تولید با سرعت تمام
سینمای ایران، در روزگار تعطیلی، با معضل تولید بیرویه مواجه است
یاور یگانه- روزنامهنگار
اگر از شما که در حال خواندن این مطلب هستید بپرسند آخرینبار کِی به سینما رفتهاید؟ چقدر طول میکشد تا در پستوهای ذهنتان کندوکاو کنید و جواب این سؤال را بیابید؟
احتمالا بسیاری از ما برای پاسخدادن به این سؤال ساده حسابی به زحمت میافتیم. حداقل، از زمان شیوع کرونا، سینمارفتن در این دیار به سنتی مطرود و متروک بدل شده است. بین سلامتی به قیمت خانهنشینی و سرگرمی به قیمت گزاف بستری در بیمارستان، عقل سلیم به نفع مورد اول حکم میدهد. کارهای بسیار مهمتر و واجبتری از سینمارفتن هست که نیاز به بیرونرفتن از خانه و حضور در اماکن عمومی و متعاقبا بهخطرانداختن سلامتی و جان انسان دارد. در این وضعیت چهکسی ریسک سینمارفتن را به جان میخرد؟ درضمن، مگر چه فیلمی روی پرده است که ارزش این ریسک را داشته باشد؟ این حرفها به این معنی است که سینماها مشتری ندارند.
تجربه رکود یکسالونیم گذشته هم درستی این ادعا را ثابت میکند. با این حال، سینمای ایران بینیاز از تماشاگر است. سینما با تماشاگر زنده است ولی سینمای ایران را تولید فیلم، فارغ از تماشاگرداشتن یا نداشتن، سر پا نگه داشته است. برای سینمایی که بخشی از آن از بودجههای حمایت دولتی و بخشی دیگر از پولهای شبهحمایتی ارتزاق میکند، مخاطب مسئلهای علیحده است. در تمام یکسالونیم گذشته روند تولید متوقف نشده و فیلم پشت فیلم جلوی دوربین رفته و کلاکتها بههم خورده و کارگردانها فرمان اکشن و کات دادهاند.
آمار فروش ناامیدکننده فیلمهای روی پرده نشان میدهد که منطقا تولید فیلم در این وضعیت نباید مقرون بهصرفه باشد اما تولید در سینمای ایران پیرو منطق نیست. درحالیکه در طول یکسالونیم گذشته تعدادی از سینماگرانی ایرانی بهدلیل ابتلا به کرونا درگذشتهاند یا روزهای سختی را در بستر بیماری سپری کردهاند اما روند پرشتاب تولید، اجازه توقف فیلمبرداریها را نمیدهد. حسن کیهانیکیا، دستیار فیلمبردار، در گفتوگو با مهر به موضوع جالبی اشاره میکند که نشان میدهد وضعیت تولید در سینمای ایران چقدر بحرانی است و حتی بهخطرافتادن سلامت عوامل پروژه هم نمیتواند باعث توقف این پروژهها شود. او در اینباره گفته است: «مدتی است که بندی به قراردادهای سینمایی عوامل پروژهها اضافه شده ، که بر مبنای آن طرف اول قرارداد که تهیهکننده است، تأکید میکند درصورتی که فرد هنگام حضور در پروژه، به ویروس کرونا مبتلا شود، در طول دوره درمان هیچ دستمزدی برای وی در نظر گرفته نمیشود. همچنین تامین هزینه درمان برعهده گروه نیست. درواقع وجود چنین بندی در یک قرارداد اصلاً انسانی نیست چراکه فرد صحیح و سالم در یک پروژه حضور پیدا میکند و در همان پروژه مبتلا به کرونا میشود، آن وقت نه دستمزدی به فرد تعلق میگیرد و نه کمکی برای درمان فرد میشود.»
او تجربه خودش را از وضعیت پشتصحنه پروژههای سینمایی در روزهای کرونایی چنین شرح داده است: «اواخر سال گذشته برای حضور در پروژه «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی قرارداد بستم که این قرارداد نخستین برخورد من با این بند بود. هنگامی که ۲۰روز به پایان کار من در این پروژه باقی مانده بود، مبتلا به ویروس کرونا شدم، مدیرتولید این پروژه به من گفت که دیگر لازم نیست سرکار بیایید و حق و حقوق شما محفوظ میماند. اما فیلم درنهایت به پایان رسید و دستمزد من برای این مدت پرداخت نشد. جالب این است که همان زمان خبری را منتشر کردند که پروژه بهدلیل شیوع ویروس کرونا متوقف شده است اما فیلمبرداری همچنان ادامه داشت.»
حالا که نه کرونا، نه بیتماشاگری و نه شکست در گیشه جلوی تولید را نمیگیرد، رئیس جدید سازمان سینمایی باید فکری به حال اکران و نمایش این فیلمها کند. تولید بدون توقف درنهایت به بحران اکران ختم میشود و در سالهای آتی مشکلات سینمای ایران را بیشتر میکند.