سوهان نساجیها بر اعصاب مردم یزد
وعدهها برای ساخت شهرک نساجی در یزد همچنان بی نتیجه مانده است
سمیه گلابگیریان-خبرنگار
وجود مشاغل آلاینده در بافت شهری از چالشهایی است که بسیاری از شهرهای کشور هنوز موفق نشدهاند راهکارهای موثری برای برونرفت از آن تدوین و اجرا کنند. یزد ازجمله شهرهای کشور بهشمار میرود که با این مشکل دستبهگریبان است و اهالی محله «مریمآباد» درشمالشرقی این شهر، از مزاحمت کارگاههای نساجی نیمهصنعتی به ستوه آمدهاند؛ واحدهایی که اگرچه بیرمق، اما همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند.این درحالی است که گفته میشود زمین اختصاصی برای استقرار این واحدها در خارج از محله اختصاص یافتهاست، اما نه نساجیکاران توان تقبل هزینههای انتقال را دارند و نه مسئولان مربوط برای بهسرانجام رساندن این موضوع همت میکنند.
وجود 300کارگاه بافندگی
صنعت نساجی یزد از قدیمالایام شهره است؛ یزدیها برای همزیستی با کویر، نساجی را بهعنوان شغل اصلی خود برگزیدند و در گذشته در هر کوی و برزنی، صدای دستگاههای بافندگی به گوش میرسید و در بسیاری از کوچهها شاهد نشستن بانوان در ورودی خانهها و گره زدن دستمالها و پارچههایی که با کاربریهای مختلف ازجمله چادرشب، رومیزی، رولباسی و... بودیم، اما امروز همین کارگاههای کوچک و بزرگ، که روز به روز از تعداد آنها کاسته شدهاست، بلای جان اهالی محله مریمآباد شدهاند و آرامش را از آنان دریغ کردهاند.
این محله در حاشیه بلوار دههفجر، بهعنوان یکی از بلوارهای اصلی شهر قرارگرفته است و بیش از 300کارگاه بافندگی فعال دارد که پیگیریهای مردم برای خارج کردن این کارگاهها از داخل بافت محله به نتیجه مشخصی نرسیدهاست. این درحالیاست که حدود هزارو200نفر دراین کارگاهها مشغول بهکارند و تعطیلکردن آنها، تبعاتی ازجمله بیکاری جوانان و برخی سرپرستان خانوار را بهدنبال عهده دارد. بههمین دلیل اهالی این محله دندان روی جگر گذاشتهاند و منتظرند که چه زمانی قرار است شهرک نساجی راهاندازی شده و این واحدها منتقل شوند.
پیگیریهای بینتیجه
نماینده مردم محله مریمآباد برای پیگیری امور مربوط به تعیین تکلیف شهرک نساجی دراین باره میگوید: با پیگیریهای صورت گرفته، دولت در سال1388 زمینی را برای ایجاد شهرک نساجی مریمآباد اختصاص داد و تکلیف اراضی داخل شهرک هم مشخص شد، اما نه صاحبان این واحدها توان پرداخت هزینههای موردنیاز برای ساماندهی داخل شهرک را دارند و نه مسئولان مربوط به تعهدهای خود برای تأمین زیرساختها عمل کردهاند.«علی مطلق» اظهار میکند: همهچیز دست بهدست هم داده تا این صنعت بومی درمسیر نابودی گام بردارد؛ نساجیکاران که از گرانی مواد اولیه رنج میبرند، مرتب زیر ذرهبین ادارهکل حفاظت محیط زیست و شهرداری یزد هستند، اما چاره و راهکاری برای خارج شدن از محله ندارند.
وی به پیگیریهای بینتیجه اهالی برای تعیینتکلیف شهرک نساجی مریمآباد اشاره میکند و میافزاید: دولت باید زیرساختهای لازم ازجمله آب، برق، گاز و مسیر دسترسی مناسب به شهرک را ایجاد کند و حمایتهای لازم را از استقرار واحدها دراین شهرک داشته باشد، اما همه دست روی دست گذاشتهاند و سالها میگذرد، اما از راهاندازی شهرک نساجی مریمآباد خبری نیست.
لزوم حمایت از صنعت نساجی
این شهروند ادامه میدهد: نساجی، صنعت بومی یزدیها و از گذشته تاکنون باعث افتخار ما بودهاست. منسوجات تولید شده ازسوی یزدیها در بسیاری از شهرهای کشور مشتری دارد و باید از این صنعت حمایت کرد تا از رونق نیفتد.
وی تصریح میکند: براساس آخرین پیگیریها، تاکنون برق موردنیاز شهرک، تأمین شدهاست، اما بهگفته مسئولان درحالحاضر تأمین آب امکانپذیر نیست و برای تامین گاز هم به همکاری ادارهکل راه و شهرسازی نیاز است که ازسوی معاونت هماهنگی امورعمرانی استانداری درحال پیگیری است.
مطلق اضافه میکند: همچنین ازسوی دولت مقرر شد از محل بودجه شرکت شهرکهای صنعتی، اعتبار 3میلیارد تومانی دراختیار کارخانههای این منطقه قرار گیرد تا داخل شهرک را ساماندهی کنند، اما به اعتباری بیش از این نیاز است، چراکه براساس برآوردهای اولیه نشان میدهد درآن زمان قرار بوده آورده دولت برای تأمین زیرساختها 30میلیارد تومان باشد که درحالحاضر قطعا افزایش یافته است.
قول الحاق شهرک نساجی مریم آباد به شهرکهای صنعتی
اینها درحالیاست که آخرین تحول مربوط به شهرک نساجی مریمآباد مربوط به سال 1398 است که مدیرعامل شرکت شهرکهای صنعتی با اعلام اینکه این شرکت در ایجاد شهرک نساجی مریمآباد نقشی نداشته است، اعلام کرده بود برای تأمین زیرساختها اقدامهایی انجام خواهد داد.
«سیدعلی عزالدینی» اعلام کرده بود که این شهرک نیز به مجموعه شرکت شهرکهای صنعتی ملحق خواهد شد تا رونق بگیرد و اظهار امیدواری کرده بود که خبرهای خوبی برای راهاندازی این شهرک برای فعالان صنعت نساجی خواهد داشت؛ وعدهای که هنوز محقق نشدهاست.
دادهاست.
نکته اینجاست که اول کارگاههای نساجی مستقر بودند، اما بهمرور زمان خانهها آنها را احاطه و حالا بر کارگاهها غلبه کردهاند و این واحدها، به مشاغل مزاحم شهری تبدیل شدهاند که مردم از بو و صدای آنها گلایه دارند و منتظرند هرچه زودتر از محله خارج شوند.