• چهار شنبه 5 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 23 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 25
شنبه 6 شهریور 1400
کد مطلب : 138837
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/4xjO2
+
-

تصاویر به جای کلمات

بخشی از آثار مهم آنتونی مان را وسترن‌های او تشکیل می‌دهند

تصاویر به جای کلمات


جمشید ارجمند ـ روزنامه‌نگار

  اینجا، سخن ما درباره دنیای آنتونی مان، کارگردان فقید آمریکایی است. آنتونی مان هم فیلمسازی ازجمله آنها که دارای فضای هنری مخصوص خود هستند، بود. او در ۱۹۰۷ به دنیا آمد و پس از 60سال زندگی درحالی‌که به‌دنبال خود میراث باارزشی به جای گذاشته بود فوت کرد.
  در میان فیلم‌های آنتونی مان آثاری وجود دارد که می‌توان آنها را به راحتی در درجه دوم طبقه‌بندی کرد و آثاری هم مشاهده می‌شود که از اعتلا، ذوق و تسلط او خبر می‌دهد. روی‌هم‌رفته مان ازجمله کارگردانانی است که سیر تکاملی مرتبی داشته؛ یعنی از فیلم‌های بی‌اهمیت شروع کرده و اندک‌اندک بر مایه هنری و فنی خود افزوده، تا آنجا که آخرین فیلم‌هایش مثل سقوط امپراتوری روم و «قهرمانان تله مارک»، نمونه‌های ارزنده‌ای از سینمای زنده هستند؛ هم حرکت و جنبش دارند و هم از محتوای فکری برخوردارند. شاهکار او فیلم ال سید است که به کلی چیز دیگری است، مغایر و متفاوت با نمونه‌های مجلل آمریکایی. خردمندی و درایت آنتونی مان در اینجا بود که ال سید را در شرایط خاصی ساخت؛ در شرایطی که ساختن آثار باشکوه و مجلل تاریخی و مذهبی مد روز بود و فیلم هرچه باشکوه‌تر و مجلل‌تر بود فروش بیشتری می‌کرد. کمپانی تهیه‌کننده فیلم، میلیون‌ها دلار سرمایه و آخرین امکانات خود را در اختیار آنتونی مان گذاشت اما این کارگردان فریب تجملات را نخورد و به جای آنکه فی‌المثل فیلمی نظیر ده فرمان یا حتی بن هور بسازد، ال سید را ساخت. آنتونی مان شخصیتی محکم داشت. این شخصیت را خود به‌وجود آورد و سنگ بنای رفیع و مستحکم آن را در طول سال‌ها، با دست‌های خویش روی هم گذاشت.
  بخشی از آثار مهم آنتونی مان را وسترن‌های او تشکیل می‌دهند. این کارگردان که در به‌کار گرفتن فضاهای وسیع و نقل مؤثر حوادث، تبحری بسزا داشت، توانست در طول حیات هنری خویش چند وسترن ارزنده خلق کند و به همین جهت در بحث دنیای آنتونی مان، فیلم وسترن و فضای آن نقش اساسی دارد... آنتونی مان به شکلی منطقی، اهمیت دکور طبیعی را درنظر می‌گیرد و ارزش واقعی آن را نشان می‌دهد، حوادث و زد و خوردها در وسترن آنتونی مان تابع شرایط جغرافیایی محل است. عناصر طبیعی در فیلم او سرچشمه درام و محرک حوادث قرار‌می‌گیرد. در «خم رودخانه» جیمز استوارت و آرتور کندی را می‌بینیم که در آب‌های گل آلود رودخانه به زد‌و‌خوردی مرگبار دست می‌زنند، در «مهمیز برهنه»، صخره‌های بزرگ، پناهگاه راهزن فیلم است و بالاخره غلتاندن آن روی دشمنان، وی را در موقعیتی مساعد قرار‌می‌دهد. سقوط بهمن در فیلم «سرزمین دوردست» همین نقش را بازی می‌کند. آنتونی مان در همه این فیلم‌ها، از طبیعت و موانع و مزایای آن به خوبی استفاده می‌کند و چنان فضایی می‌آفریند که اگر در کوهستان باشد تماشاگر هوای کوهستان را استنشاق می‌کند و اگر در دشتی وسیع باشد عظمت آن را احساس می‌کند.
  جنبه انسانی قهرمان‌های آنتونی مان همیشه بر جنبه تخیلی آنها چربیده است. ما این جنبه واقعی را چه در فیلم‌های وسترن و چه در فیلم‌های تاریخی او نظیر ال سید و سقوط امپراتوری روم دیده‌ایم. ال سید  با آن همه دلاوری و آقایی و مردانگی، بی‌تکبر و خشونت به زن زیبایش شیمن عشق می‌ورزد و پس از حوادث دردناکی که برایش رخ می‌دهد، زندگی محقر و ساده‌ای را با او آغاز می‌کند و باز در آخرین صعود خود خویش، هنگامی که می‌میرد؛ با سیمایی انسانی، راست نشسته بر اسب خویش، می‌تازد و پیش می‌رود. در سقوط امپراتوری روم، روابط انسان‌ها حتی بیش از این انسانی و زمینی است. در این فیلم سخن از عصر پایان حماسه‌ها و افسانه‌هاست و تماشاگر با رومی روبه‌رو است که اقتدار و سلطه افسانه‌ای خویش را از دست داده و به زمین سقوط کرده است. آنتونی مان از نمایش حقارت و درد روحی و جسمی قهرمان خود هیچ امتناعی ندارد. در وسترن‌هایش، وقتی قهرمان‌ها زخمی می‌شوند، چهره‌هایشان به وضوح، عجز و درد شدید را نشان می‌دهد. در فیلم‌های تاریخی نیز بارها شاهد سقوط و مذلت قهرمان را به چشم تماشاگر می‌آورد و مانع از ایجاد تصور یک قهرمان آسمانی و فوق‌انسانی می‌شود.
  یک عنصر مهم دیگر در دنیای آنتونی مان، اخلاق خاصی است که بر فیلم‌هایش حکومت دارد؛ آنتونی مان در آثار خود به وضوح از افتخار و شرف دفاع می‌کند و آن را بر زنده‌ماندن بدون افتخار و شرف ترجیح می‌دهد. اصل در فیلم او بر این است که انسان به دام ننگ سقوط نکند.
  آنتونی مان از طرفداران حرکت و تصویر بود و می‌گفت: «کلمات فیلم را به‌وجود نمی‌آورند. حتی اگر از مشتاق‌ترین تماشاگران سینما سؤال کنید نخواهند توانست گفت‌وگو‌های فیلم را برایتان بازگو کنند ولی قول می‌دهم که خواهند توانست آنچه را که پرسوناژ فیلم انجام داده شرح دهند. کلمات در سینما، فقط تأکیدهایی برای تصاویر هستند.
به‌نظر من بهترین فیلم آن است که اگر باند صدای آن را قطع کنند باز هم بتوان به همان اندازه از آن لذت برد، درست مثل سینمای صامت».
این اعتقاد بود که فیلم‌های بزرگی چون «قهرمانان تله مارک»، سقوط امپراتوری روم، ال سید، «سیمارون»، «مردی از غرب» و خم رودخانه را به‌وجود آورد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید