را اجرایی کند تا دریاچه احیا شود. ستاد در این جلسه اعتراضات خود را به دستگاهها نیز اعلام کرد؛ بهطور مثال برنامه کاهش ۴۰درصدی مصرف آب در کشاورزی باید در کل حوضه اتفاق میافتاد، ولی فقط در پایاب سدها رخ داده است. اگر قرار بود که کل حوضه آبریز را درنظر بگیریم، ما در این بخش فقط ۱۴درصد موفق بودهایم؛ نه ۴۰درصد.
و این جزو نقاط ضعف برنامه ستاد بود؟
من به آن ضعف نمیگویم. برنامه اجرا نشده و من به هدفم نرسیدهام. برنامه مشکلی نداشته است. برنامه، تامین منابع آن و اجرایی شدنش 3موضوع متفاوت است.
خیلی از متخصصان معتقدند که این برنامه چنان بلندپروازانه است که امکان تحقق ندارد. آیا شما چنین چیزی را میپذیرید؟
من نمیتوانم یک قانون را به تصویب برسانم که اجراییشدن آن استانداردهای بالایی داشته باشد و توان رسیدن به آن را نداشته باشم. نمیشود سلامت مردم برای ما مهم باشد، ولی بعد بگوییم این برنامه بلندپروازانه است. این برنامه بهگونهای کاملاً فنی و علمی تدوین شده است. ما به تفکیک مزرعه میدانیم که در کدام منطقه برای چه محصولی بیش از نیاز آب مصرف شده است. ما به لحاظ فنی میدانیم که چطور میشود مصرف آب در آن مزرعه را بدون تغییر الگوی کشت، کاهش دهیم. این برنامه شدنی است. پس از اینکه برنامه کاهش مصرف آب در پایاب سدها نهایی شد، کار بعدی که ما بهعنوان ستاد دریاچه ارومیه انجام دادیم این بود که برنامه 5ساله برای اصلاح الگوی آبیاری و کشت ارائه دهیم. این برنامه با یکسال تأخیر وزارت کشاورزی در سال ۹۸ به دولت ارائه شد. در این برنامه روی ۵محصول کشاورزی متمرکز و با بخشهای زراعت، باغبانی و ترویج وزارتخانه هماهنگ شدهایم. این برنامه وقتی به سازمان برنامه و بودجه ارائه شد، گفتند که این بخشها پول را میگیرند و در جای دیگر هزینه میکنند. 6ماه طول کشید که سازمان برنامهوبودجه را برای تأثیرات این برنامه 5ساله روی کاهش مصرف آب 5محصول کشاورزی متقاعد کنیم.
مساحت اجرای این برنامه چقدر است؟
روی ۳۰۰هزار هکتار از ۶۰۰هزار هکتار اراضی کشاورزی برای 5سال برنامهریزی کردیم.
سال گذشته که شما گفتید مساحت زیرکشت ۵۰۰هزار هکتار است، 100هزار هکتار به مجموعه اضافه شد؟
در این منطقه بخشهایی بهعنوان زمین آیش درنظر گرفته میشود؛ یعنی در آن چیزی کاشته نمیشود. سالی حدود ۹۰هزار هکتار معمولاً برای آیش در این منطقه درنظر میگیرند. عملکرد سالانه ۵۱۰هزار هکتار است. برنامه بودجه در نهایت قبول کرد که برای سال ۱۴۰۰ در ۴۰منطقه این برنامه اجرایی شود. این ۴۰منطقه در مساحتی خیلی کمتر از ۳۰۰هزار هکتار قرار است اجرایی شود.
یکی از نقدهای موجود این است که اگر پولی که در 7سال گذشته برای احیای دریاچه ارومیه هزینه شده است جای دیگری و به نحو دیگری هزینه میشد، نتایج بهتری بهدست میآمد. شما با این نظر موافقید؟
خیر. ۷۵درصد پولی که برای احیای دریاچه ارومیه هزینه شده مربوط به پروژههای سازهای بوده که هنوز به نتیجه نرسیده است. در بخشهای غیرسازهای در سال ۹۴ تا ۹۶ وزارت جهادکشاورزی میگفت که فقط با لولهگذاری و کانالکشی میتواند مصرف آب را کم کند. هرقدر که میگفتیم روی مسائل ترویجی کار کنند، جلو نمیآمدند. تغییر نگاه یکشبه اتفاق نمیافتد. ۳۰۰هزار هکتار از اراضی در این حوضه مربوط به زراعت است و ما امیدواریم که بتوانیم در این بخش آب بیشتری صرفهجویی کنیم. سال 98سراغ بخش باغبانی رفتیم. در بخش زراعت ۷۵هزار هکتار و در بخش باغبانی ۸هزار هکتار را تحت پوشش قرار دادیم و تاکنون توانستهایم در بخش کشت نشایی، اصلاح بذر گندمی که 2نوبت آب کمتر میخواهد، اقدامات خوبی انجام دهیم. هماکنون ۳۴تن بذر این نوع گندم تولید شده است و هنوز بذر برای همه مزارع نداریم.
