صادرات گاز به اروپا؛ شمشیر دولبه پوتین
صادرات گاز به اروپا، میتواند هم اهرم فشار به اروپا باشد و هم دست و پای مسکو را ببندد
همزمان با آغاز فصل سرد و نگرانی از تشدید بحران قیمت سوخت در اروپا، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور رروسیه پنجشنبه از تثبیت بازار گاز اروپا صحبت کرده است. به گزارش فرانس24، در همان روز، چین از مسکو خواست صادرات زغالسنگ و گاز به کشورش را افزایش دهد تا بحران سوختی که پکن را بهشدت نگران کرده مهار شود. تداوم این شرایط، میتواند روسیه را به بازیگری بسیار مهم در دو سوی مرزهایش تبدیل کند. آردیل موئه، کارشناس انرژی روسیه در مؤسسه نانس در اینباره گفته است: «در کوتاهمدت، اگر قیمت بالای گاز تداوم داشته باشد، روسیه میتواند خود را در موقعیت بسیار قدرتمندی ببیند.» قیمتها از ابتدای سال، بیش از 170درصد رشد کرده است و این مسئله برای گازپروم، تامینکننده اصلی گاز اروپا که بیشتر مالکیت آن در اختیار دولت روسیه است، شرایطی استثنایی را رقم زده است. از نظر بسیاری از کشورهای اروپایی، تامین گاز از روسیه راهی برای خروج از بحران است. روسیه هم، بهگفته موئه، این ظرفیت را دارد که صادرات را بیشتر و بحران را حل کند.
از دشمن به شریک
در انتهای بهار، وقتی که قیمتها بالا میرفت، بسیاری از اینکه روسیه برای فروش گاز بیشتر به اروپا تلاش نمیکند تعجب کردند. همان زمان این فرضیه مطرح شد که مسکو عمدا با کاهش عرضه، قیمتها را بالا میبرد تا در نهایت فشار بیشتری به اروپا وارد کند تا از خط لوله گاز نورد استریم 2 به آلمان حمایت کند.
کار ساخت این خط لوله دریایی از آن زمان به اتمام رسیده است. موئه گفته است: «حالا روسها میتوانند به اروپاییها بگویند که اگر اینقدر ایرادگیر نبودند، میتوانستند امروز گاز بیشتر و ارزانتری گیر بیاورند.»
اما روسیه اهداف بزرگتری از فروش صرف گاز دارد؛ روسیه میخواهد از منابع طبیعی خود بهعنوان اهرمی برای گرفتن امتیازات استراتژیک استفاده کند. هفته گذشته ولادیمیر شیزوف، سفیر روسیه در اتحادیه اروپا به فایننشال تایمز گفته بود که اگر اتحادیه میخواهد بحران انرژی حل شود، نباید به مسکو بهعنوان دشمن نگاه کند؛ «دشمن را با شریک جایگزین کنید و مشکلات راحتتر حل میشوند. وقتی که اتحادیه اروپا اراده سیاسی کافی برای این کار پیدا کند، بهخوبی میداند که ما را کجا پیدا کند». آگاتا لوسکوت متخصص انرژی اروپا در مرکز مطالعات شرقی در ورشو هم درباره این رویکرد روسیه گفته است: «مسکو میتواند از موقعیت قوی خود برای امتیاز گرفتن از چند کشور مخالف خود در اروپا بهره ببرد، مخصوصا حالا که بحث تغییرات اقلیمی و تغییر قوانین انرژی در بروکسل در جریان است.» او معتقد است که روسیه حتی میتواند با کارت لغو تحریمهای اروپا علیه این کشور بعد از اشغال کریمه در سال2014 هم بازی کند.
بهگفته ولادیمیر کوچروف، کارشناس انرژی در مؤسسه سلطنتی فناوری در استکهلم، بحران گاز همچنین به روسیه این امکان را میدهد که تناقضات سیاستگذاری انرژی اروپا را به اعضای اتحادیه یادآوری کند. او در اینباره گفته است: «تا چند سال پیش، بازار انرژی اروپا بسیار باثبات بود و قراردادی 10 تا 15ساله با روسیه عامل اصلی این ثبات بود. اما بروکسل تصمیم گرفت تا انعطاف تصمیمگیریهایش را بالا ببرد و با قراردادهای کوتاهمدت وابستگی خود به گاز روسیه را کم کند، بنابراین نوسان قیمتها شدت گرفت و بحران فعلی از همین نوسان تغذیه کرد و بزرگتر شد.»
لوسکوت معتقد است که در این شرایط، گازپروم علاقه زیادی دارد تا با عقد قراردادهای بلندمدت، جایگاه خود در اروپا را تثبیت کند، آن هم زمانی که کشورهای اروپایی بهشدت بهدنبال این هستند که از انرژیهای تجدیدپذیر به جای جایگزین سوختهای فسیلی ازجمله گاز استفاده کنند.
اخاذی با سوخت؟
اما روسیه در این بازی باید بهشدت هوشیار باشد؛ گازپروم نمیتواند یک چوبدستی جادویی تکان بدهد و مشکلات انرژی اروپا را محو کند. درشتنمایی قدرت گازپروم، میتواند به ضرر روسیه عمل کند.
کارتین لوکاتلی، کارشناس صنعت نفت و گاز روسیه در مؤسسه اقتصاد گرنوبل گفته است: «گازپروم فضای کافی برای مانور دارد تا صادرات گاز به اروپا را بالا ببرد اما دستش چندان هم باز نیست چون زمستان در روسیه در راه است و این شرکت باید به بازار داخلی هم فکر کند.» در همین حال، پوتین هم نمیخواهد بهعنوان یک باجگیر انرژی شناخته شود، چون این کار، به تصویری که او میخواهد از روسیه بهعنوان یک شریک تجاری مورد اعتماد ارائه دهد، لطمه وارد میکند. موئه درباره خطرات تبدیل صادرات گاز به اهرم فشار به اروپا گفته است: «اگر کشورهای اروپایی در نهایت اینطور برداشت کنند که روسیه از منابع طبیعی خود برای اهداف ژئوپولتیک استفاده میکند، تلاشهایشان برای تنوع بخشیدن به تامین انرژی را دوچندان خواهند کرد.» لوسکوت هم در اینباره گفته است: «اگر اروپاییها تامینکننده اصلی گاز خود را قابل اطمینان نیابند، گاز محبوبیت خود را در بازار انرژی این قاره از دست خواهد داد و اتحادیه اروپا انگیزههای بیشتری خواهند داشت تا در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری کنند.»
راهها به پکن ختم میشود؟
روسیه، درصورتیکه سهم بیشتری در بازار آسیا بهدست بیاورد، میتواند با کاهش سهم خود از بازار اروپا کنار بیاید. همین حالا، چین مشتاقانه میخواهد گاز و زغالسنگ بیشتری از روسیه وارد کند.
برای روسیه، بازار چین مزیت هم دارد چون اروپاییها بهشدت بهدنبال این هستند که از گاز عبور کنند و به انرژیهای تجدیدپذیر برسند اما چین یک مرحله قبل از آن است و تازه میخواهد به جای زغالسنگ و نفت، به گاز طبیعی
روی بیاورد. اما پکن فعلا نمیتواند جای اروپا را برای روسیه بگیرد؛ خط لوله بین روسیه و چین ظرفیت سالانه 38میلیارد مترمکعب دارد درحالیکه روسیه میتواند سالی 200میلیارد مترمکعب گاز به اروپا صادر کند. شاید چین و روسیه انگیزه کافی داشته باشند که خط لوله دوم را احداث کنند اما این خط لوله هم در بهترین حالت صادرات را دو برابر خواهد کرد و همچنان با ظرفیت صادرات مسکو به اروپا غیرقابل مقایسه خواهد بود. همه اینها یعنی روسیه، دستکم فعلا به صادرات گاز به اروپا وابسته است. بهگفته لوسکتو، این یعنی پوتین با تصمیمگیریهای بزرگی مواجه است؛ «او میتواند گاز گران و سود در کوتاهمدت را درنظر بگیرد یا ثبات و روابط بهتر با اروپا در بلندمدت را اولویت خود قرار دهد.»