الناز عباسیان
وقتی نقشی را بازی میکند حتی اگر کسی از بیش از ۳۰ سال سابقه تئاتری او خبر نداشته باشد، حتما بر این استعداد هنری او صحه میگذارد. او ماحصل سالها تلاشاش را مقابل دوربین میبرد. خودش میگوید که تئاتر خمیرمایهاش را شکل داده است و به واسطه آن ادبیات، نقاشی، موسیقی و هنرهای دیگر را یاد گرفته و این کمک میکند که بهتر و ملموستر بازی کند. حمید ابراهیمی با مجموعه صاحبدلان در تلویزیون به مردم معرفی شد و در مجموعههای متعددی ازجمله «کلبهای در مه» نقشآفرینی کردهاست. این بازیگر، کارگردان و نویسنده ایرانی، متولد سال۱۳۴۹ در تهران بوده و دانشآموخته کارشناسی اطلاعرسانی و کتابداری گرایش هنر است. از آثار حمید ابراهیمی میتوان به عناوینی همچون «تا صبح»، «گاوصندوق»، «فرات»، «یه تیکه زمین»، «هوش سیاه»، «پیدا و پنهان»، «در بند اروند»، «زمانی برای عاشقی»، «سالهای ابری»، «گاهی به پشت سر نگاه کن»، «در قصهها زندگی میکنند»، «راه و بیراه»، «حکایتهای کمال»، «گیلدخت»، «آلزایمر»، «فرزند خاک»، «ای ایران»، «دیدن این فیلم جرم است» و «خروج» اشاره کرد. به بهانه چاپ نخستین مجموعه اشعارش سراغ او رفتیم و از احوالات این روزهایش جویا شدیم.
اجازه دهید برای سؤال نخست از فعالیتهای ادبیتان که این روزها در فضای مجازی منتشر میشود سؤال کنیم. چطور شد از دنیای بازیگری به سرودن شعرهای هایکویی سوق داده شدید؟
من سالهاست که مینویسم و احتمالا خبر دارید که چندین نمایشنامهام هم در قالب کتاب منتشر شده است. سال گذشته هم دو نمایشنامهام به چاپ رسید. بهزودی و به امید خدا از نخستین مجموعه شعرم هم با عنوان «من و تو پشت شناسنامهام پنهان شدیم» رونمایی خواهد شد. این اثر نخستین کتاب شعر من بوده و شامل چند شعر بلند و تعداد زیادی اشعار کوتاه یا به اصطلاح هایکو هستند. اغلب هم مرا به همین شعرهای کوتاه میشناسند که بیشتر محتوای عاشقانه دارند. به قول استاد هوشنگ ابتهاج «ای عشق همه بهانه از توست/ من خاموشم این ترانه از توست». معتقدم تنها چیزی که آدمی را از همه چیز نجات میدهد عشق است و بس.
نمایشنامههایتان چطور؟ از محتوای آنها برایمان بگویید.
چند نمایشنامه جدید داریم که یکی از آنها در سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر که چندی پیش برگزار شده بود، اجرا شد. «کمان ابرو» یک اثر منظوم درباره آرش کمانگیر است. بهطور کلی چند سالی میشود که تلاش دارم برخی از آثارم را بهصورت شعر بنویسم مثل «ته خط» که چاپ هم شده است. یک اثر چه به لحاظ فرم و چه به لحاظ مفهوم هرچه قویتر باشد مخاطب را بیشتر جلب میکند زیرا این دو موضوع همدیگر را کامل میکنند. در کمان ابرو سعی کردهام فرمی را پیش بگیرم که در جامعه ما ریشه دارد. ما بزرگان زیادی مثل حافظ، سعدی و مولانا را در زمینه ادبیات داشتیم که البته آرامآرام به فراموشی سپرده میشوند درحالیکه گاهی تئاترهایی میبینیم که به زبان کوچه و بازار هستند و شخصیتها به شکل من درآوردی صحبت میکنند. با دیدن این آثار دلم میگیرد، از همین رو سعی کردم در آثارم بیشتر به سراغ ادبیات منظوم بروم.