چنین بذری در دنیا وجود ندارد که ما بتوانیم آن را وارد کنیم و به نوعی زمان بخریم؟
ما مجبوریم هر بذر را خودمان تولید کنیم. برای این پروژه ستاد 4میلیارد تومان بیشتر هزینه نکرده است. این بذر متناسب با شرایط اقلیمی منطقه تولید شده است. بذر بهدست آمده را در فلات مرکزی هم تست میکنیم. اینطور نیست که بذر آماده وجود داشته باشد و شما بخرید. این بذر متناسب با برنامههای کاهش مصرف آب، آب و هوای منطقه و بیماریهای این منطقه است. اینکه شما کار ۷ساله را در ۲سال بتوانید انجام دهید به لحاظ علمی امکانپذیر نیست.
سالها بهدنبال خودکفایی در تولید گندم از طریق تولید گندم تراریخته بودیم، چرا به فکر تولید بذر گندم با 2نوبت آب کمتر نبودیم؟
نبودهایم دیگر. همین کسی که قبلاً مسئول ترویج وزارت جهادکشاورزی نیز بود، وقتی میدید ما از شرکتهای دانشبنیان حمایت میکنیم، میگفت چرا این پول را به وزارت جهادکشاورزی نمیدهید. ما هم گفتیم شما قبلا چنین پولهایی در اختیار داشتهاید و هیچ چیزی از آنجا در نیامده است. اما این تیمها با این شرط که در کاهش ۴۰درصدی موفق باشند، پروژه را گرفتهاند. نماینده فائو اعلام کرد که این، تنها پروژهای در دنیاست که برای کاهش مصرف آب با آن همکاری داریم. در همه جای دنیا روی توسعه کشاورزی سرمایهگذاری کردهایم. تغییر نگاه و پارادایم شیفت فرایندی ۱۰ساله است.
به معاون اول رئیسجمهور گفتهایم که اگر تمام مصوبات دولت برای احیا به اجرا برسد در سال۱۴۰۳تا۱۴۰۴ تراز دریاچه به ۱۲۷۴ خواهد رسید، اما اگر هرکدام از این موارد اجرایی نشود، مثل اینکه جهادکشاورزی در کاهش ۴۰درصدی مصرف آب همکاری نکند به نتیجه نخواهیم رسید. ۳۷۷میلیون مترمکعب از محل پایاب سدها باید وارد دریاچه میشد که شده است. اگر قرار بود که در کل حوضه کاهش ۴۰درصدی اتفاق بیفتد ۹۰۰میلیون مترمکعب آب وارد دریاچه میشد، ولی من فقط اختیار سردهنهها و پایاب سدها را داشتهام. با احداث سردهنهها در نهایت این میزان به ۶۰۰میلیون مترمکعب رسیده است. برای حدود 345میلیون مترمکعب باقیمانده، دولت باید تصمیم بگیرد. اگر قرار باشد که تصفیهخانه تبریز به جای ۱۲۰میلیون مترمکعب، ۹۰میلیون مترمکعب آب بدهد در سال۱۴۰۴ به قولی که دادم که نمیتوانم برسم. 2هفته بعد از جلسه با آقای مخبر هیچکدام از دستگاهها با برنامه پیشنهادی نیامدند. تصور من بر این است که آنها تصور میکردند ستاد، در دولت بعد منحل میشود، ولی وقتی آقای مخبر محکم پشت دریاچه ارومیه و سلامت مردم ایستاد و شرایط تغییر کرد. آنها فقط اعلام کردند که اگر پول بدهید ما کارها را انجام میدهیم.
نتیجه پولهای قبلی چه میشود؟
آقای محرابیان، وزیر نیرو در جلسه بعدی اعلام کرد که ستاد گزارشی از پولهایی که به سازمانها و دستگاههای اجرایی داده ارائه کند تا در اختیار معاون اول رئیسجمهور قرار دهد. حال برای نخستینبار است که سازمان بازرسی قرار است در مورد هزینهکرد بودجه این پروژهها (تصفیهخانه ارومیه، تصفیهخانه تبریز و سد کانی سیب و کانال انتقال آب به دریاچه) از سایر دستگاههای اجرایی بازخواست انجام دهد؛ ضمن اینکه یکی از شانسهای خوبی که الان داریم این است که دادستان آذربایجانغربی در مورد برنامههای تغییر الگوی کشت و افزایش سطح زیرکشت با ما همراه شده است. در دولت قبل این مسائل را در شورای امنیت ملی مطرح میکردیم. الان دادستان همه دستگاهها را به خط کرده است. خشکشدن دریاچه حق عامه است و باید همه پاسخگو باشیم.