عروس 30 سال بعد/ پرنده شیرین جوانی
سعید مروتی- روزنامهنگار
«عروس» پدیده سینمای ایران در شروع دهه 70 و به نوعی خداحافظی با دهه 60 بود. تصویری تازه از سینمایی که در عین وفاداری به سیستم، الگویش در روایت و تکنیک، سینمای آمریکا بود. تأثیرپذیری فیلمسازان جوان مذهبی از سینمای آمریکا در آن زمان خیلی مسبوق به سابقه نبود. (یکی از معدود نمونهها فیلم «دست نوشتهها»ی مهرزاد مینویی بود که در اکران مورد توجه منتقدان قرار نگرفت). آمدن عروس مصادف و مترادف خیلی چیزها بود؛ از خود بهروز افخمی گرفته که بعد از موفقیت سریال «کوچک جنگلی»، در سینما به موفقیت و اعتبار رسید تا ابوالفضل پورعرب و نیکی کریمی که ظهورشان در سینمای بدون ستاره آن زمان چشمها را خیره کرد. عروس با کلوزآپهای کمتر دیده شدهاش در سینمای بعد از انقلاب، هم فیلم محبوب مجله سوره بود و هم فیلم مورد توجه مجله فیلم و گزارش فیلم. خیلی چیزها بعد از ظهور عروس امکانپذیر شد؛ ازجمله امکان تعریف کردن از سینمای آمریکا. بعد از اکران عروس بود که بچه حزباللهیها درباره علاقهشان به فیلمهای هیچکاک مطلب نوشتند و از سینمای آمریکا دفاع کردند.
در انتهای دهه60، فیلم عروس منادی ورود به دورانی تازه شد؛ با پایانجنگ و آغاز تغییرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی همهچیز حکایت از پایان یک دوران داشت و عروس نخستین فیلم سینمای ایران بود که نمایشگر این تحولات شد. فیلم گرچه به نقد فرهنگ دلالی میپرداخت ولی در نمایش آنچه پیش از این تجملات خوانده میشد هم، دست و دلبازانه عمل میکرد.
ساخت و پرداخت حرفهای عروس، قصهگویی روان و بیلکنت و احیای سنت ستارهپروری با ظهور 2بازیگر جوان (پورعرب و کریمی) باعث شد تا افخمی جوان، طعم خوش موفقیت را با اقبال عمومی گسترده بچشد. عروس، مهمترین فیلم سینمای ایران در انتهای دهه 60بود که در سال 70به نمایش درآمد. هر چند قصه فیلم در فاصله سالهای 60تا 62میگذشت و تضاد میان آرمانخواهی و فرهنگ سرمایهداری (که به سوداگری و دلالی منجر میشد) را تصویر میکرد. هر چه بود عروس طعمی کاملا متفاوت از همه فیلمهای آن دوران داشت و موفقیت تجاری خیرهکنندهاش حاصل تسلط حرفهای و شناخت ذائقه عمومی از سوی سازندگانش بود.
موفقیت انتقادی و تجاری فیلم عروس دیگر برای افخمی تکرار نشد (شوکران در یک دهه بعد، پرتماشاگر شد ولی به رکورد عروس نرسید) هر چند او در چند فیلم دهه هفتادش، کارگردان جاهطلبتری نشان داد (مثلا در «روز شیطان» که کوششی در مسیر ساختن یک فیلم نوآر ایرانی سرد بود) حرفهایگریاش را نمایان کرد (فیلم نیمه تمام مانده شهریار بحرانی را در باکو، از اول ساخت و نتیجه کار شد «روز فرشته» که با توجه به شرایط آشفته تولید در مجموع کمدی متفاوت و خوشساختی شد) و حتی فیلم بهتر و کاملتری ساخت (شوکران آشکارا و با فاصله بهترین فیلم کارنامه افخمی است) ولی هیچکدام از اینها توفیقی در حد و اندازههای عروس را برایش به همراه نیاورد.
