مترو؛ اولویت برنامه تمام نامزدهای شهرداری
حامد فوقانی- دبیر گروه شهری
نگاهی به برنامه نامزدهای احراز پست شهردار تهران، گواه آن است که اولویت تمام برنامهدهندگان برای اداره امورات پایتخت، توسعه بیش از پیش حملونقل عمومی و در رأس آن گسترش شبکه مترو است.
این واقعیت که توجه به حملونقل عمومی، درمان همزمان 2معضل ساماندهی ترافیک معابر سوارهرو و نیز کاهش آلودگی هوا تلقی میشود، بر هیچکس پوشیده نیست و تمام کارشناسان امور شهری به آن اذعان دارند. اما در مرحله عمل، هنگامی که پای فراهمسازی الزامات توسعه و تجهیز شبکه راهآهن ریلی زیرزمینی به میان میآید، مشکلات و موانع هویدا شده وخود را نشان میدهند.
در شرایطی که درآمدهای شهرداری کلانشهرها بهشدت افت پیدا کرده و البته تحقق همین درآمد اندک نیز با فراز و نشیبهای فراوان همراه شده است، برآمدن از پس مخارج سنگین صنعت راهآهن ریلی درونشهری به یک معما تبدیل شده است.
کافی است یادآوری کنیم که هزینه ساخت هر یک کیلومتر تونل مترو به 1200میلیارد تومان پول نیاز دارد یا تهیه یک رام قطار 7واگنه، هزینهای بالغ بر 200میلیارد تومان نیاز دارد. معنای ساده و عامهفهم مقایسه مخارج و درآمدها در همین یک جمله خلاصه میشود که مثلا با وجوه حاصل از فروش اوراق مشارکت در سالهای اخیر، صرفا امکان توسعه 2 تا 3کیلومتر مترو و یا ساخت حداکثر 10ایستگاه میسر بوده است؛ اوراق مشارکتی که در سالهای اخیر، منبع اصلی درآمدهای مترو بوده و اگر آن هم نبود، بسیاری از برنامههای توسعهای شبکه متروی پایتخت عقیم میماند.
بنابراین بهنظر میرسد باید دنبال راهکارهای مطمئن و متنوعتری برای تامین هزینههای گزاف این شبکه حملونقل عمومی بود. بهرهمندی از بودجههای غیرنقد و تهاتر املاک که البته هماکنون هم جریان دارد، باید به شکلی پررنگتر و عملیاتیتر دنبال شود. مسئله مهم دیگر، ایجاد زمینه ترغیب بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در این عرصه است که البته شاید تغییر برخی قوانین اقتصادی را طلب کند.
استفاده از ابزار فاینانس و نیز ظرفیتهای مترتب بر بودجه سالانه کشور به همراه بهرهمندی از منابع مالی صندوق ذخیره ارزی، راهکارهای دیگری است که باید پس از قریب به 2دهه غفلت، جدی گرفته شده و ضمانت اجرایی پیدا کنند.
درکنار تمام این مسائل، البته توجه به ظرفیت و توانمندی صنایع داخلی و شرکتهای دانشبنیان را باید مدنظر قرار داد. درشرایطی که نیروی کار داخلی تشنه اشتغال مولد بوده و چرخ بسیاری از کارخانجات نیازمند چرخش دوباره است، با همتی راسخ و نیز باور استعدادهای پیدا و پنهان نیروی کار ایرانی، میتوان در زمینههایی از قبیل تامین ناوگان حملونقلی مترو، شاهد جهشی چشمگیر بود.
به هرحال آنچه عنوان شده، یادآوری مجدد و چندباره این واقعیت است که درشرایط حال حاضر، توسعه شبکه حملونقل عمومی نیازمند روشهای تامین منابع مالی مطمئنتر، نوین و اجراییتری است که نادیدهگرفتن آن، امکان تحقق برنامههای موجود را از مجریان امر سلب میکند. ساخت و تجهیز شبکه مترو ازجمله صنایع پرهزینهای است که بدون پیشبینی روشهای تامین منابع مالی مورد نیاز، نمیتوان در این عرصه از طرحهای بلندمدت صحبت کرد و در واقع قبل از برنامهریزی برای توسعه آن، باید ابتدا به فکر تامین مطمئن هزینههایش بود؛ در غیر این صورت هیچ فکر بلندمدتی نمیتوان در این عرصه داشت.