مائده امینی ـ روزنامهنگار
بخش کشاورزی، یکی از بخشهایی بود که با تأمین ۹۴درصد خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی، استراتژیکترین و کم حاشیهترین بخش در برابر تحریمها به شمار میرفت و حتی در سالهایی که رشد اقتصادی در قعر نرخهای منفی دست و پا میزد، نرخ مثبت رشد - اگرچه اندک- را تجربه کرد و به نوعی میتوان گفت امنیت غذایی را برای جمعیت قابلتوجه ایران به همراه آورد. البته کشاورزان دل پردردی دارند. آنها برای تامین سم، کود، نهادههای اولیه تولید و حتی پرداخت هزینههای حملونقل دچار مشکلهای جدی هستند. آنها در تامین کود، سم و نهادهای دامی و کشاورزی با مشکلات جدی مواجه شدهاند و مزرعههای کوچک، بیسروصدا، راه خاموشی در پیش گرفتهاند. درباره آسیبهای تحریمهای آمریکا علیه ایران و تحلیل آینده این بخش مهم از اقتصاد ایران، با علی خانمحمدی، دبیربنیاد ملی گندمکاران که سالهاست رسم کشاورزی را به خوبی میداند به گفتوگو نشستهایم.
تحریمها چطور میتواند روی بخشی مثل کشاورزی اثرگذاری خود را تشدید کند؟ آن هم وقتی که کمترین درگیری در اقتصاد کشور با تحریمها مربوط به همین حوزه است... یعنی افزایش قیمت نهادههای تولید به تنهایی میتواند منجر به بروز آسیبهای گسترده شود؟
نکتهای که به آن اشاره کردید، بسیار مهم است اما همه ماجرا نیست. ما همیشه یک فروشنده نفت بودهایم و هرگز دغدغه بخشهای دیگر درآمدی در اقتصاد را نداشتهایم و امروز وقت برداشت آنچه کاشتهایم رسیده است. در واقع ما تاوان نادانی سیاستهای غلط آمریکا را پرداخت میکنیم. وقتی شما دسترسی به هیچ بانکی برای تجارت ندارید، طبیعتا دچار مشکلهای جدی خواهید شد؛ خواه صنعتگر باشید، خواه کشاورز. امروز پول خودمان، سرمایه خودمان و... را بهصورت رانتی دریافت میکنیم. ارز دونرخی نمونه بارز ناکارآمدی است که آسیبهای آن بعد از سنگینتر شدن تحریمها به اقتصاد کشاورزی هم وارد شده است. مسئولان هنوز نمیدانند که قیمت را باید عرضه و تقاضا مشخص کند و تداوم همین تحریمها که شما به آن اشاره دارید موجب شده که بساط رانتخواری نه فقط فراهم که گستردهتر شود.
در مسائل تجارت بینالملل چطور؟ این بحران خود را چطور نشان داده است؟
در بخش کشاورزی، مثل خیلی از بخشهای درگیر و رنجور دیگر ما مجبور هستیم نه فقط برای صادرات و واردات که حتی برای دریافت پول و طلب خودمان، مسیرهای زیادی را دور بزنیم. این روند فرسایشی کشاورزی را هم دچار مشکلات جدی کرده است. فراموش نکنیم که هر بخشی از اقتصاد که بتواند که نقش تامین امنیت را در کشور ایجاد کند دارای ابعاد اقتصادی است که هم میتواند تامین منابع مالی شاغلان در آن بخش را انجام دهد هم منجر به ایجاد ارزش افزوده کند.
در شرایط کنونی که در آن قرارداریم، چطور میتوانیم به جذب سرمایه برای بخشهای استراتژیک اقتصاد مثل کشاورزی فکر کنیم؟
اگر درنظر بگیریم که تحریمها چه نقشی را در تولید و صادرات ایفامیکنند، میتوانیم نگاه بهتری به ماجرا داشته باشیم. ببینید! بخش کشاورزی ما در 8 سال یا 12سال گذشته که در تحریم بودیم تنها بخشی بود که با تلاش جامعه کشاورزان نسبتا موفق بیرون آمد. بدترین موقعیتهای ایجاد شده برای واحدهای تولیدی هم پیشآمد اما صاحبان و کارفرمایان آنها تلاش کردند با هر بهایی نگذارند بحران، بنگاه اقتصادیشان را زمین بزند اما عدمبرگشت پولها و بهرهمند نبودن از سرمایهگذاری پایدار و... به بنیه کشاورزی ایران آسیبهای جدی زده است. امروز مشکلات ناشی از تحریم با ایجاد اخلال در اشتغالزایی و ایجاد اخلال در امنیت غذایی به همراه قرار گرفتن در تنگنای مسائل وارداتی و همچنین سخت بودن گرفتن منابع مالی برای توسعه صادرات - با طی کردن هفتخان رستم - همه و همه دست بهدست هم داده که جذب سرمایهگذار تبدیل به امری بسیار پیچیده شود.