اتفاقا سؤال بعدی ما درباره تئاتر بود؛ بهعنوان نویسنده و کارگردان این اثر آیا تمایل دارید در این روزهای کرونایی با وجود این محدودیتهای اجتماعی تئاترتان را به صحنه ببرید؟ یا بهصورت آنلاین یا تلهتئاتر ارائه دهید؟
نه تمایلی به اجرا ندارم زیرا با وضعیت کنونی بیماری کرونا و محدودیت سالنها، وضعیت خوبی برای اجرا نمیبینم. درباره قالبهای دیگر هم اجرا نمیکنم زیرا تئاتر یک هنر زنده است که در یک سالن با حضور جمعیت مخاطبان شکل گرفته و با آنها معنا پیدا میکند. هیچگاه تئاتر آنلاین را نمیتوان جایگرین تئاتر روی صحنه کرد. بهنظرم درست نیست زیرا چنین نمایشی دیگر تئاتر نیست و احتمالا نام دیگری دارد. تله تئاتر هم همینطور، سنخیتی با تئاتر زنده ندارد. من شخصا هیچگاه به این قالبها فکر نکردم. اما معتقدم در چنین شرایطی دولتها و حکومتها باید از تئاتر حمایت کنند زیرا هیچگاه در تئاتر هزینههای صرف شده تامین نمیشود و اغلب دلی و با علاقه شخصی پای کار هستند. متأسفانه بسیاری از نهادها ازجمله تلویزیون هیچگونه حمایتی از تئاتر نداشتند.
البته کرونا هم این مشکلات را مضاعف کرده!
کرونا نهتنها تئاتر که نظام فرهنگی و اجتماعی را در کل دنیا تغییر داده است البته بعد از شیوع کرونا سینما و تئاتر دستخوش اتفاقات عجیبی شدند.
شما ۳۰ سال پیش تجربه بازی در سینمای ایران و فیلم ای ایران آقای ناصر تقوایی را داشتید اما در این سالها بیشتر فعالیت هنریتان را به تئاتر و سپس سریالها معطوف کردهاید. با این حال در چند سال اخیر دوباره در سینما فعال شدید و خروج آقای حاتمیکیا را میتوان آخرین فیلم اکران شده شما بدانیم. از این سیر فعالیتتان بگویید.
بله من چند سال در زمینه آموزش تئاتر، داوری جشنوارهها، کارگردانی و بازیگری تئاتر مشغول بودم و از فضای سینما فاصله گرفته بودم اما حالا ترجیح میدهم بیشتر در سینما کار کنم. علت آن هم این است که هر بازیگری دوست دارد که در سینما کار کند زیرا یک پدیده اجتماعی فراگیرتر در دنیاست و از مرزها عبور میکند. همچنین در سینما از لحاظ هنری فرصت بیشتری داری تا برای ایفای نقش و پیچیدگیهای آن فکر کنی و خودت را به چالش بکشی. البته همیشه گفتهام که ما در تلویزیون بزرگ شدیم و کار کردیم، دیده شدیم و خانه ماست. ما به تلویزیون وفا داریم اما آیا مسئولان هم هوای بازیگران خودشان را دارند؟!
از مدیوم سینما و تئاتر و تلویزیون که بگذریم به نوع ژانر موردپسند شما میرسیم. خودتان کدام ژانر را میپسندید؟ با نگاهی به فعالیتهای هنری شما درمییابیم که شما همیشه سعی میکنید حتی در ایفای یک نقش خاکستری یک مقدار کمدی را چاشنی این نقشها کنید. علت این کار چیست؟
خیلی از دوستان هنرمندی که من با آنها همکاری میکنم همیشه میگویند که حمید ابراهیمی در کمدی فوقالعاده است. من خودم هم شخصا کار کمدی را دوست دارم اما شکل و نگاه من بهکار کمدی کمی متفاوت از دیگران است. من چون خودم آدمی جدی هستم و نقشهای جدی هم بازی میکنم این جدیبودن فرصت خوبی فراهم میکند که بتوانم کمدیها را وارد نقش جدی کنم مثل سریالهای حکایتهای کمال و کلبهای در مه.
