قصه پر غصه دانشآموزان افغانستانی
گزارش همشهری از وضعیت دانشآموزان افغانستانی درسال تحصیلی جدید که با وجود تاکید مقامات ارشد کشور، همچنان به سختی در مدارس ثبت نام میشوند و حتی برای تهیه کتاب درسی مشکل دارند
مرضیه موسوی- خبرنگار
4 روز از بازگشایی مدارس و تشکیل کلاسهای مجازی و حضوری میگذرد، اما برای دانشآموزان مهاجر بازمانده از تحصیل در به همان پاشنه قدیمی میچرخد. آنها هنوز از این مدرسه به آن مدرسه میروند تا شاید نیمکت خالی برای درس خواندن پیدا کنند. داستان شان همان داستان همیشگی است؛ نداشتن مدارک هویتی و اقامتی معتبر و ممانعت مدیران مدارس دولتی از ثبتنام آنها. همه این اتفاقات هم در حالی رقم میخورد که اردیبهشت سال 1394، رهبرمعظم انقلاب اسلامی در اینباره به صراحت فرمودند: «هیچ کودک افغانستانی، حتی مهاجرینی که بهصورت غیرقانونی و بیمدرک در ایران حضور دارند، نباید از تحصیل باز بمانند و همه آنها باید در مدارس ایرانی ثبتنام شوند.»
البته این مشکل فقط به کودکان خانوادههای مهاجران غیرقانونی ختم نمیشود، تعداد دانشآموزانی که با وجود داشتن مدارک اقامتی، در مدارس دولتی ثبتنام نمیشوند، هم کم نیست. نادر موسوی، رئیس «مؤسسه آموزشی فرهنگی» در محله نواب در اینباره به همشهری گفت: «محلههایی که مهاجران افغانستانی بیشتری دارند، مدارسشان معمولا شلوغ و پرتراکم است و خیلی زود ظرفیتشان با ثبت نام دانشآموزان ایرانی تکمیل میشود. برای همین دانشآموزان افغانستانی از قافله عقب میمانند.»
مدارس خودگردان و مشکل تأیید مدرک تحصیلی
سالهاست که فعالان مدنی با «مدارس خودگردان» مشکل تحصیل کودکان مهاجران غیرقانونی را حل کردهاند؛ مدارسی که گرچه مجوز قانونی وزارت آموزش و پرورش را ندارند، اما کودکان مهاجر بازمانده از تحصیل را پذیرش میکنند و به آنها آموزش میدهند. پس از تأکید رهبر معظم انقلاب، تعداد انگشتشماری از این مدارس در استان تهران موفق به اخذ مجوز رسمی از آموزش و پرورش شدهاند، اما همچنان بسیاری از آنها بدون مجوز فعالیت میکنند؛ بنابراین مدرکی که به دانشآموزان خود میدهند، اعتبار کافی ندارد.
موسوی در اینباره توضیح داد:« با توافقی که ما با آموزش و پرورش داشتیم، دانشآموزان بازمانده از تحصیل میتوانند در مدرسه خودگردان درس بخوانند و تا پایان سال تحصیلی فرصت دارند تا مدارک اقامتی خود را تکمیل کنند. با این کار میتوانیم برای دانشآموزان برگه حمایت تحصیلی بگیریم تا بتوانند در مدارس دولتی ثبت نام کنند. اگر دانشآموزی این روند را طی کند، ما کارنامه تحصیلی او را برای تأیید رسمی به آموزش و پرورش ارسال میکنیم. اما تعداد کمی از دانشآموزان افغانستانی موفق به کسب این مدرک میشوند.»
با تحولات اخیر درکشور افغانستان و افزایش مهاجران و پناهندگان این کشور در ایران، وزارت آموزش و پرورش افزایش 5تا 10درصدی دانشآموزان افغانستانی را برای سال تحصیلی جدید پیشبینی کرده است، با این حال امسال تعداد دانشآموزانی که تا هفته اول مهرماه در مدارس تعاملی ثبت نام کردهاند، کمتر از سالهای گذشته است.
ناتوانی خانوادهها در پرداخت شهریه 150هزار تومانی
مدارس خودگردان جزو مدارس غیردولتی به شمار میآیند که آموزش و پرورش هیچ پولی به آنها پرداخت نمیکند؛ به همین دلیل مجبورند بخشی از هزینهها را از طریق نیکوکاران و بخش دیگری را با دریافت شهریه تامین کنند؛ شهریههای اندکی که والدین دانشآموزان مهاجر توان پرداخت آن را هم ندارند و به همین دلیل مانع از تحصیل فرزندان خود میشوند.
عبدالاحمد نادری، مدیر مدرسه خودگردان «آل احمد» در جنوب شرق تهران در اینباره میگوید: «برای تامین هزینههای جاری، ماهانه 150هزار تومان از دانشآموزان دریافت میکنیم. با این حال در 2سال گذشته بهدلیل افزایش هزینههای زندگی و مشکلات اقتصادی، خانوادههای زیادی توان پرداخت همین مبلغ را هم نداشتند. در طول یکماه گذشته که ثبتنام مدرسه ما آغاز شده بین 60تا 70نفر از والدین دانشآموزان فقط به همین دلیل از ثبتنام فرزندان خود منصرف شدند.»
