هنرپیشههای نوجوان نظر میدهند
طاها قارداشی؛ منتقل کردن حس به مخاطب سخت است
کسی که در نقش «بایرام» نقش اول تئاتر «قهوه قجری» ظاهر شده، هنرپیشه پانزده ساله «طاها علی قارداشی» است. او در کلاس نهم درس میخواند و به خوبی از عهده ایفای نقشش برآمده است. از کودکی به تئاتر علاقمند بوده و دو سالی است به صورت حرفهای، تئاتر را دنبال میکند. او درمورد لذتهای بازیگری و نقش بایرام می گوید: « بازیگری دریچه دیگری، از زندگی را به رویم باز کرد و باعث شد تا چیزهای زیادی یاد بگیرم و تجربیات زیادی کسب کنم. برخلاف نام خانوادگی ام، ترک نیستم، اما شخصیت بایرام باعث شد تا زبان ترکی، لهجه شیرین و شعرهای ترکی را یاد بگیرم. بایرام ولیعهد قاجار است که مادر و عمویش، با ریختن سم مخ مارمولک در قهوه قجری، باعث کشته شدن پدرش میشوند تا صاحب تاج و تخت سلطنت شوند. سخت ترین قسمت بازیام مربوط به زمانی است که باید از نقشم خارج شوم و مونولوگی را به همراه تماشاگران بگویم. در آن زمان باید بگویم: «باید نمایشی ببینی که مستقیم نباشه، ولی همه بفهمند. شمشیر نکشه، ولی نیششو بزنه! لبخند به لب بیاره، ولی دلها رو بلرزونه!» گفتن این دیالوگ و منتقل کردن یک حس متفاوت به تماشاچی کار سختی است. قسمت فان کار هم مربوط به دلبرانههایی است که نقش زن پوش کار با من اجرا میکند و درآن لحظه کل فضای سالن از خنده، لبریز میشود.»
روژینا نیک زارع؛ از ابتدا قرار نبود در کار باشم
روژینا نیک زارع پانزده سال سن دارد و تقریبا سه سالی است پا در عرصه تئاتر و بازیگری گذاشته است. او در تئاتر «قهوه قجری» نقش «گلین» دختر صدراعظم را ایفا میکند. او درباره نقشش می گوید:« گلین دختری است که عقب ماندگی ذهنی دارد و پسر شاه را دوست دارد. قسمت طنز کار، نحوه برقرار کردن ارتباط گلین با بایرام است که با چاشنی طنز آمیخته شده که با نحوه حرف زدنش، باعث شده علاوه بر اجرای نقشی متفاوت، در جذب نگاه مخاطب، تاثیر به سزایی داشته باشد. از ابتدا قرار نبود در کار باشم. بازیگر نقش گلین در تئاتر دیگری مشغول شد و دقیقا سه روز مانده به اجرا، به بچههای گروه پیوستم و فکر میکنم تاکنون توانستهام با نقشم، ارتباط برقرار کنم و رضایت تماشاگران را جلب کنم. در این کار به کار بردن فرم بدن در ایفای نقش، جزو سخت ترین قسمتهای کار بود که با راهنمایی کارگردان کار و حمایتها و تشویقهای خانواده ام، توانستهام از عهده آن برآیم.» رژینا قصد دارد تئاتر را حرفهایتر دنبال کند.
غزاله علیزاده؛ بازی کردن نقش مرد را دوست دارم
غزاله علیزاده در کلاس نهم درس میخواند. سه سالی است کار تئاتر را به صورت حرفهای شروع کرده است. او سال گذشته با تئاتر «اندرونی» توانست مقام دوم جشنواره آموزشگاه پانیذ را که سالی دوبار در حوزه کودک و نوجوان برگزار می شود به دست آورد. غزاله در این نمایش نقش «مرد پوش» را ایفا میکند. با اینکه دختر است، از اینکه نقش جنس مخالف را بازی میکند، حس و هیجان جالبی دارد. او در مورد کارش می گوید:« در قهوه قجری، نقش برادر گلین را بازی میکنم. اولین باری بود که در نقش یک مرد ظاهر شدم و نقش متفاوتی را به روی صحنه بردم. دو سالی است در کار قهوه قجری هستم و این کار را تاکنون در جشنوارههای مختلفی اجرا کرده ایم. هر سال که بخش جدیدی به کار اضافه میشود؛ حس خوبی به من منتقل میشود و خوشحالم از این که میتوانم نقش جدید و متفاوتی را به روی صحنه ببرم. در قهوه قجری، آدمی هستم که با بایرام وارد یک جنگ مهیج میشوم. طنز و دیالوگهای خاص، چاشنی حضور متفاوتم در این تئاتر است. باقی ماجرا را تعریف نمی کنم، توصیه میکنم از نمایش دیدن کنید تا از صحنههای طنز و جالب این تئاتر لذت ببرید.» غزاله دلش میخواهد زیر نظر آدمهای حرفهای تر، آموزش ببیند و به تجربیاتش اضافه کند.