فیلم محصول انرژی و جسارت کارگردانی جوان است که بهدرستی مدیر فیلمبرداری باتجربهاش را نقطه اتکا قرار داده است. ترکیب بهروز افخمی و نعمت حقیقی در عروس بسیار خوب جواب داده است.
فیلم بسیار وامدار نعمت حقیقی است و احتمالا نقشاش هم فراتر از یک مدیر فیلمبرداری بوده است. انتخاب کادر اسکوپ، کلوزآپهای شکیل فیلم و حرکتهای دوربین در جاده شمال و مهمتر از همه شاید، سکانس تصادف عروس را به لحاظ تکنیکی به فیلم قابل توجهی تبدیل کرده است؛ فیلمی که سکانس فینالش (صحنه تصادف) اجرا و تدوین بسیار خوبی دارد. همچنان که موسیقی بابک بیات اندازه و تأثیرگذار است. فیلم محصول همراهی هنرمندان و تکنیسینها با کارگردان جوان و با اعتماد به نفس است. «تیم ورک» در عروس بهدرستی جواب داده و همه در سر جای خودشان قرار گرفته و در بالاترین سطح حرفهای به فیلم کمک کردهاند. هنوز و همچنان و بعد از گذشت ۳۰ سال عروس کماکان کار میکند. ضعفهایش هم انگار در گذر زمان تبدیل به ویژگیهایش شده که میشود با آنها کنار آمد. مثل یک رفیق قدیمی که آن قدر محضرش گرم و لذتبخش است که میشود با عادتهای بدش هم کنار آمد.
افخمی: عروس، بهترین فیلم من است
این روایت کوتاه و مختصر از فیلم «عروس» بخشی از یک گفتوگوی مفصل با بهروز افخمی است. گفتوگویی که زمستان ۹۲ و اگر اشتباه نکنم زمان نمایش «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» در جشنواره و در دفتر جمال ساداتیان انجام شد. تکهای از آن در یکی از ویژهنامههای نوروزی همشهری منتشر شد و بخش عمدهاش همچنان ماند و این قسمتی از همان گفتوگوی مفصل است و بخشی از صحبتهای افخمی درباره فیلم عروس که آن موقع او اعتقاد داشت به همراه «شوکران»، بهترین فیلمش است.
وقتی فیلم عروس را ساختم فیلمساز باتجربهای بودم. قبل از آن سریال «کوچک جنگلی» را ساخته بودم و حین ساخت سریال به اندازه چند فیلم سینمایی تجربه کسب کرده بودم. یعنی خراب کاریهایی را که یک کارگردان در ابتدای کار ممکن است انجام دهد را انجام داده بودم. صحنههایی را گرفته و بعد دور انداخته بودم. کارگردانی کوچک جنگلی با گروه پرجمعیت و صحنههای شلوغ و سخت و رسیدن به اینکه یک سکانس را چطور و با چه ریتمی باید بگیرم و مهمتر از هر چیزی اینکه چطور باید داستان تعریف کنم که مهمترین چیز در سینماست، همه اینها را پشت سرم داشتم که عروس را ساختم.
اصل فیلمنامه عروس متعلق به علیرضا داوودنژاد بود که وقتی خواندمش از آن خوشم آمد و تصمیم گرفتم کارگردانیاش کنم. فیلم را در دفتر مهاب فیلم ساختم که تازه آن را به همراه دوستان تاسیس کرده بودیم. البته فیلمنامه داوودنژاد را بازنویسی کردم. خط فیلمنامه تقریباً همینی بود که الان در فیلم میبینید ولی در پرداخت و جزئیات سناریو تغییرات زیادی کرد.
