طلای ادبیات برای روایتگر استعمار
عبدالرزاق گورناه پس از نجیب محفوظ و اورهان پاموک، سومین مسلمانی است که جایزه نوبل ادبیات را گرفت
آرش نهاوندی- روزنامهنگار
جایزه نوبل ادبیات2021 به عبدالرزاق گورناه، رماننویس مشهور تانزانیایی ساکن بریتانیا اهدا شد. او پس از نجیب محفوظ، نویسنده و نمایشنامهنویس فقید مصری و اورهان پاموک، نویسنده مطرح اهل ترکیه، سومین نویسنده مسلمانی است که جایزه نوبل ادبیات را دریافت میکند. نجیب محفوظ و اورهان پاموک بهترتیب جایزه نوبل ادبیات را در سالهای1988و2006 دریافت کرده بودند. به نوشته گاردین، پس از 35سال برای نخستینبار است که این جایزه معتبر ادبی به عبدالرزاق گورناه بهعنوان یک نویسنده دارای اصالت آفریقایی اختصاص مییابد. وول سونیکا، آخرین آفریقایی برنده جایزه نوبل در سال1986 بود. تونی موریسون نیز آخرین سیاهپوست برنده جایزه نوبل از سال1993 بود. دلیل اهدای جایزه نوبل ادبیات به عبدالرزاق گورناه، پرداخت عمیق و دلسوزانه او به تأثیرات استعمار و سرنوشت فرهنگی پناهندگان بر شکافی که میان فرهنگها و قارهها وجود دارد، عنوان شده است.
گورناه پیش از اینکه از نظر سیاسی تحت تعقیب قرار گیرد، در یکی از جزایر زانزیباز یا زنگبار (تشکیل شده از چند جزیره در ساحل مجاور کشور تانزانیا که پیشتر نیز با نام زنگبار شناخته میشد) زندگی میکرد. او در سالهای دهه1960 برای ادامه تحصیل از کشورش به بریتانیا رفت. در کنار تدریس در دانشگاه، او تاکنون 10رمان و تعدادی داستان کوتاه منتشر کرده است.
اندرس اولسون، رئیس کمیته نوبل، در اینباره میگوید: رمانهای گورناه از نخستین آنها با عنوان «خاطرات کوچ» که درباره یک قیام شکست خورده است، تا آخرین آنها «زندگی پس از مرگ» ما را بیشتر با تکثر فرهنگی شرق آفریقا که در گذشته از آن تقریبا چیزی نمیدانستیم، آشنا کرده است. اولسون میگوید: رمان بهشت با موضوع سفر یوسف به عمق تاریکی، ارجاع آشکاری دارد به تصویری که جوزف کنراد، نویسنده بریتانیایی روستبار اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم از «قهرمان جوان بیگناه» در رمانهایش ارائه میدهد. اولسون در کنفرانسی خبری در استکهلم در جمع خبرنگاران گفت: گورناه بهطور مداوم همراه با دلسوزی فراوان بر تأثیرات استعمار در شرق آسیا و تأثیر آن بر افرادی که بهدلیل استعمار در جای جای دنیا آواره و پناهنده شده بودند، پرداخته است.
گورناه که هنگام اعلام برنده شدن نامش بهعنوان برنده جایزه نوبل ادبیات در آشپزخانه منزلش حضور داشت گفت: در ابتدا فکر میکردم این چیزی جز یک شوخی نیست. اغلب درباره این مسائل و اینکه چه کسانی بهاحتمال زیاد برنده جایزه نوبل ادبیات خواهند شد، از چندین هفته قبل در محافل ادبی و رسانهها صحبت میشد. از آنجایی که امسال درباره کاندیداهای احتمالی دریافت این جایزه معتبر سخن چندانی به میان نرفته بود و نام من نیز در میان کاندیداهای برنده مطرح نشده بود، خود من انتظار دریافت جایزه نوبل ادبیات را نداشتم. من تنها به اینکه چهکسی احتمال دارد برنده این جایزه شود، فکر میکردم. او در ادامه گفت: برای من دریافت این جایزه باعث افتخار است. به این مسئله نیز افتخار میکنم که توانستهام به نویسندگانی بپیوندم که پیشتر از من جایزه نوبل را دریافت کرده بودند.
عبدالرزاق گورناه البته نویسنده باسابقهای است که از زمان انتشار نخستین رمانهایش مورد توجه منتقدان و علاقهمندان به ادبیات در سراسر دنیا قرار گرفته بود. «بهشت» چهارمین رمان گورناه در سال1994 در فهرست نهایی نامزدهای دریافت جایزه معتبر بوکر قرار گرفته بود. بهشت ازجمله آثار در خور و تحسین شده گورناه است که وی در آن عشق سوزناکی را روایت میکند. در این اثر، گورناه فرهنگها و دنیاهای مختلف را در برابر هم قرار داده است. «در کنار دریا» نیز ازجمله رمان دیگر وی است که از سوی منتقدان مورد تحسین قرار گرفته. او در سال2001 بهخاطر نگارش این رمان در فهرست بلند نامزدهای دریافت جایزه بوکر قرار گرفته بود.
«زندگی پس از مرگ» آخرین رمان گورناه نیز ازجمله تحسینشدهترین کتابهای وی از سوی منتقدان است که در زمره نامزدهای مرحله نهایی جایزه جورج اورول قرار گرفته بود. در «زندگی پس از مرگ» داستان «ابلیاس» که توسط نیروهای استعمارگر آلمانی از خانوادهاش ربوده میشود و چندین سال بعد همراه نیروهای استعمارگر به دهکده زادگاهش بازمیگردد تا با هموطنانش مبارزه کند، روایت میشود. منتقد گاردین این رمان را حاوی داستانی جذاب و گیرا توصیف کرده بود که تمام افراد فراموش شده در تاریخ را دوباره گردهم آورده و از پاک شدن خاطره آنها در اذهان جلوگیری کرده است. اولسون میگوید: در دنیای ادبی گورناه همهچیز از خاطرات گرفته تا نامها و هویتها، مدام در حال تغییر است. این احتمالا به این دلیل است که او پروژه یک مکاشفه پایانناپذیر همراه با احساسات روشنفکرانه را در دست اجرا دارد که ما آن را بهخوبی در تمامی آثارش احساس میکنیم.
مایا جگی، منتقد و عضو هیأت داوران نوبل ادبیات در سال2021 نیز عبدالرزاق گورناه را نویسنده بسیار قدرتمندی دانسته که سبک غنایی که وی در رمانهایش بهکار میبرد و روایتهای واقعنگرایانهای که او در قالب داستان رمانهایش ارائه میدهد، کاملا در تضاد با دروغهای تاریخ امپریالیستی در شرق آفریقا قرار دارد.
گورناه در سال1948 در زنگبار (زانزیبار) یکی از مناطق تانزانیا متولد شد. در سال1964 انقلابی در این کشور به وقوع پیوست که در جریان آن اتباع عربتبار این کشور تحت تعقیب قرار گرفتند؛ در نتیجه گورناه ناگزیر به ترک کشورش در 18سالگی شد. او از 21سالگی نویسندگی را آغاز کرد و از همین زمان به بعد به بریتانیا پناهنده شد. با وجود اینکه زبان اصلی وی «سواحیلی» است، اما او برای اینکه مخاطبان بیشتری با آثارش در دنیا ارتباط برقرار کنند، رمانهایش را به زبان انگلیسی نوشت. نخستین رمان وی با عنوان «خاطرات کوچ» در سال1987 انتشار یافت. عبدالرزاق گورناه تا همین چندی پیش که بازنشسته شد، استاد زبان انگلیسی و زبانهای پسااستعماری در دانشگاه کنت بوده است. عبدالرزاق گورناه درباره دوران کودکی خود در زنگبار و اینکه چه منابع تحصیلی و چه منابعی برای شناخت بیشتر جهان در اختیار داشته، میگوید: شعرهای عربی و فارسی بهخصوص در کتاب «هزار و یک شب» و سورههای قرآن کریم مهمترین منابع تحصیلی من در دوران کودکی و ابتدای نوجوانی بودند. حضور بازرگانان ایرانی و شیرازیتبار در زنگبار از قرنها قبل تا حد زیادی باعث رواج زبان و ادبیات فارسی در این منطقه شرقی آفریقا شده بود.