• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 13 تیر 1400
کد مطلب : 134849
+
-

بررسی یک فیلم مستند در گفت‌وگو با کارگردان ناشنوایی که نویسنده هم هست

فریاد ما را بشنو

فریاد ما را بشنو

معصومه حق‌جو

 26 مرداد 1373 متولد شده و در حال حاضر از ناشنوایان موفق ایران است. او با اینکه سن زیادی ندارد حضور پررنگی در جامعه دارد، از نویسندگی و کارگردانی 5 فیلم مستند و کوتاه و داوری جشنواره‌های فرهنگی بگیرید تا دبیری مراسم و اجرای برنامه‌های مختلف را تجربه کرده است. این کارگردان جوان که در قلب پایتخت و محله بلوار کشاورز سکونت دارد، در کارنامه ورزشی‌اش هم مقام‌های زیادی ثبت شده است. قهرمانی در مسابقه شنا و واترپلو و کسب مقام سوم در مسابقات دارت و تنیس روی میز ناشنوایان فقط بخشی از افتخارات اوست. «سهند سلیمان فلاح» در مستند «فریاد ما را بشنو» که آخرین ساخته اوست، به بیان موفقیت‌های ناشنوایان پرداخته است. با این جوان فعال و باانگیزه درباره فعالیت‌هایش و آخرین مستندی که ساخته گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 مستند «فریاد ما را بشنو» چه پیامی برای مخاطب دارد؟
این فیلم که به کارگردانی خودم ساخته شده، یک مستند انگیزشی از موفقیت‌های ناشنوایان در گوشه‌وکنار کشور است که در عرصه‌های مختلف علمی، هنری و فرهنگی حرفی برای گفتن دارند. این مستند نشان می‌دهد که معلولیت، محدودیت نیست. علاوه بر «فریاد ما را بشنو»، فیلم «بهتر زیستن در گرو با هم زیستن است» هم در جشنواره فرهنگی و هنری ناشنوایان کشوری در مشهد به نویسندگی و کارگردانی من در جشنوراه بین‌المللی مطبوعات معلولان با کسب رتبه سوم درخشید. «رابط»، «از ما در کنار ما» از دیگر فیلم‌هایی هستند که ساخته‌ام.


 در حوزه نویسندگی و کارگردانی چه رتبه‌هایی کسب کردید؟
با توجه به اینکه سال‌هاست علاوه بر فعالیت در زمینه اجتماعی و فرهنگی، در حوزه نویسندگی و فیلمسازی هم فعالیت دارم، در جشنواره‌ها و مسابقه‌های متعدد مقام‌های زیادی کسب کرده‌ام. کسب رتبه ممتاز برای داستان «حس دیگری» در جشنواره داستان‌نویسی آخرین عنوانی بود که برای نویسندگی دریافت کردم. این اثر در مجموعه داستان «اول کلمه بود» چاپ شد. داستان «زندگی در گذر است» را هم درباره تجربیات خودم از ناشنوا بودنم نوشته‌ام که آخرین کتابی است که چاپ شده است. برای داستان «سمعک شکسته» در نخستین جشنواره داستان‌نویسان ناشنوا هم حائز رتبه ممتاز نویسندگی شدم.

با توجه به اینکه در قلب پایتخت سکونت دارید با فضای فرهنگی و اجتماعی منطقه و محله چقدر آشنا هستید؟
من از کودکی تا امروز در بلوار کشاورز زندگی کرده‌ام. فضای زیبای پارک لاله برای من همیشه تازگی دارد. مشاهده آدم‌های مختلف در پارک لاله به من این فرصت را می‌دهد که زندگی را لمس کنم و از آن لذت ببرم. با این تفاوت‌ها زندگی زیباست. با فرهنگسرای خانواده کم و بیش آشنایی دارم. در دهه هفتاد این فرهنگسرا محلی برای تفریح و آموزش برای ناشنوایان بود. انجمن فرهنگی شفق حدود سال 75 در اینجا تأسیس شد و ناشنوایان هر پنجشنبه در پارک شفق گردهمایی و فعالیت‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی داشتند. قبل از کرونا کلاس‌های زیادی از جمله خیاطی، زبان انگلیسی، زبان اشاره، جمله‌سازی و زبان فارسی، نقاشی و.... برای ناشنوایان برگزار می‌شد، اما به علت محدودیت‌های کرونا فعلاً خبری از این کلاس‌ها حتی در فضای مجازی‌سراهای محله نیست.

 این منطقه به‌عنوان منطقه‌ای فرهنگی شناخته می‌شود. با توجه به این موضوع، در حوزه فرهنگ و هنر ناشنوایان یا حتی آگاه‌سازی جامعه برای ارتباط صحیح با آنها چه اقداماتی می‌توان انجام داد؟
شهرداری می‌تواند کارگاه آشنایی با ناشنوایان و سمینار عمومی راجع به این قشر برگزار کند. همچنین‌سراهای محله و فرهنگسراها و شهرداری می‌توانند با نصب بنرهای آموزشی، به‌خصوص در مناسبت‌های خاص، مانند روز جهانی ناشنوایان یا روز جهانی معلولان برای فرهنگسازی و ارتباط صحیح با کم‌شنوایان و ناشنوایان مؤثر باشند. در برنامه‌هایی که این روزها به مناسبت‌های مختلف در فضای باز منطقه و پارک‌ها برگزار می‌شود، نیازمند مترجم‌های مورد تأیید ناشنوایان هستیم تا بتوانیم مانند دیگر افراد از برنامه‌ها استفاده کنیم.