اصراری نداشتم که در عروس از چهرههای تازه استفاده کنم. اگر آن موقع در سینمای ایران بازیگر مرد زیر ۳۰سال و دختر زیر 20سال وجود داشت و مناسب نقشها هم میبودند سراغشان میرفتم ولی آن موقع چنین بازیگرانی وجود نداشتند. پس باید خودم بازیگران مناسب نقش را پیدا میکردم. نیکی کریمی و ابوالفضل پورعرب پیشنهاد شدند که خانم کریمی تجربه بازی در یک فیلم را داشت که فیلم خوبی هم نبود، پورعرب هم تئاتر کار کرده بود و تجربه بازیگری سینما نداشت. چطور باید از چهرههای جدید و بیتجربه بهعنوان بازیگر حرفهای استفاده میکردیم؟ راهش فقط تمرین و ممارست بود. زمان طولانی با پورعرب و کریمی تمرین کردیم تا آماده بازی در نقشها شوند. فیلمبرداری را هم عقب انداختیم. قرار بود عروس را سال۶۸ بسازیم که با طولانی شدن تمرینها افتاد به سال۶۹. آن موقع فیلمها برای اکران حتما باید قبلش به جشنواره میرسیدند و وقتی در پاییز ۶۸ دیدیم بهکار بیشتری با بازیگران نیاز داریم و معلوم شد که به جشنواره آن سال نمیرسیم ترجیح دادیم فیلم را سر فرصت و در سال۶۹ بسازیم.
من از نوجوانی شیفته فیلمبرداری نعمت حقیقی شده بودم. بهخصوص فیلمهایی که نعمت برای کیمیایی گرفته بود. در کوچک جنگلی این بخت را یافتم که از نعمت حضور نعمت حقیقی بهرهمند شوم و طبیعی بود که بخواهم این همکاری مشترک را ادامه دهم. میتوانم بگویم که نعمت حقیقی فقط مدیر فیلمبرداری نبود و سهمش بهعنوان یک هنرمند بسیار خوشذوق و کاربلد خیلی فراتر از یک فیلمبردار صرف بود. بهعنوان کارگردان تلاش میکردم آن بستری که لازم بود را برای نعمت فراهم کنم. سهم نعمت حقیقی در موفقیت عروس را فقط در استیل فیلمبرداریاش نباید دید. نعمت حقیقی با خودش نگاه میآورد و تجربه همکاری با او آن قدر شیرین و درخشان بود که نه فقط در مورد عروس که سر هر فیلم دیگری، به هیچ فیلمبردار دیگری جز او فکر هم نمیکردم. یعنی اگر نعمت بود و میتوانست بیاید حضور فرد دیگری بهعنوان فیلمبردار معنی نداشت.
خب سالهای زیادی از ساخت فیلم عروس گذشته و الان اگر بخواهم دربارهاش صحبت و قضاوت کنم بهنظرم همچنان فیلم خوبی است. به همراه شوکران جزو فیلمهای جریانساز سینمای ایران در سالهای بعد از انقلاب است؛ فیلمی است که تماشاگر را به خوبی سرگرم میکند و هنوز هم جذابیتش را حفظ کرده است. یک جورایی میتوانم بگویم عروس بهترین فیلم من است.