و در مورد سرمایهگذاریهای داخلی، چه روندی در این شرایط در پیش گرفته شده؟ اساسا بهنظر شما در چه مسیری قرار بگیریم بهتر است؟
هر چه سرمایهگذاری تا امروز بوده از منابع داخلی تامین شده. با همین شیوه اساسا تا امروز و بعد از گذشت این همه مدت از تحریمها، توانستهایم سرپا بایستیم که البته نباید فراموش کنیم که این نوع سرمایهگذاری پایدار نیست. حوزه کشاورزی یک بعد ندارد. ابعاد مختلفی درگیر این ماجرا هستند. هم آب، هم خاک، هم امنیت غذایی زنجیرهوار به هم متصل شدهاند، برای مثال کمبود خاک یا کمبود آب، ریشه در سالها حرکت بدون برنامهریزی برای زیرساختها و افزایش کیفیت تولید بوده است. انگار فقط تولید کردهایم. سرمایهگذاری نشاتگرفته از تبادلهای بینالمللی میتواند زیرساختهای مربوط بهخودش را درست کند.
بزرگترین مصداق فقر زیرساخت را چه میدانید؟
وقتی میگوییم فقر زیرساخت یعنی ما بعد از گذشت سالها هنوز در مناطقی مثل خوزستان دنبال کشت برنج با روش سنتی و بسیار آببر هستیم که این رویه بسیار غلط است. تحریمها روند توسعه و بهبود زیرساختها را دچار مشکلات جدی کرد.
و بهنظر شما، امروز کشاورزی ما باید در چه مسیری قرار گیرد تا کمترین آسیب متوجه امنیت غذایی کشور شود؟ نقش کشاورزان در این میان چیست؟
کشاورزان ما با کمترین امکانات توانستند نقش خود را در سفره 80میلیون ایرانی پررنگ نگهدارند و باید از آنها قدردانی و تشکر شود. همانطور که گفتم کشاورزی ما به جایی رسیده است که دیگر توان سرمایهگذاری داخلی را به هیچعنوان ندارد. این در حالی است که میتوانستیم امروز علاوه بر صادرات به تامین منابع داخلی خود بپردازیم بدون آنکه خاک و آب را به تاراج ببریم.
باید و حتما تغییر الگوی کشت را در کشور نهادینه کرده و جامهعملیاتی به آن پوشاند. زیرساختهای ویران شده باید با دغدغه پایداری تولید، بهبود پیدا کند. واقعیت این است که تحریم اگرچه بزرگترین چالش یک دولت و یک اقتصاد است اما در حوزه کشاورزی میتوانستیم از آسیبهای تحریم در امان بمانیم.
چطور میتوانیم با وجود تحریمها به جذب سرمایه خارجی برسیم؟
درست است که در تحریم به سر میبریم اما نباید از نقاط قابلپرورش در حوزه کشاورزی، چشمپوشی کنیم و آنها را دستکم بگیریم. میتوانیم با روی آوردن به کشاورزی قراردادی ساختار بسازیم و در ساختار تازه به دستاوردهای بهتری برسیم. مجلس ما در سال83 اصلاح الگوی کشت را در کشور مصوب و اعلام کرده. چرا ما نتوانستیم در نهایت این تغییر در جهان کشاورز را پیادهسازی کنیم؟ ما همهچیز برای رسیدن به این مصوبه را داشتیم اما رانتخواریهای گسترده اجازه توسعه این طرح را نداد و نگذاشت این طرح پیش رود. قومگراییها، منافع شخصی و... باعث شده که همین معدود فرصتهای باقیمانده هم از دست برود؛ برای مثال وقتی مسئولان میدانند که ما سالانه به 4میلیون تن سیبزمینی نیاز داریم باید برای 4میلیونو500هزار تن تولید، برنامهریزی و مازاد این رقم را صادر کنند. از طرفی باید پیشبینی کنیم که اگر سیل آمد یا آفت زد و هر اتفاق غیرمنتظرهای افتاد، درهای واردات هم باز باشد تا بتوانیم آنچه را که میخواهیم وارد کنیم تا مصرفکننده دچار قیمتهای کذایی نشود.
حتی واردات هم با اصلاح الگوی کشت هدایت میشود. شما میتوانید بر حسب نیاز دامهای خود علوفه وارد کنید یا بر اساس اقلیمی که به زیستن در آن خو گرفتهاید سفارش ثبت کنید. با توسعه این طرح کشاورزان هم میدانند که میتوانند سیبزمینی را برای مثال در منطقه مناسب بکارند و پنبه را هم در جای خود.
آینده بخش کشاورزی را بعد از همه این فرازونشیبها چطور پیشبینی میکنید؟بهخصوص که بهنظر میرسد دولت بایدن هم چندان بهدنبال رفع تحریمهای ایران نیست...
شاید بتوان گفت که همهچیز به کابینه آقای رئیسی بستگی دارد. وزیر جدیدی که برای وزارت کشاورزی درنظر گرفته میشود اگر بهدنبال کشاورزی قراردادی نباشد و الگوی کشت در کشور ایجاد نکند، شک نکنید که ما در سالهای آینده دیگر در بخش کشاورزی نه امنیت سرمایهگذاری داریم نه امنیت تولید و کشورمان از نظر تولید در بخش کشاورزی روزبهروز ضعیفتر خواهد شد. توجه لازم به کشاورزی باید در همین ششماه نخست سالجاری افزایش پیدا کند نه اینکه دوباره بعد از درگیر بحران شدن، به یاد درمان و راه چاره بیفتیم.
دو شنبه 11 مرداد 1400
کد مطلب :
137064
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/J6n3y
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved