• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
شنبه 23 مرداد 1400
کد مطلب : 138098
+
-

کار، کار انگلیسی‌هاست

تولد واژه، اصطلاحات جدید، زبان مخفی و کارکردهای آن در میان دهه هشتادی‌ها


صنم حسینخانی ـ داستان‌نویس

در دنیایی که به‌سرعت رو به تغییر است، تغییر زبان شاید کمترین توجه افراد را به‌ خود برانگیزد، خصوصا در میانِ جوانان. زبانی که هزاران سال دوام آورده و از زیر خاکستر کتاب‌های سوخته مثل ققنوسی دوباره متولد شده، حالا با عصر تکنولوژی، مجبور به تغییر شده است. سرعت تغییرات آنقدر سریع است که دیگر متولدان دهه‌های قبل سر از کار متولدین دهه‌های بعد از خود درنمی‌آورند. در طول روز شاید کلی اصطلاح و کلمه بشنویم که به گوش‌مان آشنا نیست یا بارها آنها را شنیده‌ایم، اما از معنی آنها هیچ نمی‌دانیم. برای کسی چون من که در دانشگاه مهندسی خوانده‌ام، حضور در فضای دانشگاه و خصوصا آشنایی با هم‌سن و سال‌هایی که شاید دغدغه‌هایشان متفاوت بود، تغییرات در زبان و حتی نوشتار سریع‌تر نمایش داده می‌شد.

کلماتی برای خنده و خوشگذرانی 
در دهه 70 وجود کامپیوتر و اینترنت در ایران شروع بخشی از این تغییرات بود. ورود کلمات انگلیسی که یا معادل فارسی نداشتند یا معادل‌ها در خواندن و نوشتن سخت‌تر از کلمه انگلیسی بود، جوان‌ترها را به سمت استفاده از کلمات انگلیسی برد. استفاده از تکنولوژی‌هایی که وارداتی به‌حساب می‌آمدند باعث می‌شد که این تغییر سرعت بیشتری بگیرد. البته که فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این زمینه با تولید کلمات در تلاش برای جلوگیری از این تغییرات بود که چندان در بین مردم استقبال نشد. علاوه بر وجود کامپیوترها گسترش شبکه‌های اجتماعی و سهولت در برقراری ارتباط به این تغییرات در دهه‌های گذشته سرعت بیشتری بخشید. تأکید بیش از اندازه برنامه‌های صدا و سیما در رواج کلمات ساخته شده تلاشی نافرجام در جلوگیری از تغییرات زبان بود، زیرا این کلمات به جای آنکه جای خود را بین زبان و اندیشه مردم باز کنند، بیشتر سوژه‌هایی برای خنده و خوشگذرانی میان کاربران مجازی شدند. «خویش‌انداز»، «رایانه» و «بالابر» بعضی از این کلمات بودند که هیچ‌یک از متولدان دهه های 70و 80و 90 از آن استفاده نکردند.

 کلمات در قد و قواره یک توییت
دیگر جوان‌ترها برای هم نامه‌های طولانی و عاشقانه نمی‌فرستند. همه حرف‌ها باید کوتاه و در حد یک پاراگراف شود. باید حرف‌ها را قیچی کرد. کلمات را دور انداخت تا قد و قواره یک توییت باشد. گاهی نمی‌شود هم از کلمه صرف‌نظر کرد، هم از فاصله، هم از ویرگول‌هایی که نفس کشیدن خواننده را بین حجم پشت هم چیده شده کلمات آسان می‌کند. اما باید ویرگول‌ها حذف شود، فاصله‌ها برچیده شود و کلمات ربط از میان برود. حالا تنها چند کلمه مانده که باید جور همه این حذفیات را بکشد. تکنولوژی دیواری کوتاه است که همیشه ترس از تغییراتمان را به گردنش انداخته‌ایم، اما نمی‌شود از علاقه ما جوان‌ترها به مخفف کردن کلمات، ساده‌نویسی و گاهی غلط‌نویسی چشم‌پوشی کرد. موضوعی که باعث شده شکاف نسل‌ها و دهه‌ها بیشتر به چشم بیاید. 
گاهی نوشتن یک حرف از کلمه باید بار کل کلمه را به دوش بکشد. درباره این مشکل بسیار نگارش شده و زبان‌شناسان و اهالی قلم از آن شکوه و شکایت کرده‌اند. شکایت از اینکه نه‌تنها دیگر در نوشته‌ها و مکالمات از علائم نگارشی استفاده نمی‌شود، بلکه این جوان‌ها حتی واژه را از معنی خود تهی کرده‌اند.

جهان بازی‌ها خالق کلمات نو
اصطلاحات در اصل به معنی الفاظ متداول هر علم یا صنعت بین مردم به‌کار می‌رود و به واسطه دوره زمانی و مکانی دچار تحول می‌شود. پس قابل پیش‌بینی است که اصطلاحات متداول بین فارسی‌زبان‌ها هم دچار تغییراتی شده باشد. مثلا با روی بورس آمدن بعضی فعالیت‌ها، این اصطلاحات وارد زبان شده و اگر بخواهیم مثالی برای این توضیح بیاوریم شاید بد نباشد به بازی‌های کامپیوتری اشاره کنیم. در چند دهه اخیر با پیشرفت بازی‌های کامپیوتری، هم سطح طراحی بازی و هم سناریو بازی تغییر کرد و طرفداران خود را به‌سرعت در جهان گسترش داد. با گسترش بازی‌ها نیز اصطلاحاتی که اغلب فارسی هم نبودند، به‌سرعت بین جوان‌ها جای باز کردند. این موضوع زمانی جدی‌تر شد که پخش زنده نرم‌افزارها برای پخش بازی یا به‌اصطلاح استریم کردن، بین جوان‌ها باب شد. همین امر حجم کلمات جدیدتری را به جهان ما باز کرد. آنقدر که حتی کسانی که بازی کامپیوتری نمی‌کردند نیز با این اصطلاحات آشنا شدند. نوب (newbie) یکی از این واژه‌هاست. این کلمه به معنی تازه‌کار است که واژه‌ای انگلیسی است، اما با روی کار آمدن بازی‌های لایو (زنده) این واژه به‌سرعت بین جوان‌ها که حتی بازی کامپیوتری نمی‌کردند راه پیدا کرد. اما راه یافتن اصطلاحات از زبانی به زبان دیگر به همین آسانی نیست. آن اصطلاح ممکن است دچار تغییراتی شود. مثلا این صفت که به بازیکن تازه‌کار اطلاق می‌شود، حالا دیگر در کاربرد آن میان جوان‌ها به معنی کسی است که بازی بلد نیست. سرعت استفاده این کلمه در این چند سال با افزایش بازی‌های کامپیوتری باعث شد که دیگر افرادی که بازیکن این بازی‌های کامپیوتری هم نیستند از این کلمه استفاده کنند. حال آنکه در بازی‌هایی چون «مافیا»، که در دو سال اخیر بسیار محبوب شده، هم بسیاری از این کلمات دیده می‌شود که حتی خارج از بازی هم از طرف کسانی که بازی نمی‌کنند در جریان است.

زنده‌باد کلمه‌هایی که تنگناها را بشکافد
زبان فارسی سرشار از اصطلاحات، کلمه، شعر و ضرب‌المثل است. مثل پدربزرگی پیر با کوله‌باری از تجربه. مثل همه پیرمردها که می‌ترسند فراموش شوند که دیگر او را آنچنان که هست به‌خاطر نیاورند. اینکه زبان فارسی به سمت تغییر به‌سرعت پیش می‌رود نه بد است و نه خوب. مقصر را باید تکنولوژی دانست. البته تکنولوژی فقط سرعت این تغییرات را بیشتر کرده است. در گذشته نیز این تغییرات با حمله کشوری به کشور دیگر یا هجوم گروهی به سرزمینی، به‌وجود می‌آمد، اما حالا دیگر نیازی به مقیم‌های تازه کشور یا حمله کشورها به یکدیگر نیست. وقتی به‌راحتی با یک دکمه می‌شود دریاها را درنوردید و از قاره‌ای به قاره دیگر رفت، وقتی می‌توان با چند کلید زبانی را به زبانی دیگر ترجمه کرد، پس به همان سرعت هم زبان تغییر می‌کند. و البته که این تغییر فقط و فقط برای زبان فارسی نیست. بسیاری از زبان‌ها با تغییرات بیشتری دست و پنجه نرم می‌کنند. چه بخواهیم چه نخواهیم با این تغییرات روبه‌رو خواهیم بود، زیرا ما نسل کلمه، اصطلاح و گزاره‌های تازه‌ایم که به فکر حفظ زبان نیستیم. ما به‌دنبال استفاده از هر آن حرف، واژه و اصطلاحی هستیم که تنگناهای موجود را بشکافد و ما را با جهان پیوند بدهد.

این خبر را به اشتراک بگذارید