او افزود: «یکی دیگر از اتفاقهایی که در این 2،3 سال شاهد آن هستیم، کاهش چشمگیر دانشآموزان دختر است؛ برخی خانوادهها که توان پرداخت هزینه تحصیل همه فرزندان خود را ندارند، اول از همه مانع درس خواندن فرزند دختر خود میشوند و تنها به تحصیل یکی از فرزندان که معمولا پسر است، بسنده میکنند.»
درس خواندن با کتاب دست دوم
مشکلات تحصیلی دانشآموزان مهاجر به همینجا ختم نمیشود، آنها حتی از داشتن کتاب درسی هم محروم هستند؛ معضلی که مسئولان وزارت آموزش و پرورش از آن باخبرند، اما برای حل قطعی آن فعلا تصمیمی نگرفتهاند. بهآفرین جعفری، مدیر مدرسه «قرآن و عترت» که مخصوص دانشآموزان بازمانده از تحصیل و مهاجر در شهریار است، در اینباره به همشهری گفت: «چند سالی است که کتابهای درسی فقط از طریق ثبتنام اینترنتی در سامانه فروش و توزیع مواد آموزشی وزارت آموزش و پرورش توزیع میشود که نیاز به کد ملی و کد دانشآموزی دارد؛ 2موردی که دانشآموزان ما از آن محروم هستند. پس هیچ سهمیهای هم به آنها تعلق نمیگیرد. تنها 2سال پیش و فقط برای یکبار بعد از فرمایشات مستقیم رهبرمعظم انقلاب اسلامی، کتابهای درسی راحت بهدست ما رسید. حالا اما روز از نو و روزی از نو، مدرسه ما با 300دانشآموز با مشکل جدی تامین کتابهای درسی روبهروست.» مدیران مدارس مجبورند با تشکیل کمپینهای مردمی در فضای مجازی، کتاب درسی دستدوم دانشآموزان سالهای قبل را از آنها گرفته و در اختیار دانشآموزان خود بگذارند؛ تازه اگر کسی کتابهای خود را دور نینداخته باشد. جعفری در اینباره توضیح داد: «پارسال بعد از گذشت 2،3ماه از سال تحصیلی، تعدادی کتاب توسط یکی از مدیران مدارس بهدست ما رسید. تا آن زمان مجبور بودیم که هر هفته از 3،4درس هر کتاب کپی بگیریم و بین دانشآموزان پخش کنیم. سال گذشته نیز مجبور شدیم برای خرید کتابهای یک پایه از بازار آزاد حدود 150هزار تومان پول بدهیم؛ درحالیکه کل مجموعه کتاب هر پایه ابتدایی با یارانه دولت 25هزار تومان بود. امسال هم با گذشت یک هفته از آغاز سال تحصیلی هنوز کتابی بهدست ما نرسیده و باید منتظر بمانیم تا راهی برای تامین کتابهای درسی موردنیاز پیدا کنیم؛ چون فروششان در بازار آزاد هم ممنوع است.»
معضلی به نام رد مرزشدن پدر
از دیگر معضلاتی که دانشآموزان مهاجر با آن مواجه هستند، رد مرز شدن هرساله پدران آنهاست؛ مسئلهای که بر آموزش آنها تاثیر مستقیم دارد و اغلب منجر به ترک تحصیل و ورودشان به بازار کار میشود. حسین محقق، کارشناس آموزشی معتقد است که این نحوه برخورد با مهاجران در ایران، ضررها و آسیبهای فراوانی را به خانواده آنها وارد میکند؛ «آنها چون در زندگیشان ثبات کافی ندارند، تصمیمات مقطعی و کوتاهمدت میگیرند و از اولین چیزی که صرفنظر میکنند، تحصیل فرزندشان است؛ به همین خاطر در ایران دانشآموزان مهاجری را داریم که با وجود برخورداری از هوش بالا و گرفتن نمرات خوب به ناچار مجبور به ترک تحصیل شدهاند. آیا بهتر نیست که یکبار برای همیشه ایران تکلیفش را با آموزش کودکان مهاجران غیرقانونی مشخص کند.»
او افزود: «حالا که وضعیت افغانستان بهگونهای رقم خورده که میزان مهاجرت شهروندان این کشور به ایران بالاست، آیا نباید مسئولان وزارت آموزش و پرورش فکری برای آموزش رایگان فرزندان آنها داشته باشند؟ آیا ما با مهاجران توانمند و آموزشدیده روبهرو باشیم، بهتر است یا افرادی که در بیسوادی بهسر میبرند؟ چرا آموزش و پرورش با نهادهای بینالمللی مانند یونسکو برای پرداخت هزینهها در این باره مذاکره نمیکند؟»
داستان درس خواندن دانشآموزان افغانستانی در مدارس ایران از آن قصههای پرغصهای است که پایان ندارد و هر روز اندوهی به آن اضافه میشود؛ دانشآموزانی که از کشور خود رانده شدهاند.