عروس، پرفروشترین فیلم سال ۷۰ رکوردشکنی در گیشه
فیلم افخمی در طول یک دهه اکران (از ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۹ ) با مجموع ۴ میلیون و ۹۲۴ هزار و ۲۵۷ تماشاگر، دوازدهمین فیلم پرمخاطب سینمای بعد از انقلاب است
شاهرخ شانجانی-روزنامهنگار
از همان نمایشهای جشنوارهای مشخص بود که «عروس» فیلمی پرفروش خواهد شد ولی احتمالا هیچکس پیشبینی نمیکرد که فیلم رکورد فروش را بشکند. بهخصوص اینکه ابوالفضل پورعرب و نیکی کریمی، آن موقع بازیگران شناخته شدهای نبودند و با عروس به شهرت و محبوبیت رسیدند. وقتی اکران عروس در تهران شروع شد، از همان روزهای اول گیشه را فتح کرد. این قسمتی از مطلب ماهنامه فیلم در شماره ۱۱۰، شهریور ۷۰ است که از رکوردشکنی فیلم افخمی خبر میدهد؛«همانطور که پیشبینی میشد، فیلم عروس ساخته بهروز افخمی رکورد فروش تاریخ سینمای ایران را شکست. تا بیست و دومین روز نمایش عروس، رقم فروش به ۲۵ میلیون تومان رسید که تا همین جا نیز رکوردشکن بوده و رقم ریالی فروش آن بیش از رکورددار قبلی (دزد عروسکها) بوده است. با توجه به ادامه نمایش تا ۲۲ مرداد و تداوم نمایش آن در چند سینمای آزاد، پیشبینی میشود که فروش اکران اول آن در تهران، بیش از ۳۵ میلیون تومان برسد. جالب اینکه هم رکورددار قبلی و هم فیلم رکوردشکن، از تولیدات مهاب فیلم است که هنوز ۳ سال از تاسیس آن نمیگذرد و تنها همین دو فیلم را تولید کرده است.
سید ضیاء هاشمی، مدیرعامل مهاب فیلم میگوید:«رکورد تعداد تماشاگر در یک روز، متعلق به فیلم «هی جو» است. این فیلم در جمعه اول نمایش، یک میلیون و سیصد هزار تومان فروش داشت که با درنظر گرفتن میانگین بهای بلیت ۱۴ تومان در آن زمان، حدود ۸۰هزار نفر در یک روز به تماشای فیلم رفتهاند.عروس در جمعه اول حدود یک میلیون و نهصد هزار تومان فروش داشت که هرچند رکورد ریالی را شکسته، اما با درنظر داشتن میانگین بهای بلیت، حدود ۵۳۸۰۰ نفر در این روز تماشاگر داشته است.» بهدلیل همزمان شدن نمایش فیلم با دهه عاشورا و ماه محرم، تصور میشد که نمایش فیلم افت خواهد داشت که چنین نشد، و جالب اینکه پیشبینی میشد در پایان 5هفته مهلت نمایش فیلم در گروه سینمایی، بهدلیل برنامه بعدی گروه، سینماها ناچار باشند با مجموع فروش روزانه یکمیلیون تومان، آن را از اکران بردارند، اما قطعا نمایش آن در چند سینمای آزاد ادامه یافت.
فیلم عروس در اکران اول تهران از پیشبینی مجله فیلم هم بالاتر رفت و بیش از ۴۰ میلیون تومان فروخت. در پایان سال ۱۳۷۰ فیلم عروس در استان تهران، ۴۶ میلیون و ۵۴۷ هزار و ۶۰۷ تومان فروش کرد. فیلم در تهران آن سال، یکمیلیون و ۴۸۰ هزار و ۸۰۲ نفر تماشاگر داشت. فیلم در شهرستانها هم فوقالعاده فروخت. عروس در شهرستانها حدود ۳میلیون نفر تماشاگر را به سالنهای سینما جذب کرد. فیلم فقط در سال ۷۰ در ایران بیش از ۱۱۵ میلیون تومان فروخت که در آن زمان رقمی رؤیایی محسوب میشد و ۴ میلیون و ۴۲۳ هزار و ۵۲۸ نفر تماشاگر در سراسر کشور داشت. عروس در سالهای بعد هم همچنان اکران میشد و خوب میفروخت. فیلم در سال ۷۱ بیش از ۳۷۰ هزار نفر تماشاگر داشت و به فروش ۱۰ میلیون و ۸۹۳ هزار تومانی دست یافت. عروس بهعنوان یکی از پرمخاطبترین فیلمهای سینمای پس از انقلاب، تا قبل از ورود به شبکه نمایش خانگی همچنان اکران میشد و میفروخت.