 چقدر حقوق شهروندی ناشنوایان و کم‌شنوایان در شهر و منطقه‌ای که زندگی می‌کنید رعایت می‌شود؟
حقوق اصلی هر انسانی، حیات اوست. پس اگر از حقوق شهروندی حرف می‌زنیم در اصل از حیات و زندگی او حرف می‌زنیم، اما در شهر، کمتر این حقوق رعایت می‌شود. به‌عنوان مثال، در پیاده‌روها آهن یا سنگ گذاشته‌اند تا موتورسوارها‌ تردد نکنند. به این فکر نشده که فردی که ویلچر دارد چطور باید از میان آهن و سنگ عبور کند. علاوه بر پیاده‌روها، بسیاری از ساختمان‌ها و اداره‌ها هم برای معلولان مناسب‌سازی نشده، چه برسد برای ناشنوایان. باید مترجم در هر سازمان و اداره حضور داشته باشد تا برای کارهایمان با مشکل مواجه نشویم. قبل از شیوع کرونا در سرای محله معمولاً یک نفر به‌عنوان مترجم به‌صورت آزمایشی برای ارتباط با ناشنوایان فعالیت می‌کرد، ولی الان دیگر خبری از مترجم نیست. برابری با عدالت فرق زیادی دارد. برابری یعنی با همه نگاه برابر و مساوی داشته باشیم و عدالت یعنی به هر فردی با توجه به شرایط زندگی، رسیدگی شود. امیدوارم روزی برسد که بین هیچ قشری فرق نگذاریم و عدالت را برقرار کنیم.

 شهرداری چطور می‌توانند به این قشر کمک کند؟
بهتر است در هر مکانی که وابسته به شهرداری است از جمله فرهنگسرا، سرای محله، درمانگاه، موزه‌ها و... مترجم برای ناشنوایان بگذارند تا کم‌کم فرهنگسازی شود، به‌خصوص در این دوران که شیوع ویروس باعث شده همه ماسک بزنند و ما نتوانیم صورت و لب و دهان آنها را ببینیم، راه ارتباط ما با دیگران سخت شده است. شهرداری به‌عنوان یک سازمان قدرتمند می‌تواند فرهنگسازی کند که ناشنوایان نیاز به‌ترحم و دلسوزی ندارند؛ فقط حمایت می‌خواهند و حقوق برابر با شنوایان.


 تا به حال به این فکر کرده‌اید که پیشنهاد آموزش فیلمسازی یا نویسندگی توسط خودتان را به‌سراهای محله یا فرهنگسراها بدهید یا حتی برای آموزش شنا به ناشنوایان یا کم‌شنوایان اقدام کنید؟
آنچه همیشه مورد علاقه‌ام بوده، آموزش نویسندگی و فیلمسازی به ناشنوایان و کم‌شنوایان است. چون ناشنوای مطلق‌زاده شده‌ام، چشمانم همانند گوش من است و با دردها و مشکلات ناشنوایان آشنا هستم و بهتر می‌توانم آنها را درک کنم. حتی می‌دانم که از چه راهی بهتر یاد می‌گیرند. اگر این امکان فراهم شود که در سرای محله و فرهنگسراها یا حتی خانه‌های سلامت منطقه بتوانم در کنار شنوایان تدریس کنم، علاوه بر اینکه کمک بزرگی به فرهنگسازی و تغییر دید جامعه می‌شود، مسلماً استعدادهای خوبی را هم می‌توان شکوفا کرد.

  مهم‌ترین مسئله‌ای که در دوران کرونا ناشنوایان را رنج می‌دهد، چیست؟ چه راهکاری برای حل آن دارید؟
ناشنوایان برای برقراری ارتباط با دیگر افراد جامعه نیازمند لب‌خوانی هستند که با وجود ماسک این ارتباط سخت شده است و حتی گاهی میسر نیست. اگر کسی بخواهد با ناشنوایان ارتباط برقرار کند بهتر است 2‌متر فاصله بگیرد و ماسک را پایین بیاورد تا ناشنوایان بتوانند لب‌خوانی کنند یا اگر از پایین آوردن ماسک معذور هستند، بهتر است از ارتباط نوشتاری استفاده کنند. یکی دیگر از مشکلات ناشنوایان این است که رسانه ملی برای ناشنوایان مناسب‌سازی نشده است. نداشتن مترجم مسلط به زبان اشاره در شبکه‌های تلویزیونی در این شرایط سخت کرونایی باعث شده که ناشنوایان به جای استفاده از شبکه‌های تلویزیونی، اخبار را از فضای مجازی دنبال کنند که اغلب شایعه‌سازی است و گمراه‌کننده.

 در دوران کرونا که تدریس آنلاین جای تدریس حضوری در دانشگاه و مدارس را گرفته است، ناشنوایی که هیچ چیزی نمی‌شنود، چگونه می‌تواند در کلاس آنلاین شرکت کند؟
لازمه استفاده از این کلاس‌ها مترجم است که یا در کنار ناشنوا باید قرار بگیرد یا در کنار استاد هنگام تدریس حضور داشته باشد. البته این کار برای ما هزینه‌بردار است. امیدوارم روزی برسد که بودجه‌های مترجمان توسط دولت تأمین شود و حتی مؤسسه‌ای ویژه مترجمان ناشنوایان داشته باشیم.

 کرونا حضور مردم را در جامعه کمرنگ کرده است. چطور با دوستانتان ارتباط برقرار می‌کنید؟
ناشنوایان برای ارتباط با خانواده و دوستان از تماس تصویری یا پیامکی استفاده می‌کنند. تکنولوژی و فضای مجازی آنقدر پیشرفت کرده است که به‌راحتی می‌توانیم به‌صورت تصویری ارتباط برقرار کنیم و حال آنها را جویا شویم، البته اگر سرعت اینترنت یاری کند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید