• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
دو شنبه 12 مهر 1400
کد مطلب : 142205
+
-

مرور شعر نبوی به مناسبت سالروز رحلت پیامبر اعظم‌ص با مصطفی محدثی‌خراسانی، شاعر آیینی

مدح پیامبر ص مضمون درخشان شعر فارسی است

مدح پیامبر ص مضمون درخشان شعر فارسی است

فرشاد شیرزادی- روزنامه‌نگار

مصطفی محدثی‌خراسانی، اهل تایباد خراسان است؛ منطقه مرزی ایران. در شعر نبوی به قول معروف غور کرده است و درخشان‌ترین شعرهایی را که در مدح و منقبت حضرت ختمی مرتبت(ص) سروده شده، در خاطر دارد. او از شاعران سبک خراسانی و سده سوم هجری، چکامه سرایانی را برمی‌شمرد و پیش می‌رود و به درستی اشاره دارد که کمتر شاعر بزرگی در آسمان ادب پارسی ظهور کرده که در مدح پیامبر اکرم(ص)، شعری نگفته باشد. در آستانه سالروز رحلت پیامبر عظیم‌الشأن اسلام، حضرت محمد(ص)، شعرهایی را که به سجایای اخلاقی، اجتماعی و نگاه معرفتی پیامبر(ص) اشاره دارد، با او دوره کرده‌ایم.
گفت‌وگوی پیش‌رو، خلاصه‌ای و چکیده‌ای از دیداری مفصل با او است. محدثی‌خراسانی، شاعر آیینی، دفترهای شعر متعددی دارد. او همچنین شعرهای فراوانی درباره حضرت محمد(ص) سروده که طی سال‌های اخیر توسط خوانندگان موسیقی ایران هم خوانده شده‌اند و به‌اصطلاح گل‌کرده‌اند. با ما همراه باشید.

