• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
دو شنبه 8 آذر 1400
کد مطلب : 146710
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/v21VL
+
-

دیدار با مجید عمیق که تا امروز بیش از 500عنوان کتاب ترجمه‌ کرده است

کتاب‌های علمی باید به‌روز شوند

کتاب‌های علمی باید به‌روز شوند

فرشاد شیرزادی - روزنامه‌نگار

مجید عمیق، از پرکارترین مترجمان تاریخ ترجمه ایران است. او به‌تازگی با ترجمه کتاب «درخت بید آبی‌رنگ» اثر دوریس گیتس که به نوعی «خوشه‌های خشم» برای نوجوانان محسوب می‌شود، رکورد عبور از 500عنوان ترجمه را شکسته است. مجید عمیق علاوه بر ترجمه، صدها کتاب نیز ویرایش کرده که نام او در این فهرست هم در نوع خود شاخص است. «نگهبان قوچ‌های وحشی» که چند سال پیش نامزد دریافت جایزه کتاب سال شد و تا مرحله نهایی پیش رفت، «آن سوی جنگل خیزران» که سال1373 به چاپ رسید و پس از آن چندین بار تجدیدچاپ شد و «اسلحه سری» نوشته الیوت آرنولد که رمانی جنگی برای نوجوانان است و چندین‌بار از سوی انتشارات سوره مهر تجدیدچاپ شده، ازجمله درخشان‌ترین آثار این مترجم و ویراستار است. عمده ترجمه‌های عمیق اما در حوزه علوم و فنون و برای گروه سنی نوجوانان است. به بهانه ترجمه کتاب جدیدش با وی گفت‌وگو کرده‌ایم.
ترجمه کتاب‌های علوم و فنون سخت‌تر است یا رمان و داستان؟ این را به آن دلیل می‌پرسم که می‌دانم در کارنامه کاری‌تان ترجمه بیش از 20عنوان رمان نوجوان هم به چشم می‌خورد.
از سال1359 تا 1372در حوزه ادبیات کار کردم و تحصیلات دانشگاهی‌ام نیز در رشته زبان و ادبیات انگلیسی بوده؛ بنابراین در هر دو عرصه، کتاب ترجمه و ویرایش کرده‌ام؛ یعنی امتحان کرده‌ و امتحان پس داده‌ام. می‌توان گفت که حوزه علوم و فنون با حوزه ترجمه رمان تفاوت‌هایی دارد. حوزه علمی دو دو تا چهار تاست، اما در زمینه رمان درستی و سلیس بودن نثر اهمیت دارد.

می‌توانید مثال بزنید تا موضوع برای مخاطبان ما روشن‌تر شود؟
در قانون سوم نیوتن می‌گوید در مقابل هر عمل، عکس‌العملی است، اما وقتی اسید با فلز واکنش نشان می‌دهد، شما نمی‌توانید بگویید فلز عکس‌العمل نشان داد و لاجرم باید واژه دیگری انتخاب کنید. در مورد پوست باید بگویید پوست آسیب‌دیده ترمیم یافت که در حوزه پزشکی مصطلح است. نمی‌گویید پوست دست من بهبود یافت. حوزه علوم و فنون نه‌تنها نیاز به ترجمه درست دارد، بلکه هر علمی و هر حوزه‌ای واژگان خاص خودش را می‌طلبد. اگر گیاه‌شناسی ترجمه می‌کنید باید متنتان بوی گل و گیاه بدهد. اگر شیمی ترجمه می‌کنید، باید بوی اسید به مشامتان برسد؛ همانطور که در حوزه حقوق بعینه درمی‌یابید که متن‌ها بوی حقوقی می‌دهند و گویی وقتی متن حقوقی می‌خوانید، در راهروهای دادگستری نشسته‌اید یا رفت‌وآمد می‌کنید.

هر کسی سرنوشتی دارد. سلسله اتفاق‌هایی باعث می‌شود تا وارد حوزه ترجمه شوید. چه چیزی باعث شد که امروز بالغ بر 500عنوان کتاب ترجمه کنید و پرکارترین مترجم ایران لقب بگیرید؟
دلایلش به دوران کودکی‌ام بازمی‌گردد. وقتی10ساله بودم، پول توجیبی‌ام حدود یک ریال بود. 10شاهی بامیه می‌خریدم و با 10شاهی دیگر کتاب کرایه می‌کردم؛ آن هم از سلسله مغازه‌هایی که فله‌ای کتاب می‌چیدند روی هم و وقتی 10شاهی به آنها می‌دادی خودشان کتاب انتخاب کرده و به تو می‌دادند. آن زمان کودکی و نوجوانی‌ام را در ارومیه بودم (سال‌های 1346-1345) و دسترسی به کتاب کودک و نوجوان هم نداشتم.

چه شد که به شمار 500عنوان کتاب رسیدید و خودتان فکر می‌کردید 500عنوان کتاب ترجمه کنید؟
دلیل اصلی این موضوع، آشفتگی بازار ترجمه در ایران بود. همواره دوست داشتم که کار در حوزه علوم و فنون به شکل فله‌ای نباشد. بسیاری از ناشران تک کتاب‌های علمی منتشر می‌کنند که نه پیشوند و نه پسوند دارد و رهاست. از همان ابتدا سعی کردم اگر می‌خواهم در حوزه علوم و فنون کار کنم سلسله کارهایی را به فارسی برگردانم. درواقع 500عنوان کتابم 150مجموعه است؛ مجموعه‌های 4، 6و 8جلدی که هر یک عنوانی جداگانه دارند و مستقل‌ هستند.

اغلب نسخه اصلی کتاب‌ها را از کجا فراهم می‌کردید؛ ناشران در اختیار شما قرار می‌دادند یا به واسطه دوستانی که داشتید کتاب‌ها را تهیه می‌کردید؟
در طول این 40سال تا به امروز از هیچ ناشری کتاب نگرفته‌ام. این مورد جزو معدود ناشرانی است که در نمایشگاه‌هایی مانند «بولونیا» یا «فرانکفورت» شرکت می‌کردند و با خودشان از آنجا کتاب می‌آوردند. در این 40سال شاید به تعداد انگشتان یک دست از ناشران کتاب نگرفته‌ام. معمولاً خودم کتاب‌ها را انتخاب کرده‌ام.
چقدر طی این سال‌ها ناشران سفارش کرده‌اند که کتابی را ترجمه کنید؟ در حوزه ادبیات بزرگسال وقتی نام نویسنده‌ای خارجی سر زبان‌ها می‌افتد، ناشران سفارش‌ آثار او را فراوان و باعجله می‌دهند!
چون در حوزه علوم و فنون تعداد مترجمان از 5، 6نفر بیشتر نیست و خود ناشران ما هم در این حوزه تخصص ندارند، بدیهی است که نمی‌توانند در این حوزه سفارش ترجمه دهند. پیش از هر چیز ناشر باید انگلیسی بداند و با محتوای کتاب‌ها آشنا باشد؛ بنابراین در این 40سال در حوزه علوم و فنون هیچ ناشری را سراغ نداشتم که کتابی را سفارش دهد. اما در حوزه ادبیات و رمان نوجوان بسیاری از ناشران، رمان‌ها و داستان‌های کلاسیک و حتی خلاصه شده آنها را برای مخاطب نوجوان، سفارش ترجمه می‌دهند.

ناشران ایرانی در مقایسه با ناشران خارجی حوزه علوم و فنون چه جایگاهی دارند و کجا قرار می‌گیرند؟
فعالیت فرهنگی اغلب ناشران خارجی کشورهای توسعه‌یافته با برنامه و زیرساخت است و پروژه‌ای را که آغاز می‌کنند، دست‌کم 10ساله است. ناشری را می‌شناسم که در خارج از ایران طی سال‌های اخیر 60عنوان کتاب درباره بدن انسان با گرافیک، طراحی و متن جدید چاپ کرده است. اینها جملگی با درنظر گرفتن نیاز مخاطب انجام می‌گیرد، اما ناشران ما متأسفانه کتابی را که 15سال پیش در اروپا چاپ شده، همچنان منتشر می‌کنند و به‌دست مخاطب می‌سپارند. از آنجا که داور جشنواره‌های مختلف بوده‌ام، بعینه دیده‌ام کتابی که متعلق به 25سال پیش بوده و درباره فضا نوشته شده ترجمه و منتشر هم می‌شود؛ در آن زمان قرار بود ایستگاه بین‌المللی‌ای در فضا ساخته شود و فلان سفینه کاوشگر فلان سیاره یا قمر را ببیند. شاتل فضایی بازنشسته و از دور خارج شده، اما همچنان در آن کتاب دانش‌آموز می‌خواند که آن شاتل قرار است، ساخته شود!

راه‌حل چیست؟ نباید جلوی چاپ این کتاب‌ها را در حوزه علوم و فنون گرفت؟
این کتاب‌ها یا باید بازنگری شده یا از رده خارج شوند و در عوض، کتاب به‌روز به فارسی برگردانده شود. البته مشکلات ما در حوزه کتاب‌های علوم و فنون یکی، دو تا نیست. کتاب‌های علوم و فنون ما به‌روز نمی‌شوند؛ مانند دایره‌المعارف‌هایی که درباره شخصیت‌های جهانی است که باید به‌روز شوند؛ یعنی اگر در کشوری انقلابی شده باید دایره‌المعارف در آن بخش تغییر کند. چطور می‌شود کتابی که 30سال پیش چاپ شده و آن زمان 2آلمان شرقی و غربی داشته‌ایم، یک نوجوان بخواند و پایتخت آلمان، در آن کتاب شهر «بُن» نوشته شده باشد. خب، این فاجعه و جفا در حق مخاطب نوجوان است.

در حوزه نجوم این وضع چگونه است؟
باور کنید که این تغییرات به‌ویژه در حوزه نجوم سال‌به‌سال رخ می‌دهد. سال 2006میلادی، یعنی 15سال پیش «پلوتون» از سیارات منظومه شمسی حذف شد؛ یعنی ما دیگر 9سیاره‌ای نیستیم و 8سیاره‌ای شده‌ایم. به‌نظرم چاپ دوباره کتابی که متعلق به قبل است و در آن نوشته‌اند منظومه شمسی دارای 9سیاره است به مخاطب فارسی‌زبان خیانت می‌کند.

این خبر را به اشتراک بگذارید