• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
یکشنبه 7 آذر 1400
کد مطلب : 146705
+
-

چخوف‌تر از چخوف

مضحکه 2نمایشنامه مرغ دریایی و دایی‌وانیای چخوف که در تماشاخانه سنگلج اجرا می‌شود

تئاتر
چخوف‌تر از چخوف

فهیمه پناه‌آذر - روزنامه‌نگار 

از هفته دوم آبان‌ماه، نمایش «مرغ دریایی دایی وانیا» به نویسندگی آرمان طیران و کارگردانی حسین حیدری‌پور در تماشاخانه سنگلج روی صحنه رفته است. اجرای این نمایش تا 12آذر ادامه دارد. طیران به‌عنوان نویسنده نمایش، نگاه پارودی(مضحکه) به ۲نمایشنامه «مرغ دریایی» و «دایی وانیا»ی چخوف داشته  و این دو نمایشنامه را به همین سبک و سیاق نوشته است. در «مرغ دریایی دایی وانیا» بخشی از داستان مربوط به «مرغ دریایی» و بخشی دیگر مربوط به «دایی وانیا» است. در این دو نمایشنامه نشانه‌های زیادی از انفعال شخصیت‌های داستان وجود دارد؛ کاراکترهایی که در نظام سرمایه‌داری، سرزمین خود را از دست می‌دهند، اما هیچ کاری برای نجات آن انجام نمی‌دهند. در این اثر نمایشی تمام کاراکترهای تأثیرگذار هر دو نمایشنامه انتخاب و به‌صورت شخصیت‌های ایرانی در دوران قاجار به تصویر کشیده شده‌اند. البته نمایشنامه «مرغ دریایی دایی وانیا» در عین حال که در داستان و شخصیت‌ها وامدار ۲ نمایشنامه چخوف است، اثری مستقل به‌حساب می‌آید.


سفر مرغ دریایی چخوف به ایران
حسین حیدری‌پور، کارگردان این اثر نمایشی درباره اینکه نمایش چه چیزی را به مخاطب خود بیان می‌کند، به همشهری می‌گوید: «در این نمایش، مشخصا سردرگمی و بی‌عملی روشنفکران، تنهایی و فلاکت مردم عامی، سرخوردگی تفکرات و جنبش‌های اجتماعی و سیاسی، ناکارآمدی نظام‌های حاکمیتی کهنه و پوسیده، وجود خرافات و باورهای عمیقا ضددینی و فرهنگ غربزدگی دیده می‌شود و همه مضامین در نظام ایرانیزه شده در قالب پارودی آورده شده است.»
وی همچنین در ادامه به داستان نمایش اشاره می‌کند: «متن موجود آداپتاسیون از 2متن چخوف نیست و لزوما ارتباطی با نمایشنامه‌های چخوف ندارد. داستان در زمان قاجار می‌گذرد. مرغ دریایی چخوف به ایران کوچ می‌کند و این خبر به گوش درباریان می‌رسد که وی برای بازگرداندن به سمت ایران می‌آید؛ به همین جهت گروه تئاتری در ایران تشکیل می‌شود که نمایشنامه‌های وی را در حضورش برای خیر مقدم اجرا کنند. این سفر و تشکیل گروه، همزمان است با درگیری‌ها و آشوب‌هایی که به اوج خودش رسیده است. همه درباریان فرار می‌کنند و تنها بازیگری که می‌ماند ژوکر میرزاست که می‌توان گفت همان سیاه تخت حوضی در نمایش‌های آیینی و سنتی ایرانی است.»
 حیدری‌پور درباره آوردن یک نمایش ایرانی روی صحنه اضافه می‌کند: «زمانی که می‌خواهیم درباره نمایش ایرانی سخن به میان بیاوریم، آن را بر صحنه اجرا کنیم. نمی‌توان خیمه‌شب‌بازی را نادیده گرفت. نمایش سنتی خیمه شب‌بازی همیشه جزو سرگرمی‌های دیرین مردم کوچه و بازار در گذشته بوده و هنرمندان آن زمان با استفاده از وجه فضای کمدی و فضای نقادانه شخصیت‌های این نمایش حرف مردم را به گوش شاهان زمان خود می‌رساندند که این شیوه با موضوع نمایش ما بی‌ارتباط نبود. نمایش سنتی خیمه‌شب‌بازی به‌عنوان یکی از گونه‌های تأثیر‌گذار از هنر کوچه و بازار در فرهنگ ایرانی تنیده شده که در دل خود فرهنگ عامیانه را در خود جای داده است. ما در بخش‌های دیگر این نمایش از گونه‌های دیگر نمایش‌های سنتی مثل زن پوشی، نقالی و...  بهره برده‌ایم.» حیدری‌پور همچنین از اجرای نمایش در تماشاخانه سنگلج می‌گوید: «خیلی خوشحالم در تماشاخانه‌ای نمایش را به صحنه بردم که بیش از نیم‌قرن از تأسیس آن می‌گذرد و در این سال‌ها بزرگان نام‌آوری روی این صحنه بودند. سنگلج شناسنامه‌ای پروزن برای نمایش ایرانی و تئاتر است و امیدوارم با بهتر شدن شرایط تئاتر باز هم رونق خود را به‌دست بیاورد و با حمایت‌ها تئاتر به سبد فرهنگی مردم بازگردد.»

 

این خبر را به اشتراک بگذارید