حکیم طوس، ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه را با نعت پیامبر اکرم(ص) شروع کرده است. دیگر شاعران شاخص کلاسیک، چه شعرهایی در مدح و منقبت حضرت رسول اکرم(ص) سروده‌اند؟
تقریباً در شعر فارسی، چند سنت داریم که اکثر‌قریب‌به‌اتفاق شاعران، هم در شکل‌گیری و هم در پیروی از آن نقش داشته‌اند. یکی از آنها «تحمیدیه» است که معمولاً در دواوین شعرا با حمد و ستایش خداوند آغاز می‌شود و پس از آن منقبت پیامبر(ص) و ستایش ایشان، جزو لاینفک شیوه ادبی و شعریت آنهاست. ما از سبک خراسانی که البته، چندان هم شعر وارد حوزه‌های مفهومی، معرفتی و عرفانی نشده و شعر فارسی در این دوره بیشتر به بیان و توصیف زیبایی‌های طبیعت و قصیده سرایی اختصاص دارد، فردوسی و ناصر‌خسرو، کسایی مروزی و دیگران را داریم که در مدح و منقبت حضرت ختمی مرتبت(ص) شعر سروده‌اند.
ناصر‌خسرو در قصیده‌ای که با بیت «تا داد من از دشمن اولاد پیمبر/ بدهد به تمام ایزد دادار تعالی» پایان می‌یابد، به مدح پیامبر اعظم(ص) می‌پردازد. شعر شاعران دیگر پس از این دوره(سبک خراسانی در نظم)، در مدح ایشان از چه کیفیتی برخوردار است؟ پس از آن به شکل عمده به کدام شاعران برمی‌خوریم؟
پس از سبک خراسانی به شاعرانی مانند سنایی و عطار می‌رسیم که در آن، شعر فارسی صبغه و رنگ عرفانی می‌گیرد. اغلب شاعران نه‌تنها مطلع دواوینشان را با نعت آن حضرت آغاز می‌کنند، بلکه در بسیاری از شعرهایشان به هر بهانه‌ای به وصف‌ شأن و شخصیت پیامبر اعظم(ص) می‌پردازند؛ به‌طور مثال نظامی‌گنجوی هم می‌گوید: «شمسه نُه مسند هفت اختران/ ختم رسُل خاتم پیغمبران// احمد مرسل که خِرد خاک اوست/ هر دو جهان بسته فتراک اوست» یا در جایی دیگر می‌سراید: «لب بگشا تا همه شکر خورند/ ز آب دهانت ‌رطب‌تر‌ خورند». نظامی درخشان‌ترین و شورانگیزترین اشعار را در ستایش پیامبر(ص) در «مخزن‌الاسرار» سروده است. اینکه بخواهم فهرستی را ذکر کنم، شاید در این اندک نگنجد اما به‌طور مخلص می‌توانم بگویم که بزرگان شعر فارسی، از مولانا گرفته تا سنایی، عطار و فردوسی که در آغاز به آن اشاره کردید، تا برسیم به حافظ، بیدل و سعدی، تا پس از آنها عبدالرحمن جامی و دیگران، همگی درباره حضرت رسول اکرم(ص) شعر سروده‌اند. خاطرم است که مولانا در دفتر نخست مثنوی معنوی می‌گوید: «بومسیلم را لقب کذاب ماند/ مر محمد را اولوا‌الالباب ماند» یا حضرت لسان‌الغیب می‌سراید: «نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت/ به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد». نمی‌توان شاعران بزرگی را نام برد که به سادگی از کنار این مضمون درخشان آفرینش و هستی گذشته باشند و به انحایی به آن نپرداخته باشند. هر یک چه در ستایش پیامبر(ص) و چه مضمون‌پردازی‌های دیگری که در شعر دارند و گریزی می‌زنند، یا بهره‌ای از آن حضرت می‌برند یا با تلمیحاتی به زندگی و سیره حضرت محمد(ص) اشاره می‌کنند.
چه سجایایی از پیامبر اکرم(ص) از آغاز تا امروز بیش از همه زبانزد شاعران بوده است؟
از پیامبر اسلام(ص) معمولاً چندین خصلت برجسته یاد می‌شود که مهربانی، رحمت و محبت، خصیصه اصلی ایشان است. از ایشان 2خصیصه با عنوان پیامبر رحمت و پدر امت یاد می‌شود. دیگر، نگاه معرفتی پیامبر(ص) به انسان ورای اینکه حضرت محمد(ص) پیامبر ما مسلمانان است، مورد‌اشاره شاعران است. ایشان به‌نحوی دغدغه انسان و بشریت را فراتر از مرزهای دینی و مذهبی می‌بیند.  پیامبر ما، چون آخرین پیامبر خداست و نیامده تا ادیان دیگر را نفی کند، بلکه با ظهورشان، همه پیامبران پیش از خودشان (که به روایتی 124هزار پیامبرند) وفضیلت‌ها و ارجمندی‌های آنها را به‌طور کمال و تمام ارائه می‌دهد و تا زمان پیامبر(ص) اگر در همه معرفت‌های زمان قبل نقطه مغفول‌مانده‌ای به چشم می‌خورد، یا به هر دلیل ضرورتی نداشته که در زمان ظهور آن پیامبر به آنها پرداخته شود، نهایتاً جمع آن خوبان به اضافه آنچه کم دارند و باید به آن افزوده می‌شده، به شکل دین اسلام، قرآن‌کریم و پیامبر ما توسعه می‌یابد. به قول معروف می‌گویند «چون که صد‌ آید نود هم نزد ماست». حضرت محمد(ص)، نه‌تنها پیامبر مسلمانان و پدر امت است، بلکه با این تعبیر و تفسیر، ایشان پدر تمام انسان‌ها و کل بشریت است.