پرستش پورمیرزا؛ مجبورم با تمام وجودم فریاد بزنم
نوجوان چهارده ساله دیگری که در قهوه قجری ایفای نقش دارد، پرستش پورمیرزا است که از هشت سالگی وارد عرصه هنر شده است. او در سال 95 با تئاتر «طلحت و دیگران» در جشنواره آموزشگاهی پانیذ، بازیگر اول دختر شد و در سال 96 با فیلم «پیانو» قوی زرین بهترین بازیگر دختر را از جشنواره فیلم سازی پانیذ به دست آورده است. او در مورد این تئاتر می گوید: «در قهوه قجری، نقش ملکه را بازی میکنم. به نظرم نقشی بسیار برون گرا و در عین حال موذی است! خیلی خوشحالم از این که تماشگر مجذوب نقشم میشود. تمام تلاشم را کردهام تا با شخصیت بامزهای که ملکه دارد، از عهده آن برآیم. سخت ترین قسمت کار مربوط به صحنهای است که باید با تمام وجود و از اعماق حنجره ام، بر سر شاه فریاد بزنم. سخت است، ولی شیرینیهای خاص خودش را دارد!» پرستش معتقد است با اجرای این کار توانسته به عنوان یک نوجوان، در احیای آداب و رسوم قدیمی نقش کوچکی داشته باشد. او فضا و نحوه شکل گیری ارتباط بین اهالی قصر را بسیار ساده و دوست داشتنی میداند و دلش میخواهد در دنیای واقعی هم، این سادگی رواج پیدا کند.
مهران یاری؛ نقشم کمی موذی است
مهران یاری، در کلاس نهم درس میخواند و پنج سالی است به صورت جدی، حرفه تئاتر را دنبال میکند. از طریق پدرش که در کار فیلم سازی است با این حرفه آشنا شده و دو تله فیلم با نام «عاشقی در وقت اضافه» و «پیش شرط ازدواج» از ساختههای پدرش است.
مهران در تئاتر قهوه قجری، نقش «زن پوش» را بازی میکند. با وجود اینکه تعدادی دختر خوش آتیه در این تئاتر حضور دارند، اما واگذار کردن نقش زن به یک پسر، بحثهای قابل تامل خودش را دارد. او درباره نقشش می گوید: « از اینکه نقش قرینه دارم، برایم جذاب است. نقشم کمی موذی است و در طول داستان با «بایرام» نقش اول فیلم بگو مگوها و تنشهای هیجان انگیزی، تکیه کلامهای خاص و دیالوگهای خنده داری دارم. به قول خیلی از تماشاگران، نقش به اصطلاح «رومخی» دارم. تماشاگران تا لحظه آخر نمایش فکر میکنند، دختر هستم اما در پایان پرده آخر، وقتی روسریام را در میآورم و به نوعی کشف حجاب میکنم، به وضوح بهت و حیرت را در چشمان یکایک شان میبینم. اکثرا به خصوص هنرمندان ویژهای که به تماشای نمایش نشستهاند، در پایان کار گفتند: واقعا در ایفای نقشم، ویژه کار کردهام و توانستهام از عهدهاش برآیم.» مهران قصد دارد برای همیشه روی صحنه بماند چون کار تئاتر برایش لذت بخش است.
امید رضایی؛ در دو نقش شبح و شاه ظاهر شدم
امید رضایی پانزده ساله و در کلاس نهم مشغول به تحصیل است. از کودکی موسیقی، نقاشی و فیلم سازی را دنبال کرده و چهار سالی است در حرفه تئاتر فعالیت دارد. تاکنون شش فیلم کوتاه ساخته و در سال 95 با فیلم «دگران» توانسته جایزه بهترین تدوین و کارگردانی را در «جشنواره فیلم سازان ایرانی اسپانیا» کسب کند. او که در تئاتر «قهوه قجری» در دو نقش «شبح» و «شاه» ظاهر شده است درمورد ایفای دو نقش در یک تئاتر، می گوید: « ارتباط گرفتن با دو نقش سختیهای و شیرینیهای خاص خودش را داشت. شخصیت پذیری که باید برای دو نقش داشتم، برایم جذاب بود. نقش شبح را خیلی دوست دارم چون ایفای آن یک نوع ترس و دلهره در کار ایجاد میکند و خودم هم عاشق نقشهای وهم برانگیز هستم. سخت ترین دیالوگ کارم مربوط به لحظهای است که دسیسههایم، رو شده و پسر شاه سابق متوجه میشود، قاتل پدرش هستم. آن لحظه باید از حالت طنز خارج شده و با استرس خاصی آخرین و سخت ترین دیالوگم را که با تغییر حسی آنی همراه است، بیان کنم.» امید آینده روشنی را در زمینه هنر و فعالیتهای هنری برای خودش تداعی کرده است و به دنبال موفقیتهای جهانی است.
محمدعلی نوری؛ در خلسه فرو میروم
محمدعلی نوری در کلاس هشتم درس میخواند و در خانوادهای معمولی پرورش یافته است. والدینش با ذوق و حمایتهایشان او را به سمت هنر تئاتر، سوق دادند. محمدعلی در مدت چهارسالی که وارد این عرصه شده در تئاترهای چون «روباه و زاغ»، «ماه پیشونی»، «طلحک و دیگران» و... ایفای نقش داشته و با «قهوه قجری» در جشنواره آئینی سنتی، به عنوان کار برگزیده حضور داشت. او درمورد فعالیتهای هنری اش می گوید: « تئاتر به من حسی میدهد، که قابل وصف نیست. وقتی وارد صحنه میشوم، به قول بازیگران تئاتری، در خلسه بازیگری فرو میروم. نقش در تمام روح و جسمم رسوخ میکند و دیگر محمدعلی نوری نیستم. در تئاتر «قهوه قجری» که مدل ایرانی شده داستان «هملت» است، نقش «وزیر» را ایفا میکنم. انسان چاپلوسی هستم که در اوج تملق و خدمت به شاه ظاهر شده ام. انسان احمقی که قصد داشت دخترش گلین را عروس شاه کند تا از این طریق، نقشی ماندگار در تاج و تخت و دخالت در امور کشور داشته باشد.» محمدعلی معتقد است دینش را به صحنه در این کار، ادا کرده است.
پویا بیک محمدی؛ایفای نقش روح آسان تر است تا کاتب بودن
نوجوان خوش آتیه دیگری که با دو نقش «روح کوچک» و «کاتب» در تئاتر قجری ظاهر شده، پویا بیک محمدی است. پویا از هشت سالگی وارد عرصه هنر شده و در حال حاضر 13 سال سن دارد. او در کلاس هفتم درس میخواند و با مدیریت وقت و برنامه ریزی صحیح توانسته هم دانش آموز ممتازی باشد و هم از عهده نقشهایش، به خوبی برآید. خودش میگوید برای رسیدن به کار، سه هفته وقت گذاشته است و از نتیجه ایفای نقشش، کاملا راضی است و بازخوردها و انرژیهای مثبتی از تماشاچیها دریافت کرده است. پویا درباره نقشهایش می گوید: « در ایفای نقش روح باید، صداهای هولناک درمیآوردم و فرمهای بدنی خاصی را اجرا میکردم. به نظرم نقش روح، آسان تر از ایفای نقش کاتب است. در نقش کاتب، فرم بدنی زیادی نداشتم ولی مجبورم دیالوگهای سریع و تندی بگویم. ظاهر شدن در نقش کاتب پیر و مفلوک هم جذابیتهای خاص خودش را دارد که فکر میکنم بعداز اتمام نمایش عمومی، دلم برای کار و اجراهایم دراین تئاتر، تنگ شود.»