هنرمند، بنده احساس و شور و الهام است. به همین دلیل است که هنرمندان، غالبا از وقایعی که شورمندانه و احساسی و حماسی هستند، تأثیر بسیاری میپذیرند. چنین است که وقایعی از این دست، ماندگاری بیشتری در تاریخ پیدا میکنند؛ چرا که شور و احساس و حماسه پنهان در آنها، باعث شده تا راه به دنیا هنر پیدا کنند و برای همیشه ماندگار شوند. عاشورا نیز واقعهای از این دست است که به واسطه شورمندانهبودنش، راه به دنیای هنر برده و حوزههایی از جمله نقاشی و نگارگری را تحتتأثیر خودش قرارداده است. با هم، نگاهی به چند تابلو و نقاشی ماندگار که از واقعه بزرگ عاشورا تأثیر گرفتهاند، میاندازیم.
اسب بیسوار
عصر عاشورا/محمود فرشچیان
تقریبا و قطعا میتوان مدعی شد که معروفترین تابلو یا نگارگری مرتبط با عاشورا را استاد محمود فرشچیان، نگارگر و نقاش معروف ایرانی خلق کرده است؛ اثری به نام عصر عاشورا. این نقاشی بهشدت دیده شده و حتی جزو آثار فرهنگی ثبت شده توسط یونسکو هم هست. امروزه این تابلو و نقاشی، درست مانند شعر محتشم و نواهایی چون سلیم موذنزاده و... جزو نمادهای همیشگی محرم برای ایرانیان شده است. این تابلو را فرشچیان 3سال پیش از انقلاب خلق کرده است. به روایت خودش، مادرش به او گفت که برود به روضه و دو کلام حرف حساب گوش کند اما ظاهرا کاری داشت و نرسید که به روضه برود. بابت این نرفتن غصهدار بود که حسی بر او مستولی شد تا قلم برداشته و این تابلو را خلق کند. عصر عاشورا بعدها به موزه قدس رضوی تقدیم شده و در آنجا ماندگار شد؛ اثری که بهگفته خودش در عاشورای سال55 خلق شده است. موضوع تابلو، بازگشت مرکب بیسوار اباعبدالله به خیمهها در عصر عاشورا بوده که جزو روضههای جانسوز این واقعه بزرگ است؛ یعنی که دیگر حسینی وجود ندارد و حرم آلالله مانده است و دهها هزار دشمن از خدا بیخبر.
مردی که بازگشت
توبه حر/ کاظم چلیپا
در میان انبوه تابلوها و تصویرهای خلق شده با موضوع کربلا، باید اشارهای هم به تابلوی توبه حر از کاظم چلیپا داشته باشیم که تابلویی بسیار آشناست اما شاید کمتر بدانید که تابلو را چهکسی خلق کرده است. این تابلو را نقاشی به نام کاظم چلیپا خلق کرده است. او فرزند حسن چلیپاست؛ که از نقاشان مطرح سبک قهوهخانهای محسوب میشد. خود او، جایی درباره این تابلو و اثر، چنین گفته است:«از آنجا که در آثار مذهبی یا خیالینگاری قهوهخانهای، موضوع توبه حر از جایگاه ویژهای برخوردار است، نام این تابلو نیز «توبه حر» است. این اثر لحظهای را به نمایش میگذارد که حر پس از صحبتی که سیدالشهدا(ع) با وی دارد و انقلابی درونی را در او رقم میزند، حالا نزد
امام حسین(ع) بازگشته است تا توبه کند. در این اثر مخاطب در کنار امام ایستاده و حر را نگاه میکند و به نوعی شاهد تاریخ پرماجرای حق و حقیقت است». این تابلو در ابعاد 170در 140سانتیمتر با تکنیک رنگ روغن خلق شده و امروزه در گنجینه آثار حوزه هنری نگهداری میشود. کاظم چلیپا البته آثار دیگری هم با موضوع عاشورا و محرم دارد که بین همه آنها، معروفترین اثر او همینی است که معرفی کردیم.
عاشوراهای همیشه
عرش بر زمین افتاد/ حسن روحالامین
تابلوی معروف دیگری که با موضوع عاشورا شکل گرفته و بهشدت دیده شده، برای یک نقاش جوان است؛ حسن روحالامین 36ساله. این تابلو، 4سال پیش بهصورت رسمی رونمایی شد و بعد از آن، یکپای ثابت محافل و محرمها بوده است. «عرش بر زمین افتاد» بهطور رسمی در موزه هنرهای معاصر رونمایی شد؛ تابلو و اثری که به آخرین ساعات زندگی سیدالشهدا میپردازد. در تابلو، اباعبدالله در میان سربازان دشمن تصویر شده است که تیر خورده و در آستانه افتادن است. نکته بدیع این اثر، تصاویری است که از دشمنان میبینیم؛ تصاویری که مابین شیطانیترین چهرهها و مقدسترین پرترهها در نوسان است و کاملا نقبی به دنیای امروزمان هم میزند. در واقع چیزی که آثار روحالامین را ماندگار و امروزی و البته قابلتأمل میکند، تداوم داشتن نقاشیهای او است. او صرفا واقعهای از صدها سال پیش را تصویر نمیکند که صرفا اثری هنری خلق کرده باشد؛ برایش مهم است که بداند تداوم چنین اتفاقی در دنیای ما چه خواهد بود؛ دنیایی که مقدسمآبانی چون داعش، طالبان و... را نیز دارد و طبیعی است که عاشورا و تشیع راستین، در تقابل با چنین صورتی از دین و دیگر صورتهای ظلم نیز معنا پیدا میکند.
حق همیشه پیروز
دشت سرخ/ حبیبالله صادقی
صادقی نیز از دیگر نقاشانی است که به نقاشان نسل انقلاب معروف هستند. او نیز، در میانه کارهای خود آثاری را با موضوع کربلا و عاشورا خلق کرده است. اساسا پیوند عاشورا و انقلاب اسلامی، پیوندی است که جداشدنی نیست و طبیعی است هنرمندی که دغدغه انقلاب و مقاومت را داشته باشد، نباید نسبت به این حوزه نیز بیتوجه باشد؛ چرا که اوج فلسفه مقاومت علیه باطل، در همین عاشورا تجلی یافته است. بعضیها سبک او را در نقاشی سبک نگارگری مدرن میدانند. او در تصاویر خود از عاشورا و قیام حسینی، معمولا تقابلی از سیاهی و روشنایی و خیر و شر را میخواهد منتقل کند. بارها نیز گفته است که مقاومت در فرهنگ اجتماعی دنیا ریشه دارد و اساسا موضوعی فطری است. در همین تابلوی دشت سرخ، مشاهده میکنیم که او اولیاءالله را نورانی تصویر میکند و با اینکه دشت را سرخگونه به تصویر کشیده، اما گویی که نقاش قصد داشته است که برتری نهایی حق و حقانیت را که وعده داده شده است منتقل کند. دربارهاش گفته میشود که نذر دارد تا هر سال در شب شام غریبان، اثری هنری را خلق کرده و به اهلبیت تقدیم کند. در آثار او، اثری از شکست نمیبینیم و با توجه به اینکه حتی نور یک شمع میتواند اتاقی تاریک را مغلوب کند، در آثار او نیز نور بیپایان اولیاءالله، بر همه ظلمتهای موجود دیگر غلبه دارند.
پردههایی از جنس اشک
مصیبت کربلا/ حسین قوللرآغاسی
یکی دیگر از مکتبهایی که در هنرهای تجسمی و تصویرگری ایرانی اهمیت زیادی داشته است، مکتب نقاشیهای قهرهخانهای بوده. قهوهخانهها در چند سده اخیر، نقش مهمی در اجتماعات و هویتبخشی اجتماعی مردم ایران داشتهاند. به واقع همین نقشی که امروزه رستورانها، پارکها، میدانگاهها و... دارند، آن موقع قهوهخانهها بازی میکردند. به همین دلیل در این اماکن، نقاشیهایی با موضوع حماسه و رزم و بزم ایجاد میشد تا نقالها و حماسهخوانها، با تمرکز بر آنها بتوانند مردم را سرگرم کرده یا تحتتأثیر مفاهیم حماسی و تاریخی قرار دهند. بخشی از این تابلوها نیز به موضوع محرم و عاشورا میپرداختند. در این تابلوها از چهرههای خشن و گرفته برای تصویرپردازی دشمنان و از رنگهای آرامبخش و دوستداشتنی برای تصویرپردازی مردان خدا استفاده میشد. یکی از معروفترین تابلوهای این مکتب را مرحوم حسین قوللرآغاسی، از هنرمندان اواخر دوران قاجار خلق کرده است؛ به نام مصیبت کربلا. پدر او نقاش روی کاشی بوده و او به تقلید از پدرش، نقاشیها را روی پردهها تصویر میکرده است. میگویند هنگام خلق این آثار، همیشه اشک بر گونههایش جاری بوده و با نهایت احساس و صداقتی که داشته، اقدام به این کار میکرده است.
هدیهای به آستان دوست
هدیه عشق/ محمود فرشچیان
در پایان این مطلب، جای افسوس خواهد داشت اگر به تابلویی دیگر از استاد بزرگ نگارگری و نقشآفرینی ایرانی، محمود فرشچیان اشارتی نداشته باشیم؛ تابلویی به نام هدیه عشق که البته به نام تابلوی حضرت علیاصغر علیهالسلام هم شناخته میشود. در هر جنگ و تقابل نظامی، معمولا کودکان، مظلومترین و اثرگذارترین بخش ماجرا هستند. کودکان نقشی در تقابلها ندارند و انتظار میرود که حقوق آنها کاملا رعایت شود. به واقع هیچکسی، نمیتواند با هیچ توجیه و بهانهای، عدمرعایت حقوق این کودکان و ظلم به آنها را توجیه کند. با توجه به خانوادهمحور بودن قیام حسینی و اینکه خانواده در ماندگاری و تداوم و اطلاعرسانی مظلومیت و پیام اباعبدالله نقش مهمی داشته و شاید اگر نبود، چنین پیامی هم هیچگاه مخابره نمیشد، جایگاه حضرت علیاصغر علیهالسلام نیز به خوبی تبیین میشود. اهمیت تابلوی هدیه عشق فرشچیان نیز از همین منظر است؛ تابلویی که بدون هیچ استدلالی، حقانیت و مظلومیت یک نهضت بزرگ را به خوبی منتقل میکند. این تابلو در ابتدای دهه80 شمسی خلق شده و البته تقدیم به موزه آستان قدس رضوی هم شده است. گفته میشود دستان اباعبدالله در این نگارگری هنرمندانه، مانند دستان کسی است که هدیهای ارزشمند را میخواهد تقدیم کند.
نگاهی به چند نقاشی و تابلوی معروف و ماندگار عاشورایی
تابلوهای عزادار
در همینه زمینه :