یکی از شاخص‌ترین شعرهایی که در دوره معاصر درباره پیامبر اسلام(ص) سروده شده همان شعر معروف «والا پیامدار محمد(ص)» سروده سیاوش کسرایی است که بارها با صدای گرم فرهاد مهراد آن را شنیده‌ایم. کدام شاعران شاخص معاصر در نعت پیامبر اسلام، درخشان‌ترین شعرها را سروده‌اند؟ دست‌کم اگر بخواهید چند نفر را نام ببریم به آثار کدام شاعران اشاره می‌کنید؟
شعر نبوی صبغه‌ای در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب دارد که در آن سال ها نوجوان بودم اما در جریان این شعرها قرار داشتم. از سال‌های 1351و 1352، باید به مجموعه فرهنگی «بعثت» که مرحوم فخرالدین حجازی داشت اشاره کرد. مسابقه بزرگ شعری با موضوع زندگی و سیره پیامبر(ص) برگزار کردند که به یاد دارم، علی موسوی‌گرمارودی، سیدکریم امیری‌فیروزکوهی و نعمت‌الله میرزازاده که آخری هم‌اکنون در ایران نیست و او آن زمان قصیده باشکوه و ماندگاری برای پیامبر(ص) با عنوان «پیام» سرود که با همین عنوان هم به‌صورت کتاب چاپ شد، از کتاب‌های شاخص آن دوران بود. همان سال‌ها هم امام خمینی(ره) نامه‌ای نوشتند و از شعر میرزازاده قدردانی و تشکر کردند که در مقدمه یکی از کتاب‌هایشان محفوظ است.
همزمان با انقلاب و پس از آن چه؟ کدام شاعران شاخص‌ترین شعرهای درخشان را در وصف زندگی و سیره حضرت محمد(ص) سروده‌اند؟
به گمانم مرحوم طاهره صفارزاده و همچنین استاد علی معلم‌دامغانی، در مثنوی «رجعت سرخ ستاره» بهترین شعرها را درباره حضرت ختمی مرتبت سروده‌اند. شعر آیینی پس از انقلاب با برگزاری جشنواره‌ها و فراخوان‌هایی که داشت و به‌ویژه برای نسل جوان باعث ایجاد انگیزه شد، با عنوان مختلف شعر نبوی، علوی و رضوی برکاتی فراوانی داشته و دارد. گرچه برخی از این جشنواره‌ها به‌دلیل فقدان حضور کارشناسان خبره و فراخوان‌های هوشمندانه، شاید موجب آسیب‌هایی هم به شعر آیینی و شقوق مختلفش شده باشند اما در مجموع شعر آیینی پس از انقلاب رشد و شکوفایی چشمگیری داشته است؛ هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی یکی از رویکردهای مثبتی که شعر آیینی و به تبع آن شعر نبوی داشته، این است که رویکرد شعر ما به پیامبر(ص)، امام زمان(عج)، حماسه عاشورا و... صرفاً از بیان واگویه‌های شخصی، عاطفی و توصیف، به‌دلیل بیداری‌ای که در این سال‌ها به‌وجود آمد، افق بازتری فرا‌روی چشم‌انداز شاعران گشود. پرداختن به فلسفه نبوت، امامت و نقش این فضیلت‌ها در شکل‌گیری زندگی اکنون و گذشته ما و همچنین آنچه در آینده بشریت می‌تواند نقش ایفا کند، مدنظر شاعران قرار گرفته است. از این منظر شعر آیینی ما و ازجمله شعر نبوی به شکل همه سویه غنا یافته است.
اگر قرار باشد، یک شعر شاخص را که در نعت پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) سروده شده ذکر کنید، نخست کدام شعر به ذهن و زبانتان می‌آید؟
از مثنوی استاد علی معلم بسیار انگیزه گرفته و می‌گیرم. همان مثنوی «رجعت سرخ ستاره» که چنین آغاز می‌شود: «باور کنیم رجعت سرخ ستاره را/ میعاد دستبرد شگفتی دوباره را// باور کنیم رویش سبز جوانه را/ ابهام مردخیز غبار کرانه را// باور کنیم ملک خدا را که سرمد است/ باور کنیم سکه به نام محمد(ص) است». نگاه تاریخی، فلسفی، اسطوره‌ای و معرفتی که علی معلم به نبوت دارد، به خلقت حضرت آدم تا حضرت محمد(ص) از منظری شورانگیز روایت می‌شود. شاعران غزلسرای متعددی داشته و داریم که درباره حضرت محمد(ص)، شعرها سروده‌اند و در شعر ما درخشش ویژه خودشان را دارند. اشاره خوبی هم به شعر «والا پیامدار محمد(ص)» زنده‌یاد سیاوش کسرایی داشتید که با صدای زیبای فرهاد مهراد بارها شنیده‌ایم. هم اثر به لحاظ هنری بسیار باشکوه و زیباست و هم از حیث محتوایی. نگاه اجتماعی و به‌روز که از آن چنین یاد می‌کند: «گفتی که یک دیار/ هرگز به ظلم و جور/ نمی‌ماند/ برپا و استوار/...» دغدغه‌های انسانی و اجتماعی پیامبر(ص) در این شعر موج می‌زند.

این خبر را به اشتراک بگذارید