شما ازجمله بازیگرانی هستید که به نوعی در فضای مجازی فعالاید. سؤال اینجاست که بهنظر شما این فضا بیشتر تهدیدی برای هنر است یا فرصت؟
البته هر دو؛ نمیتوان دنیای مجازی را نادیده گرفت زیرا هماکنون این فضا در تمام دنیا حرف اول را میزند. گاهی یک پست یا یک استوری در فضای مجازی، هزاران نفر را مطلع میکند و این خود به مثابه یک رسانه محسوب میشود. در زمینه فیلمسازی هم بسیاری از عوامل تولید برای فروش بیشتر یا تبلیغ فیلم یا سریال خود سراغ افرادی که طرفداران زیادی در فضای مجازی دارند میروند. نکته اینجاست که مشکل فقط ورود این افراد اغلب نابازیگر نیست. این روزها افراد زیادی از دنیای ورزش، موسیقی و… به سمت بازیگری میآیند. این در حالی است که من معتقدم یک بازیگر خوب باید تحصیلات آکادمیک یا حداقل کلاسهای آزاد این رشته را تجربه کرده باشد. اگر فردی از فضای دیگری وارد دنیای بازیگری شد هیچ ایرادی ندارد به شرط اینکه دورههای این رشته را در کنار گروههای تئاتر و افراد باتجربه گذرانده و مرارتهای این هنر را چشیده باشد. آسیب و مشکل اینجاست که گاهی فردی فقط بهخاطر ستارهبودن در رشته دیگر، بهسوی سینما و بازیگری میآید و یکباره تبدیل به ستاره سینما میشود. این درحالی است که در کلاسهای آموزشی تئاتر افراد بااستعداد زیادی هستند که سالها مرارت و سختی کشیدهاند اما مسیری برای ورود به سینما یا تلویزیون برایشان هموار نمیشود.
هماکنون مشغول چه کاری هستید؟
چندی پیش مشغول بازی در سریال کلبهای در مه بودم. همچنین بازیگر سریال گیلدخت به کارگردانی مجید اسماعیلی نیز هستم که وقایعی در دوران قاجار را روایت میکند. در یک کار سینمایی هم بودم که تصویربرداری آن چند هفته پیش به اتمام رسید. زمزمههایی از ساخت فصل دوم سریال حکایتهای کمال را شنیدم. چند تلهفیلم هم پیشنهاد شده که هنوز برای بازی در آنها تصمیم قطعی نگرفتهام.
اجازه دهید کمی از این فضا فاصله بگیریم و از زندگی شخصیتان بپرسیم. دوست دارید تنها پسرتان هم رشته هنری شما را ادامه دهد؟
پسرم اهورا علاقه زیادی به تئاتر و موسیقی دارد و حتی در زمینه بازیگری در مسابقات مدارس منطقه ۵ شهر تهران هم خوش درخشیده است. من هم در اجرای کار تئاتر به او کمک میکنم اما من شخصا دوست دارم اهورا کار موسیقی را بهصورت کلاسیک ادامه داده و در این زمینه خوش بدرخشد.
کوتاه از حمید ابراهیمی
ابراهیمی بیش از آنکه بازیگر سینما و تلویزیون باشد، بهعنوان یک بازیگر کهنهکار در عرصه تئاتر شهرت یافته است. او در دوران نوجوانی با بازی در تئاتر دانشآموزی در سال۱۳۶۵، موفق به کسب رتبه نخست بازیگری کشور شد و در فروردین ۱۳۹۲، دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از جشنواره فیلمهای پلیسی مسکو برای فیلم «تعبیر خواب» دریافت کرد. این بازیگر و نویسنده و کارگردان تئاتر، تلویزیون و سینما پس از کارگردانی چندین فیلم کوتاه و نیمهبلند نخستین اثر خود را در مقام کارگردان در سال۱۳۹۳ تجربه کرده است. این اثر با عنوان «عمو جان هیتلر»، در جشنواره فیلمهای ویدئویی یاس حضور داشت. از دیگر فعالیتهای این هنرمند در سالهای فعالیت هنریاش، حضور بهعنوان مجری طرح، انتخاب بازیگر و بازیگردان بوده است. او تاکنون ۷ جلد نمایشنامه نوشته است که از مشهورترین آن میتوان به: «آوای باد»، «سیاریحون»، «پندار زنده گفتار مرده» و «ته خط» اشاره کرد.
پنج شنبه 24 تیر 1400
کد مطلب :
135905
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/n5Azp
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved